وقتی خانه نبودم شوهر دومم بلای هولناکی سر دخترم می آورد و من ... - پیک نکا
سایر منابع:
سایر خبرها
منصوریان: می خواستم عنایتی را روی کول بگیرم/ کی روش، کاوه را دعوت کند
دیروز عنوان کرد او خداحافظی رسمی نمی کند و از نظر تجربی تا پایان فصل به او نیاز دارند. رضا عنایتی برای باشگاه استقلال زحمات زیادی کشیده و در بیشتر سال ها آقای گل بوده است. او بسیار استقلال را دوست دارد و چون خیلی با او نزدیک و صمیمی هستم، می دانم در بین استقلالی های اصیل و هم نسل خودم او را باید نام ببرم. عنایتی استقلال را دوست دارد و وقتی هم برگشت در حق او یک مقدار جفا شد که با عبارت غلط دندان ...
6 سال تدریس رایگان به دانش آموز معلول/ دانش آموز بیمار آقا معلم وکیل شد+تصاویر
خواهم از خاطرات تلخ و شیرین سال های تدریس این دانش آموز برایمان بگوید که آهی می کشد و می افزاید: علی به دلیل بیماری سخت روماتیسم مفصلی قادر به حرکت بر روی پاهای خود نبود و به مادرش سفارش کرده بود که اگر معلم خودم اینجا نیاید درس نمی خوانم. * بازی کامپیوتری را از علی آموختم وی بیان می دارد: وقتی روزهای تدریس به منزلش می رفتم بسیار خوشحال می شد. در منزل ابتدا حدود 20 دقیقه بازی ...
تلخ ترین روز یک شهید امنیت
برای شب که باید خانه را به مقصد همدان ترک می کردم. حال مادرم را که می دیدم مرگ خودم را از خدا می خواستم. بالاخره 20 دقیقه به 8 شب بود که با بغضی که در حال ترکیدن بود با مادرم و خانواده خداحافظی کردم. تاکسی سرویس هم یک کاست غمگین گذاشته بود و غم مرا دوچندان کرد... ساعت 8:30 از ترمینال بیرون زدیم. در حالی که در فکر مادر بودم شهر را ترک کردم. منبع: تسنیم انتهای پیام/ ...
الکساندر نوری: سفر به ایران باعث شد خودم را بهتر بشناسم
. در آن زمان من در یک برنامه استعدادیابی شرکت کردم و توماس شاف مرا شناسایی کرد و به وردربرمن برد. * 23 سال گذشته و شما پس از 14 سال دوری از وردربرمن به عنوان مربی به این تیم بازگشتید به این دلیل که شما عاشق وردربرمن هستید؟ من در مدرسه شبانه روزی وردر بوده ام، من در وردر وارد فوتبال حرفه ای شدم و در برمن با همسرم آشنا شدم، من عاشق وردربرمن هستم. * شما در این فصل دو بار ...
سیری بر زندگی خواهران شهید "جمیله و مژگان گنجی"
برایمان فرستاده بود،دیده بودیم. همه چیز در عرض چند هفته پیش رفت و ویزاهای ما آماده شد،روزی که پدر گذرنامه های قهوه ای و بلیط های آبی رنگ را آورد،مادر تازه باورش شد که عازم هستیم و می شود داداش را بعد از این همه سال ملاقات کرد و چند روز هم که شده خانواده ی پنج نفره ی ما دوباره بعد از آن همه سال دور هم جمع شود،آن هم چقدر دورتر از خانه ی همیشگی و شهر و کشورمان. صدای مهر روی برگه های روغنی بلیط حالا ...
زنی که جان خود را در خیانت به همسرش گذاشت
اجساد متعلق به زن 24 ساله ای به نام پریوش و دختربچه سه ساله ای به نام سمیرا بود که به نظر می رسید بر اثر پارگی شیلنگ گاز و مسمومیت شدید فوت کرده اند. نرگس دوست مقتول که در محل حاضر بود، گفت: شوهر مقتول راننده کامیون است. او ساعتی قبل تماس گرفت و گفت حوالی اهواز است. گفت که چندین بار با همسرش تماس گرفته، اما او جواب نمی دهد به همین دلیل از من خواست خبری بگیرم. وقتی وارد خانه شدم دیدم مأموران آتش ...
