منابع اقتصادی در دستان بچه های انقلاب نیست - شبکه اطلاع رسانی دانا
سایر منابع:
سایر خبرها
حادثه مسجد گوهرشاد در اعتراض به تغییر لباس بود نه کشف حجاب
و دختر کوچکش هم در منزل ما از دنیا رفت! همه خانواده ایشان به عتبات رفتند؟ بله، ظرف یک سال، به کل خانواده ایشان- که حدود 40 نفر می شدند- گذرنامه دادند و همگی به عتبات رفتند. خود شما کی به عتبات رفتید و ایشان را پس از ماجرای گوهرشاد دیدید؟ سه سال و نیم بعد. آیت الله قمی در کربلا ساکن و در آنجا مرجع تقلید شدند. بنده هم که رفتم، به بیت ایشان رفت و آمد زیادی ...
اتهام محاربه برای سارقان مسلح سوپرمارکت های پایتخت
حقوق می داد و من هم همه را خرج ورزش و خوشگذرانی می کردم تا اینکه ماه قبل ازدواج کردم و الان هم همسرم باردار است. بعد از این با پدرم اختلاف پیدا کردم و او به من حقوق نداد که به فکر سرقت افتادم. سابقه داری؟ بله. من یک بار به جرم خرید و فروش عتیقه دستگیر شدم و هشت ماه به زندان رفتم و بعد با سند آزاد شدم. آن روز همراه یکی از دوستانم برای معامله 15 میلیارد تومانی عتیقه به ورامین ...
تازه ترین صحبت های رضا کیانیان درباره ماجرای برادرش که معلم دینی وزیر بهداشت بوده+ خودش که طلبه بوده و ...
وزیر بهداشت در برنامه دست خط از این گفت که در کلاس های تئاتر کیانیان در مشهد شرکت کرده است. او البته نکته مهمتری هم گفته است. اینکه کیانیان، معلم دینی او هم بوده است. بعد از پخش این صحبت ها، همه نوشتند رضا کیانیان معلم دینی هم بوده است. به گزارش سینماسینما، رضا کیانیان پیش تر هم گفته بود که در جوانی طلبه بوده است و در حوزه علمیه پدر محمدعلی ابطحی، رئیس دفتر دولت اصلاحات که از روحانیان ...
نشانه های شناسایی پیکرش برای رمزگشایی سالم ماند
مقابل را امر به معروف می کرد. تشییع پیکر محمد مصادف با شهادت امام محمد باقر(ع) شد. بعد از تشییع پیکر برادرم تصمیم گرفتیم که در ایران بمانیم؛ چون به لحاظ امنیتی برای برگشت به افغانستان مشکل داشتیم. روزهای پس از تشییع پیکر محمد روزهای تلخی بود. مادر و پدر در غم از دست دادن برادرم بی تابی می کردند. اگرچه این ناراحتی تا مدت ها بعد از شهادت محمد ادامه داشت؛ ولی پدرم بعد از چند ماه که خودش هم به سوریه اعزام شد کمی آرام گرفت. هر زمان هم که به مرخصی می آید، تمام مدت منتظر اعزام بعدی است. ...
خاطرات معنوی از شهید سید علی اکبر ابوترابی(رحمه اله علیه)
پایگاه اطلاع رسانی آزادگان ایران : آشنایی با خانوادۀ حاج آقا ابوترابی آشنایی من با خاندان بزرگ ابوترابی به زمانی برمی گردد که برای تحصیل علوم دینی به حوزۀ علمیۀ قزوین رفته بودم؛ پس از اندک زمانی که مشغول تحصیل بودم، با بزرگان حوزه علمیه قزوین آشنا شدم.آن وقت در قزوین دو چهره و شخصیت بزرگ علمی بودند که خاص و عام آن ها را می شناختند، یکی مرحوم حضرت آیت الله سامت و دیگری حضرت آیت ...
حالش در زندان به گونه ای بود که انگاردست و پایش را شکسته بودند!
، حالتش به گونه ای بود که انگار دست و پایش را شکسته بودند. او را به زور روی صندلی نشاندند. پدرم صحبت زیادی نکرد و سرش آویزان شد. ما شروع به سر و صدا کردیم که بیرونمان کردند. فردای آن روز با ما تماس گرفتند که بیایید و جنازه پدرتان را تحویل بگیرید. *آیا غیر از این ملاقات ها، اخبار دیگری هم از زندان و از طریق هم بندی های پدرتان به شما می رسید؟ نه به آن صورت. فقط بعد از مدتی برادرم که ...
