قهرمان کوچک با آرزوی های بزرگ - شبکه اینترنتی آفتاب
سایر منابع:
سایر خبرها
حرف های رضا میرکریمی در خندوانه
و من را پیاده کرد و به خانه برد خیلی خجالت کشیدم و چند روزی باهم قهر بودیم، تا اینکه پس از مدتی مادرم بار دیگر او را راضی کرد و من به جبهه رفتم. آن دوستان هم تا مقصد فقط نوحه خواندند و هیچ چیزی به من یاد ندادند. میرکریمی در پاسخ به این سئوال که از نگاه او دلیل استقبال مردم از فیلم هایش چیست٬ گفت: مردم امید را دوست دارند و خوش بینی را به بدبینی ترجیح می دهند. من هم در همین نوع رفتار را دارم که مدیون تربیت پدرم هستم و این تربیت در فیلم هایم هم جریان پیدا کرده است، اگر فیلمساز به شخصیت هایی که خلق کرده است احترام بگذارد به دل بیننده هم می نشیند. ...
الهام فرهمند، دیوید بکامِ غرب آسیا
ایران؟ - پدرم مربی فوتبال بود و مادرم هم معلم تربیت بدنی بود و در رشته بسکتبال فعالیت داشت. این که در چنین خانواده ای من هم به یک ورزشکار تبدیل شوم خیلی طبیعی بود. از بچگی عاشق فوتبال بودم. به بازی کردن علاقه زیادی داشتم. به قول معروف از زمین های خاکی و کوچه ها، فوتبال را شروع کردم. تا یک سنی با بچه های فامیل فوتبال بازی می کردم و ازشان بهتر بودم. راستش وقتی این طور خانواده ای داشته ...
مادرم در تلفن همراهش ارتباط پنهانی دارد نمی دانم چه کنم؟
من پسری چهارده ساله هستم و خوب و بد را تاحدودی تشخیص می دهم اما هرکس تا حالا مرا دیده، سر صحبت را باز کرده و اعصابم را به هم ریخته است. بروید از مادرم بپرسید که با روح و روان من چه کرده است. از پدرم بپرسید اصلا یادش می آید پسری به این نام و نشان دارد! چه کسی باید جواب ظلم بزرگی که در حق من شده است، بدهد؟ چندسال قبل، پدر و مادرم به خاطر لج بازی و البته دخالت های دیگران، از هم طلاق ...
آرین فریبم داد چرا که بعد از ارتباطمان به من گفت دیگر گمشو دختر!
هنگامی که از مدرسه به خانه باز می گشتم موتورسواری مرا تعقیب می کرد. من هم طوری که او متوجه نشود زیرچشمی نگاهش می کردم، تا این که مهر او در دلم نشست و به لبخندش پاسخ دادم. او روز بعددر یک کوچه خلوت شماره تلفنش را به من داد و من که شیفته چهره زیبا و لباس های شیک آرین شده بودم، بلافاصله بعد از این که به خانه رسیدم، با او تماس گرفتم. آن روز حدود دو ساعت تلفنی با یکدیگر صحبت کردیم، ابراز علاقه ...
خام مهربانی مهران شدم / فیزیوتراپم بود وقتی در خانه تنها شدیم او..
به گزارش سرویس حوادث جام نیوز ، در اولین رسیدگی، پرونده آزار دختر عقب مانده که گفته شده از سوی پرستار پدرش در سال 93 مورد آزار و اذیت قرار گرفته مورد بررسی قرار گرفت. در پی شکایت زنی 40ساله به نام فرانک، در کلانتری چهاردانگه، این پرونده به جریان افتاد. فرانک با مراجعه به پلیس از پرستار 50ساله پدرش به نام مجید شکایت کرد و به مأموران گفت: چند سال پیش مادرم فوت کرد و مدتی پس از آن پدرم به ...
روزگار زنان در افغانستان
.... زنان در سینما شروع سفرمان همزمان شد با افتتاح جشنواره فیلم زنان افغانستان. در جریان برگزرای جشنواره، با رویا سادات ، اولین زن کارگردان افغانستانی آشنا شدیم. کسی که علاوه بر مدیریت و اداره خانه فیلم رویا ، ریاست جشنواره فیلم زنان را نیز بر عهده داشت. رویا سادات، فارغ التحصیل رشته حقوق و علوم سیاسی از دانشگاه هرات است و سینما را بیتشر به شکل تجربی و با سپری ...
موقوفه بی بی ماه بیگم صمصام، خانه مادری ایتام چهارمحال و بختیاری
سالی که دانش آموزان هنوز در اتاق هایشان در خواب بودند، در همان اتاقی که در پرورشگاه برای خود در نظر گرفته بود دار فانی را وداع گفت و با ساخت پرورشگاه از خود یادگار و نامی نیک در چهارمحال و بختیاری و در ایران به جای گذاشت، بعد از وفات در تخت فولاد اصفهان تکیه فندرسکی در آیینه خانه آرامگاه بختیاری ها مدفون شد. پس از مرگ بی بی ورثه وی اقدام به تنظیم وقف نامه رسمی تحت شماره 41744 در تاریخ 18 ...