ضعف مادر شیرده، آجیل بخورم؟
...: باسلام و خسته نباشید من بچه شیر میدم خیلی ضعیف شدم برا اینکه یه کم تقویت بشم مغز بادام هندی وبادام درختی فندق پسته عصاره مالت جو وجوانه جو وگندم نشاسته ونبات وجینسینگ وانجیر رو آسیاب کردم روزی چندتا قاشق میخوام بخورم برا چاقی میخواستم از شما بپرسم ببینم هیچ کدوم از این مواد برا شیردهی ضرر نداره آیا میتونم از اینا یه ذره هم تو حریره دخترم استفاده کنم یانه ممنون میشم راهنمایی کنین. جواب: سلام علیکم. برای کودک مناسب نیستند. بخصوص اگر کودکتان زیر یکسال باشد به هیچ وجه داده نشود. فقط بادام شیرین (بادام درختی) می توان داد. جینسینگ در شیردهی توصیه نمی شود. ...
درس هایی از بزرگ پرستار تاریخ
...> هنوز پنج بهار را بیشتر تجربه نکرده بود که نخستین داغ رحلت رسول خدا(ص) بر دل او نشست و به فاصله اندکی پس از آن حادثه دلخراش میخ در و سینه مادر را به تماشا نشست ! تشییع مظلومانه مظلومه تاریخ را دید و گریه های علی (ع) را بر سر چاه نظاره کرد. آه... مگر دختر بچه ای پنج ساله چقدر تاب و تحمل دارد اندوه با زندگی او عجین بود و تحمل در رگهای او جاری ! زینب رشد کرد و بالید و از دریای بی کران علی بن ابی ...
تاریخ تولد پسرم را کم کردم تا به جبهه برود
...، در همان شب حجت خیلی گریه می کرد و می گفت مادر جنگ نیمه تمام شد. حجت فردای همان روز به دوستانش گفته بود، یک عملیات ناتمام مانده است و باید برویم تا از غافله شهادت عقب نمانیم. این مادر بزرگوارتصریح کرد: همان شب که عملیات بود، من در خواب یک خانه بزرگ و زیبا را دیدم وگفتم خدایا ممنون که این خانه بزرگ را به ما دادی. فرش های حریر زیر پاهایم بود وگفتم پرده هایش را هم مخمل سبز می زنم.صبح خودم ...
شوهرمعتادم با زنان غریبه رابطه دارد
به گزارش ایران خبر ،مریم دست پسر خردسالش را محکم گرفته بود. از فرط گریه، چشمانش قرمز و پلک هایش ورم کرده بود. از چهره اش می شد فهمید چه غم بزرگی در سینه دارد. همین که روی صندلی اتاق مشاوره نشست پسرش را روی پایش نشاند. دستی بین موهای پسرک برد و در حالی که اشک در چشمانش حلقه بسته بود، گفت: 5 سال پیش با فرشاد ازدواج کردم. از همان روزهای اول که زیر یک سقف رفتیم متوجه اعتیادش شدم. بارها برای حفظ زندگی ...
مسواک دخترش را می دید و گریه می کرد
از خانه خداحافظی کردم و اومدم جبهه، دخترم عاطفه بهم گفت: بابا! برگشتی واسم یه مسواک بخر. گفتم چشم دخترم، حتماً برگشتنی برات مسواک می خرم! این مسواک رو واسه اون خریدم، اما دیگه برگشتی در کار نبود، اسیر شدم و اون هنوز منتظرِ این مسواکه! این را که گفت یاد شهید پیران مستوفی زاده افتادم. پیران دو روز قبل از شهادتش بهم گفت: روزی که از خانه می آمدم جبهه، پسرم یاسر دنبالم می آمد و زیاد گریه می کرد. هر کاری ...
عاقبت ازدواج مجدد به دلیل نارضایتی مرد از زندگی
به گزارش ایمنا، خانمی حدوداً 39 ساله که برای طرح مشکل خود به مرکز مشاوره آرامش آمده بود گفت: از بچگی خانواده ما با خانواده ای که در همسایگی ما بود رفت وآمد صمیمانه وگرمی داشتند، زمانی که پسر آن خانواده ازدواج کرد، من هم کم کم با عروس آنها دوست شدم و به خانه شان می رفتم تا اینکه آنها بچه دار شدند. باز برای پرستاری به منزلشان می رفتم و وقتی هم که دخترشان وارد مدرسه شد، در مسائل درسی به او کمک می ...