سارقی که می خواست بازیگر تئاتر باشد
پدرم وضع مالی خوبی داشت و بساز بفروش بود. من تا وقتی زیر سایه پدرم بودم مشکل مالی نداشتم. علاقه زیادی به بازیگری داشتم و در کلاس های بازیگری یکی از اساتید برجسته تئاتر هم شرکت کرده بودم. همیشه دلم می خواست یک کارگردان معروف سراغم بیاید تا در فیلم هایش بازی کنم اما کسی سراغم نیامد و نتوانستم معروف شوم. بعد از مدتی از خانواده ام جدا شدم و مشکل مالی پیدا کردم. کم کم با دوستانم شروع کردیم به سرقت های مسلحانه. انگیزه مان هم مالی بود. همه بی پول بودیم و می خواستیم زندگی مان را تامین کنیم. ...
10 مستند ویژه یادبود سردار شهید عاصمی در مشهد رونمایی شد
...، خاطره ای از او ندارم، خاطرنشان کرد: هرچه که شنیده ام از زبان خانواده و همرزمان شهید عاصمی بوده و معتقدم که شهدا هیچگاه نباید فراموش شوند و یکی از نگرانی هایم همین موضوع است و سال گذشته بنا به دلایلی یادواره شهید عاصمی برگزار نشد، اما خوشحالم که دو یادواره شایسته در سی امین سالگرد شهادت پدرم برگزار می شود. عاصمی تصریح کرد: لحظه شماری می کنم که پدرم به خوابم آید و به او بگویم که جنگ ...
روایت خواندنی از روزهای مبارزه و شکست سرطان
تعریف کرده اند بیماری ام با تب و ورم شکم شروع شد که پس از دو عمل در نهایت کلیه سمت راستم به خاطر وجود تومور تخلیه شد. در 40 روزی که پس از این بیماری در بیمارستان بستری بودم، شیمی درمانی و سایر درمان های سرطان را سپری کردم تا اینکه بهبودی کامل پیدا کردم. یعنی تا حدود 6 سالگی درمان ادامه داشته است؟ از همان زمانی که مفهوم درد را فهمیدم، با بیماری ام آشنا شدم. حالم بد بود اما نمی ...
بانوی انتظار/ خاطرات خواندنی معصومه کریمی همسر آزاده سید رحیم حسینی(1)
آشفتگی هایمان را دیده بود . از برادرش که کارمند صلیب سرخ بود، پرس و جو کرده بود. برادرش هم از اطلاعات پشت کارت رحیم، فهمیده بود که هم محله ای خواهرش هستیم. اول از حرف های همسایه خوش حال شدم. اما پس از چند دقیقه تازه فهمیدم که چه اتفاقی افتاده. از چیزی که می ترسیدم به سرم آمده بود. سید رحیم اسیر ضد انقلاب شده بود. در همان حین چشمانم سیاهی رفت. جیغی کشیدم و غش کردم. وقتی به هوش آمدم ، بغض ...
دانشجوی قاتل: پدرم گیر میداد، کشتمش
رفتم و خودم را درمان کردم؛ چون در درگیری با پدرم مجروح شده بودم. حتی کارم به سرم کشید. قبل از قتل هم قصد ترک خانه را داشتم که درگیری بالا گرفت و من مرتکب قتل شدم. کی دستگیر شدی؟ بعد از قتل فرار کردم و خانواده ام فهمیدند که قتل از طرف من رخ داده و به همین دلیل برادرانم خواستند خودم را به پلیس معرفی کنم، من هم به خانه برادر بزرگم حمید رفتم و صبح 14 اردیبهشت خود را تسلیم ماموران ...
معلم عشایری که پدر پیوندکبد ایران شد
... چرا فقط شما پیگیر درس و دبیرستان بودید؟ نمی دانم چرا ولی همیشه درس را دوست داشتم. تا زمان دیپلم شیراز ماندید؟ بله تا سال 47 که کلاس یازدهم بودم وقتی برای عید برگشتم روستایمان دیدم که مادرم به شدت مریض است. با هزار مکافات و سختی او را به شیراز بردیم برای مداوا، ولی کار از کار گذشته بود و مادرم بعد از دو ماه که درد کشید در سن 34 سالگی به دلیل نارسایی کبدی فوت کرد. اتفاقی ...