شوهرم از من چیزهایی می خواست که نمی توانستم انجام دهم
تا مواد بردارم. اما نبود. از مادرم پرسیدم مواد را کجا گذاشته ای تو را به خدا به من هم بدهید چند تا دود بگیرم، درد دارم. پدرم که فهمیده بود مواد می کشم سیلی محکمی به گوشم زد و گفت مگر نمی بینی ما به خاطر همین مواد بدبخت شده ایم؟ نمی بینی زندگی مان را به باد داده ایم؟ چرا می خواهی خودت را بدبخت و بیچاره کنی؟ گفتم من نمی خواستم بکشم و مستاجرمان یادم داده است. تا اسم او را گفتم، پدرم رفت و کل اسباب و ...
دهه هفتادی بود اما هیچ شباهتی به بیشتر هم سن وسال های خودش نداشت و شاید همین تفاوت و انتخاب راه بود که ...
زینب(س) از شما سوال کند چه پاسخی دارید را از مادرپرسید مادر در جواب می ماند و رضایت می دهد. دل مادرها گواهی می دهد... به گفته مادر محمد رضا که خواهر دو شهید است شب قبل از شهادت محمدرضا نیمه شب از خواب بیدار شدم. حالت غربیی داشتم، احساس کردم خانه پر از نور است. منبع نور از قاب عکس دو برادر شهیدم بود. آن شب برادر شهیدم در خواب به من گفت فاطمه نگران نباش محمدرضا پیش من است. صبح که ...
درخواست مجازات مرگ برای داماد بی رحم
پیچیدم و او را به حمام خانه بردم. فکر می کردم مرده است، اما همچنانکه در اتاق مشغول سیگار کشیدن بودم ناگهان صدایش را شنیدم و او هنوز زنده بود. با تیغ موکت بری رگ دست و گردنش را بریدم و دوش آب را باز گذاشتم. حالم خیلی بد شد آنچنانکه دچار تشنج شدم. وقتی به هوش آمدم به خانه مادرم رفتم و گفتم با نگار قهر کرده ام و او از خانه بیرون رفته است. متهم در ادامه گفت: یک روز بعد از قتل می خواستم ...
اعتراف به قتل مهندس عمران به خاطر 2 میلیون و 700 هزارتومان
بانک بودیم. یک روز مرد جوانی را سوار بر اپتیمای سفید رنگ دیدیم و او را تعقیب کردیم. احتمال دادیم مردی پولدار باشد و تصمیم گرفتیم از او سرقت کنیم. چند روز مقابل خانه اش کشیک می دادیم تا شب حادثه وقتی با ریموت در پارکینگ را باز کرد، پشت سر او وارد شدیم. با تهدید چاقو کارت های عابربانکش را گرفتیم. گفت موجودی کارت 2 میلیون و 700 هزار تومان است. برای برداشت پول مجبور بودیم تا صبح صبر کنیم، چون می ...
سرگذشت تکان دهنده دختر یک استاد دانشگاه تهران
اینکه پدرم همسر دومش را انتخاب کرد. زنی به نام لیلا که شغلش فروش مواد مخدر بود، جای مادر تحصیلکرده ام را گرفته بود. من در حالی بزرگ و بزرگ تر می شدم که نه پدر و نه لیلا مطلقا حواسشان به من نبود. شب ها که برخلاف همسن و سالانم ساعت 11 شب به خانه می آمدم، کسی نبود که بازخواستم کند و این برایم لذتبخش بود. مدتی گذشت تا اینکه به یمن حضور نامادری، پدرم به انواع و اقسام مواد مخدر نیز اعتیاد پیدا کرد و از ...
همه چیز درباره شهاب جوانمردی، مدیرعامل فناپ
ماشین و من هم دویدم سمت خانه. پدرم را دیدم که دم در داشت جلوی خانه را آب پاشی می کرد. هنوز صاحب ماشین دنبالم بود و گفتم الآن است که بزند پدر را بکشد. دویدم داخل خانه و هر چه رختخواب بود ریختم روی خودم که کسی پیدایم نکند. نیم ساعت بعد بالاخره گفتم بروم ببینم چه بلایی سر پدرم آورده. دیدم پدر سرومر و گنده نشسته توی حیاط. پرسید: پسرم با این آقاهه چیکار کرده بودی این قدر عصبانی بود؟! هنوز مدرسه ...
گفت و گو با پسر فروغ پدرم درباره فروغ خیلی کم حرف می زد
گفت و گو با کامیار شاپور که خودش نقاش است، پدرش نقاش و کارتونیست (پرویز شاپور) و مادرش شاعر معاصر (فروغ فرخ زاد) سخت است، سختی اش به این خاطر است که از کجا شروع شود. ولی من دل ام می خواهد از خودت شروع کنم. از خودت برای مان بگو. از زمانی که شروع به نقاشی کردی؟ عرض می کنم که من این جا دیپلم گرفتم و بعد در اعزام دانشجو، قبول شدم و برای ادامه تحصیل رفتم انگلیس. برنامه ام این بود که مهندسی ...