معاشرت انگلیسی یک داوطلب/ فردی که می خواست سفیر لندن را اخراج کند
کار ثبت نام را انجام دهد. ثبت نام دختر بچه 3 ساله برای انتخابات ریاست جمهوری یکی دیگر از حواشی سومین روز ثبت نام از داوطلبان بود. این دختر بچه خردسال به همراه پدر، مادر و خواهر یک ساله خود از کرمان به تهران آمده بود تا نامزد ریاست جمهوری شود. پدر این دختر خردسال مدعی شد چون شرایط سنی برای ثبت نام وجود ندارد دخترم را ثبت نام می کنم تا رئیس جمهور شود اگرچه وی سرانجام ثبت نام نشد. ...
او به قول ازدواجش با من عمل نکرد حتی دوستش را هم سر قرار آورد و ..
بودم و در روستا زندگی می کردیم . پدر و مادرم هر دو بیسواد بودند به همین دلیل هم کاری به تحصیلم نداشتند. معلولیت پدرم باعث شده بود برخی بچه ها مدام من را مسخره کنند تا این که تصمیم گرفتم ترک تحصیل و در کارهای خانه به مادرم کمک کنم تا حداقل از نیش و کنایه اطرافیانم دور باشم. زیاد به زندگی در شهر آشنا نبودم شاید سالی یک بار به شهر رفت و آمد می کردم. یکی از دوستانم که در شهر تحصیل می کرد هر ...
گفتگو با ناصر هاشمی به مناسبت تولد 61 سالگی سمندون اسم دیوی بدجنس در اساطیر ایرانی است/ مردم نصیحتم می ...
محوری این مجموعه بود، مطرح شد. بعد از آن مجموعه سمندون را کارگردانی و بازی کرد. او در سال های اخیر در فیلم های شکلاتی به کارگردانی سهیل موفق، خانه دیگری به کارگردانی بهنوش صادقی و برادرم خسرو به کارگردانی احسان بیگلری ایفای نقش کرد.برادران هاشمی در سینمای ایران غیر از توانایی و کارنامه پربارشان، به متانت و مهربانی هم شهرت دارند. آنها به جز محبوبیت از جایگاه ویژه و قابل احترامی بین مخاطبان ...
پیرمرد منحرفی که بعد از دیدن دختر همسایه کنترل خود را از دست داده بود و ..! + عکس
استشمام نشده است. دادگاه علاوه به 18 هفته زندان، متهم را به قطع ارتباط با این نوجوان و مادرش و پرداخت 80 پوند به قربانی موظف کرده است. رادیو سهام 110 ای کاش مرا با آن وضعیت زشت در کنار آن مرد غریبه نمی دیدند! متاسفانه شوهرم بلای زشتی بر سر دخترم می آورد و من هم.. وقتی نیمه های شب وارد اتاق دخترم شدم با دیدن آن صحنه های زشت، دنیا روی سرم خراب شد! شوهرم فهمید که پسر جوان چه نیتی با من در سر دارد / من هم به حرف پسر جوان گوش دادم! خواننده معروف فوت کرد + عکس ...
وقتی نیمه های شب وارد اتاق دخترم شدم با دیدن آن صحنه های زشت، دنیا روی سرم خراب شد!
ها را هنگام ورود به خانه می بیند و موضوع را به پلیس اطلاع می دهد. حالا می فهمم چه اشتباهی کردم. واقعا چه نیازی بود که دختر 13ساله ام بدون اطلاع از تهدیدها و آسیب های فضای مجازی به عضویت شبکه های اجتماعی دربیاید؟ من مقصر هستم چو ن با حمایت های بیش ازاندازه از فرزندم باعث شدم حتی احترام پدرش در خانه خرد شود و این بچه زیاده خواه و سرکش بار بیاید. مشکل دیگر ما چشم و هم چشمی با دو خواهرم و ...
شوهرم فهمید که پسر جوان چه نیتی با من در سر دارد / من هم به حرف پسر جوان گوش دادم!
چهره معصوم جواد نگاه می کردم و اشک می ریختم. یک چشمم اشک بود و دیگری خون. دست به دعا شدیم و خدا جواد را دوباره به ما برگرداند. رادیو سهام 110 ای کاش مرا با آن وضعیت زشت در کنار آن مرد غریبه نمی دیدند! متاسفانه شوهرم بلای زشتی بر سر دخترم می آورد و من هم.. وقتی نیمه های شب وارد اتاق دخترم شدم با دیدن آن صحنه های زشت، دنیا روی سرم خراب شد! پیرمرد منحرفی که بعد از دیدن دختر همسایه کنترل خود را از دست داده بود و ..! + عکس خواننده معروف فوت کرد + عکس ...