کابوس های شبانه به خاطر کشتن یک دختر
به گزارش تهران نیوز ، اما وقتی دختر معتاد را مانعی بر سر راه ازدواجش دید، او را تحت تأثیر مواد مخدر خفه کرد. بعد هم سعی کرد وانمود کند این دختر در اثر مصرف مواد مرده است اما عذاب وجدان رهایش نکرد. سرانجام برای نجات از کابوس های شبانه، نزد پلیس رفت و به قتل دختر معتاد اعتراف کرد. بهنام- عامل جنایت- با اشاره به زندگی خانواده اش گفت: زندگی خوب و راحتی داشتم و از کودکی در ناز و نعمت بزرگ ...
پوری: قبل از شروع کار ترجمه نویسنده بودم / مردم رمان های مصنوعی را دوست ندارند
اما من خودم را تنها مترجم نمی دانم، چراکه من قبل از این که مترجم باشم، نویسنده بودم و به خاطر دارم که از سن 17، 18 سالگی برای نشریات مختلف داستان کوتاه می نوشتم و بعد از آن رفته رفته وارد حوزه ترجمه شدم و شاید به دلیل ترجمه شعر شاعران مطرح جهان در عرصه ترجمه بیشتر شناخته شدم. به نظرم تالیف و ترجمه دو بخش جدا در ادبیات هستند و هیچ کدام جای دیگری را تنگ نمی کنند و با چنین دیدگاهی شروع به نوشتن کردم ...
جوانان در برابر فرهنگ بیگانه سینه سپر کنند
حضور خود در کنارم، مرا حمایت مادی و معنوی کرده اند و در واقع اگر حمایت آن ها نبود شاید به این شکل کار پیش نمی رفت . به همین خاطر فکر می کنم خانواده ها می توانند با شناساندن فرهنگ غنی ایرانی به فرزندانشان کاری کنند تا جوانان در برابر فرهنگ بیگانه سینه سپر کنند. فعالیت هنری شما و اجراهای گوناگون اثر منفی بر درس خواندن شما ندارد؟ به نظر بنده انسان نباید مسائل مختلف زندگی خود را با یکدیگر درآمیزد و با برنامه ریزی دقیق می توان هم به درس و مدرسه رسید و هم به سایر فعالیت های جانبی که من نیز همین برنامه را در زندگی خودم پیاده کرده ام . ...
طیب حاج رضایی از کسی خط نگرفت/غیرت مذهبی طیب باعث شد به دستگیری امام اعتراض کند
.... *از کسی خط می گرفتید؟ نه، عرق مذهبی داشتیم، خبر دستگیری امام که رسید، میدان به هم ریخت. خودجوش بیرون رفتیم و زدیم و چیزهای زیادی را شکستیم. تا دم ظهر خوب پیش رفتیم، ولی بعد از ظهر، ورق برگشت. اگر از روی برنامه قبلی پیش می رفتیم و خط دهنده داشتیم، نتیجه چیز دیگری می شد. روزهای بعد بگیر و ببند شروع شد. طیب و حاج اسماعیل رضایی و چندین نفر از میدان دارها را دستگیر کردند. مرا ...
این دختر عشایری، قهرمان کیک بوکسینگ ایران است
.... نه اینکه چیز خاصی بلد باشم. یک چیزهایی از تلویزیون دیده بودم و همان ها را تمرین می کردم. تابستان 10 سال پیش با دخترخاله ا م که ورزشکار بود رفتم باشگاه. پدرم نمی دونست من میرم باشگاه. بقیه اعضای خانواده م هم اگه می فهمیدن با باشگاه رفتنم مخالفت می کردن. همه توی گوش پدرم و برادرام و عموهام خونده بودن سحر معلوم نیست کجا میره. دروغ میگه. دخترهای شهری گولش می زنن. نذارین بره ما عشایریم، غیرت ...