دختر جوان بعد از اینکه نو عروس هم شده بود نتوانست از دوست خیابانی اش دل بکند!
سهام 110 ای کاش مرا با آن وضعیت زشت در کنار آن مرد غریبه نمی دیدند! متاسفانه شوهرم بلای زشتی بر سر دخترم می آورد و من هم.. وقتی نیمه های شب وارد اتاق دخترم شدم با دیدن آن صحنه های زشت، دنیا روی سرم خراب شد! پیرمرد منحرفی که بعد از دیدن دختر همسایه کنترل خود را از دست داده بود و ..! + عکس شوهرم فهمید که پسر جوان چه نیتی با من در سر دارد / من هم به حرف پسر جوان گوش دادم! خواننده معروف فوت کرد + عکس ...
زمانی که متوجه علاقه سهیل به خودم شدم در نبود شوهرم او را به خانه دعوت می کردم!
" خبرنگار اداره اطلاع رسانی معاونت اجتماعی فرماندهی انتظامی استان مرکزی رادیو سهام 110 ای کاش مرا با آن وضعیت زشت در کنار آن مرد غریبه نمی دیدند! متاسفانه شوهرم بلای زشتی بر سر دخترم می آورد و من هم.. وقتی نیمه های شب وارد اتاق دخترم شدم با دیدن آن صحنه های زشت، دنیا روی سرم خراب شد! پیرمرد منحرفی که بعد از دیدن دختر همسایه کنترل خود را از دست داده بود و ..! + عکس شوهرم فهمید که پسر جوان چه نیتی با من در سر دارد / من هم به حرف پسر جوان گوش دادم! خواننده معروف فوت کرد + عکس ...
دایی: بازی حساسی با فولاد داریم
سرمربی تیم فوتبال نفت تهران گفت: ازی حساس دیگری در خانه با تیم فولاد داریم. متاسفانه در دور برگشت نتایج خوبی نتوانستیم کسب کنیم که البته همه دلایل آن را می دانند. وی ادامه داد: تمرینات خوبی انجام دادیم و تمام بچه ها سعی کردند در شرایط مطلوبی قرارگیرند. ما برابر فولاد برای پیروزی وارد زمین می شویم. فولاد تیم و کادر فنی خوبی دارد ولی سعی داریم برعکس هفته های قبل سه امتیاز بازی را از آن ...
جزئیات اسیدپاشی در جنوب تهران
از آنها چیزی را به طرف ماشین پاشید که بدن من هم سوخت. بعد هم به مغازه کناری فرار کردم. بهرام یکی از خلافکارهای منطقه است و از من حق حساب می گرفت؛ سال گذشته او به قصد زهرچشم گرفتن از من، شیشه خانه ام را شکسته بود که از او شکایت کرده بودم. او هم از من کینه به دل گرفته بود و به محل کارم می آمد و سر و صدا و مزاحمت ایجاد می کرد. در حالی که متهم چنین ادعایی داشت، تحقیقات در این خصوص ادامه یافت ...
همسرم با منشی اش رابطه دارد!!
محیط خانه بودم مرا راضی می کرد . بعد از ازدواجم هم بندرت آنها را دیدم و امروز هم که هیچ ارتباطی با آنها ندارم." " چند سال بعد که صاحب فروشگاه باز نشسته شد، توانستم روی پای خودم بایستم. با گرفتن وام، فروشگاه را خریدم. حالا فقط پنج نفر در فروشگاه من از سراسر کشور سفارش می گیرند. سال گذشت100 میلیون تومان درآمد داشتم." او ادامه می دهد :"وقتی 21 ساله بودم با کامران آشنا شدم. او ...
عشق اینترنتی، تو زرد از آب در آمد
.... او خودش شبانه روز درگیر گوشی تلفن همراهش بود، برای همین هم نمی توانست چیزی بگوید. پدرم از دست کارهای ما مثل سیر و سرکه می جوشید و حرص می خورد. او هر روز داد و فریاد راه می انداخت، ولی مادرم توجهی نمی کرد و هر موقع جر و بحثشان بالا می گرفت، قهر می کرد و با هم به خانه پدر بزرگ می رفتیم. مادر بزرگم از او حمایت می کرد. بیچاره پدرم چاره ای نداشت جز آن که از ترس آبرویش هم که شده، کوتاه بیاید. ...