روایت شهادت برادردو مسیحی در کنار هم
برادرانم به پدر گفتند که چون شما چشم تان را عمل کرده اید و برایتان سخت است، نمی خواهد بروید و در خانه استراحت کنید. ما مرخصی می گیریم و این بار را می بریم. هر دو برادر با هم در تریلی پدرم بودند و بار مهمات را به بندرعباس می بردند که در 15 اسفند 63 به شهادت رسیدند. من به همراه پدر، مادر، دو خواهر و یک برادر دیگرم، در این سال ها داغ شهادت برادرهایمان را به دوش کشیدیم. بخاطر آوردن خاطرات شهادت ...
آرن داودی: سال نو همیشه درگیر بازی بوده ام
...> فکر کنم این مشکل عدم هماهنگی بین شرایط ایران با سال نو میلادی همیشه مشکل ساز بوده، اینطور نیست؟ دقیقا. بچه که بودیم مدرسه می رفتیم و این موقع ها امتحانات ثلث دوم بود و همیشه درگیر درس و مدرسه بودیم. بعد دانشجو شدیم و بازهم زمان جشن سال نو در زمان امتحانات بود. بعد ها هم که وارد ورزش شدیم همیشه در اوج لیگ می رسیدیم به کریسمس! هیچ وقت هم تعطیلات نداشته اید! بله و دلیلش ...
نجات دادن رئیس جمهور در این شرایط چه دشواری هایی دارد؟!
شده است. منظورم جایی است که شخصیت فرانکو تنها از معلم دبیرستان بودنش در تگزاس دهه ی 1960 لذت می برد. قول داده بودم گفت و گوی مفصلی با کارپنتر هم زمان با تمام شدن این مینی سریال انجام دهم. در ادامه شیرجه ی عمیقی به لایه های درونی کتاب می زنیم و از منطق کار پنتر برای تغیرات مختلف در سریال صحبت می کنیم. اولین تغییر از میان تغییرات بسیار در داستان: چرا جیک را به جای سال 1958 به سال 1960 می ...
دیدار مسئول بسیج مساجد و محلات علی(ع) شاهرود با خانواده شهید خواجه شاهکویی
.... وی افزود: احترام خاصی برای خانواده قائل بود و در کارها کمک می کرد و با شروع جنگ تحمیلی با توجه به اینکه عاشق امام و انقلاب بود ابراز تمایل می کرد که به جبهه برود و عاقبت نیز به جبهه رفت و به آرزویش که شهادت بود رسید. مادر شهید خواجه شاهرود تاکید کرد: بزرگترین خواسته شهدا امروز اطاعت از فرامین ولایت است و باید همه به خصوص مسئولین در این مسیر حرکت کنند. در این ...
روایت جامانده کاروان شهدای خان طومان از آخرین لحظات همرزمان شهیدش +تصاویر
میکروفن را به من نداد. فردا شبش رفتم جلو منبر نشستم موقعی که براش آب جوش آوردن نمک ریختم توش، لیوان آب پرنمک کردم. آب تا خورد و یک دفعه بهش دادم حالش بد شد. زودی میکروفن رو برداشتم شروع کردم به خواندن و از همان خواندن شدم مداح اهل بیت ( علیه السلام ). هجده سالگی وارد حوزه علمیه شدم اما اینقدر شیطنت می کردم که همه از دست من کلافه می شدند و یک خنده بازاری را درست کرده بودم و بعد از چند ماه ...
من نمی گویم شلمچه و آشنایی من با شهید مصطفوی معجزه بود اما برای من مثل یک اتفاق خارق العاده بود؛ چرا که ...
سرودن اشعار مشغول بودم و کار شاخصی از من در زمینه رپ خوانده نشد. وی گفت: با گذشت زمان با یک خواننده سبک پاپ، آشنا شدم و از سوی ایشان بابت فعالیت های همه جانبه ام در زمینه های مختلف سرودن اشعار، تهیه و تنظیم آهنگ و خوانندن آثار مورد تشویق قرار گرفتم، به نظر بنده اگر یک خواننده، تنظیم گر و شاعر خوبی باشد می تواند در ایران رشد کند. آبگون ادامه داد: پدرم با فعالیت های من در زمینه ...