میکروفن مثل سرطان می ماند! (سفرنامه طلبگی مشهد مقدس)
...!!! در سال 88 هم کوتاه ترین مشهد عمرم را رفتم؛ 6 ساعت. قضیه از این قرار بود که در آزمون دانشگاه علوم اسلامی رضوی که در حرم است شرکت کردم؛ در کتبی قبول شدم و برای مصاحبه دعوت شدم و می خواستم یک روز بمانم اما کارم زود تمام شد و همان روز برگشتم. 18 ساعت رفت؛ 6 ساعت در مشهد و 18 ساعت در راه بازگشت!!! بیچاره شدم! کار، درس و شهریه طلبگی! من در کنار طلبگی کار هم می کنم ...
وعده های نامزدان ناشناخته ریاست جمهوری
مقابل وزارت کشور صف کشیده اند تا نوبتشان برای ارائه مدارک برسد!!! یکی داوطلبان ثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری می گوید: ظریف را معاون اولم می کنم و اگر فرد مناسب و با کفایت برای کابینه نباشد بستگانم را می آورم!! دیگری بدون اجازه همسر به ستاد انتخابات آمده است، بدون اجازه ثبت نام کردم. خجالتی است چون می گوید اگر نبودم تا حالا رئیس می شدم. امیدوار است که همسرش نفهمد. داوطلب ...
برای پسرم دعای شهادت کردم/ قرار بود امسال داماد شود
به گزارش حوزه ازدواج و خانواده گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان ؛ سفره هفت سین را چیدند، آینه و قرآن را مثل رسم همه ایرانی ها با احترام بر سفره گذاشتند. مادر موقع تحویل سال تمام حواسش به قاب عکس فرزند جوانش بود که حالا برای دفاع از حرم حضرت زینب(س) بندهای پوتینش را محکم کرده بود. خانه ای ساده و کوچک در شهرستان پاکدشت، وارد کوچه که می شوی عکس جوانی خندان حواست را پرت می کند. خیره می ...
قاتل و مقتول برای کمک به خاتمه دعوا آمده بودند
پسری که در یک درگیری 10 نفره شخصی را کشته بود در دادگاه کیفری محاکمه و به قصاص محکوم شد. ماجرای درگیری و قتل در ساعت 11 شب دوازدهم دی ماه سال 93 اتفاق افتاد آن هم وقتی ماموران کلانتری 142 کن از وقوع یک درگیری دسته جمعی در یکی از رستوران های کن مطلع شدند. با حضور ماموران کلانتری در محل و انجام تحقیقات اولیه مشخص شد جوانی 24 ساله به نام حمیدرضا بر اثر اصابت ضربه چاقو به ناحیه گردن فوت کرده است. ...
امشب ببخش ما را به احترام زینب /سروده هایی در رثای عقیله بنی هاشم
به گزارش مرور نیوز حضرت زینب، دختر علی بن ابیطالب (ع) و فاطمه زهرای است.او زندگی شیرینش را در کنار پدر و مادر و جد بزرگوارش (نبی گرامی اسلام (ص و برادرانش (امام حسن و امام حسین (ع)) آغاز کرد. زندگی پررنج و مشقت زینب (س) پس از پنج سالگی مقارن با رحلت پیامبر اکرم (ص) آغاز شد و در فاصله ای بسیار کوتاه, پس از مرگ پیامبر, وی شاهد مادری بود که در بین درب و دیوار فریاد می زد: ای فضه, مرا دریاب!. ...
اینها کاشفان آدم های گمشده اند
دوری و آدم هایی که سال ها عزیزشان را ندیده اند. مثل مردی که سی سال دخترش را ندید. همسر هلندی اش و دختر چند ساله اش را در اروپا گذاشت و برای نگهداری از پدر و مادر پیرش به ایران برگشت و ارتباطش برای سی سال با آنها قطع شد. وقتی بعد از سی سال دخترش را پیدا کردیم و این جا برای نخستین بار با هم صحبت کردند، بهترین حال برای ما بود. بهترین اتفاق که حسش را نمی شود وصف کرد. رابط ها در استان های دیگر هم خانم اند ...