بانوی قهرمان کاراته کا مهمان باصبح می شود
. یکی انعطاف در زمان شروع، طول سال تحصیلی، پایان آن و حتی مکان تحصیل است؛ دومی حداکثر مشارکت افراد و خانواده هایشان و همچنین دستگاه های دولتی و در نهایت حداکثر سودمندی و شناخت نیازهای افراد. آخرین صحبت های معاون وزیر جواب دادن به دو سوال روا بود، اول این که برنامه پنج سال آینده اش کار کردن است و فردا صبح که از خواب بیدار می شود امیدوار است هیچ کودکی خارج از مدرسه نباشد. انتهای پیام/ ...
ماجرای اعتراض یک سیمبان به معاون توانیر و اعتراض در مقابل ساختمان وزارت نیرو+تصاویر
های آن به تفصیل توسط آن خبرگزاری توزیع و منتشر شد. بنده در همان روز مطلع شدم که ایشان با نوشتن پارچه هایی بر روی خودروی شخصی شان به محل مذکور مراجعه نموده اند. همان روز متوجه حضورشان شده بودم ولی تا روز سی ام آذر اطلاعی از متن پارچه نوشته ها برعلیه خودم نداشتم و در روز سی ام از طریق همکارانم در توزیع گلستان متوجه شدم. بنده تاکنون به حرمت خودشان که همکار حجمی این شرکت بوده و خانواده و فرزندانشان و ...
تحویل 150 نوزاد به بهزیستی توسط بیمارستان ها درسال95
نوزادان آنها پس از تولد در این بیمارستان ها به فروش برسند. وی ادامه داد: اینکه خرید و فروش نوزاد در کشور انجام می شود را همه می دانیم اما اینکه کسی گمان کند کادر و پرسنل بیمارستان در این خرید و فروش ها نقش داشته و یا اقدام به این کار می کنند فرضیه کاملا اشتباهی بوده و ممکن نیست، زیرا در صورت بروز همچنین جرمی از سوی پرسنل بیمارستان نهادهایی همچون دادستان عمومی انقلاب تهران به این مسئله ...
در دوران محاصره آبادان حتی یک بار نماز جمعه او تعطیل نشد!
قبل از اینکه جنگ شروع شود، به آبادان رفتم. اوضاع شهر کاملاً به هم ریخته بود! تقریباً از یک هفته قبل در مرز درگیری شروع شده بود و دشمن از نهر خین تا شلمچه را با خمپاره می زد. ابتدا به خسروآباد رفتم و دیدم یک گردان از لشکر 92 زرهی، در آنجا مستقر شده است. بعد به شلمچه و پاسگاه نهر خین رفتم. به تهران برگشتم و خدمت حضرت آیت الله خامنه ای- که آن موقع نماینده امام در شورای عالی دفاع بود - عرض کردم که: جنگ ...
نسبت علوم اسلامی با علوم انسانی
برای کسب این شناخت مربوط به انسان از دو راه می توان استفاده کرد: از آورده های اندیشه و تجربه بشری، از آورده های وحی. علوم انسانی به اصطلاح امروز، شاخه های مختلف راه اول است. علوم دینی برای پیروان وحی در ادیان مختلف در درجه اول مربوط به راه دوم است و چه بهتر که این شناخت با استفاده از هر دو صورت گیرد، چون با هم تضادی ندارند. ...
داستان سه خواهر شکست ناپذیر
شدی ؟ اول شناخت زیادی از ووشو نداشتم و ورزش های مختلفی را تمرین می کردم زمانی که با دوستانی که در این رشته فعالیت می کردند آشنا شدم کم کم به این رشته علاقه مند شدم. وقتی هم که ووشو را شروع کردم متوجه شدم خیلی می توانم در آن موفق باشم بنابراین بعد ازشروع این رشته سعی کردم مثل یک بازیکن حرفه ای روی این رشته سرمایه گذاری کنم . اولین فردی که در خانواده شما رشته ووشو را شروع کرد ...
دزدان مسلح پایتخت در برابر اتهام محاربه
... با 2نفر از همدستانم که در این باند نیستند چند شب قبل از شروع سرقت ها از 2راننده کامیون سرقت کردیم. به حوالی بزرگراه آزادگان رفتیم و 2کامیونی که کنار جاده توقف کرده بودند را شناسایی کردیم. پس از آن همدستانم با تهدید شمشیر و شوکر دست به سرقت اموال آنها زدند. سابقه داری؟ یک بار به جرم قاچاق عتیقه دستگیر شدم. 15میلیارد تومان با خودم پول برده بودم تا با شخصی معامله کنم و ...