چشم هایم را باز بگذارید تا همه بدانند شهادت را آگاهانه برگزیدم
مصاحبه زیر با مادر شهید عباس زال شکل گرفت. حاج خانم چند سال دارید؟ شهید فرزند چندم تان بود؟ من 69 سال دارم. مادر شش پسر و سه دختر هستم. عباس پسر دومم بود. پسرم اولم ابوالفضل هم جانباز است. پس در خانواده شما چند تا از بچه ها به جبهه رفته بودند؟ بله، آن وقت ها در محله ما (خزانه فلاح) خیلی ها به جبهه می رفتند. این منطقه چهار هزار شهید داده است. هر روز جوان هایی را می دیدی که ...
نقشم در بی پولی به رشیدپور رسید/ با همه عکس می گیرم
. آن زمان من در کار مهندسی نفت و گاز بودم و کسی باورش نمی شد از این کار بیرون بیایم اما رادیو جادویی دارد که آدم را نگه می دارد. در رادیو درباره همه چیز می توان صحبت کرد عقدایی ادامه داد: این روزها از ساعت 9 تا 10 صبح برنامه کاوشگر و بعد از ظهرها برنامه گل یا پوچ را اجرا می کنم، اینجا شب نیست را هم در هفته دارم. فکر می کنم برخی مسایل هستند که ما خودمان از رفتن به سراغشان ...
بزرگترین کارگاه تولیدی پوشاک خدابنده در آستانه تعطیلی/ وجود پوشاک چینی در بازار کمر ما را می شکند
گفت و گو با خبرنگار اشراق24 اظهار کرد: متولد روستای خنداب از توابع بخش سجاس شهرستان خدابنده و متاهل و دارای سه فرزند هستم و از سال 66 تا 91بخاطر شغل پدرم در تهران زندگی کردم و در خیاطی مشغول به کار بودم و چند سالی است که در مرکز فنی و حرفه ای خدابنده در رشته طراحی دوخت تدریس می کنم. وی افزود: از سال 75 در تهران با سرمایه اولیه 150میلیون تومان کارگاه تولیدی پوشاک راه اندازی کردم و شنیدم ...
مسابقات کشوری کشتی های سنتی مردان برگزار می شود
...: 1- اصل شناسنامه و کارت ملی 2- کارت بیمه ورزشی معتبر 3- معرفی نامه هیات کشتی استان 4- پیرو بخشنامه شماره 3907/264مورخ 03/08/1395، ارائه مدارک ثبت نام دریافت کارت ملی کشتی الزامی بوده و در غیر اینصورت از شرکت کشتی گیران جلوگیری خواهد شد. د- امتیازات: 1- به نفرات اول تا سوم این مسابقات در هر رشته حکم و مدال اهداء خواهد شد. 2- به تیم های اول تا سوم این مسابقات ...
رادیو در ایران 77 ساله شد
ای شد تا سراغ قدیمی های رادیو برویم و نظرات آنها را درباره این رسانه جمعی پیشکسوت جویا شویم. بیش از 4 دهه کار در رادیو هر وقت نام عذرا وکیلی شنیده می شود، ناخودآگاه مخاطبان به یاد برنامه سلام کوچولو می افتند که به تهیه کنندگی و اجرای او از رادیو ایران پخش می شود و هنوز هم بعد از گذشت این همه سال ادامه دارد. او در این سال ها برنامه های دیگری همچون از سرزمین نور ، قصه شب و رمان ...
پرواز ساعت 8 و 10 دقیقه از خیابان سلسبیل
.... بر اساس طرح بازگشایی دانشگاه ها، ثبت نام دانشجویان از تاریخ 24/11/1360 شروع می شد، ولی ایشان چند روز قبل از آن درخواست نمود تا به منظور ادامه ی ماموریت، تحصیلاتش در دانشکده ی پزشکی یک ترم به تعویق بیفتد لذا تا مهر ماه سال 1361 مرخصی تحصیلی گرفت. سرانجام محمدرضا در تاریخ 22/03/1361 در ساعت 08:10 دقیقه در خیابان سلسبیل (چهار راه دامپزشکی)، خفاشانی که تابش نور را نمی توانستند تحمل کنند ...
در زندگی هیچ جایی برای ناامیدی نیست
سالگی مشغول بافتنی شدم و نخستین بافتنی ام دستگیره بود. همسایه خواهرم این دستگیره را 1500 تومان از من خرید. این پول آنقدر برای من ارزش داشت که آن شب از خوشحالی خواب به چشمانم نیامد. این پول حاصل دسترنج خودم بود و همین انگیزه ای برای ادامه کار شد. پدر و مادر مجبور بودند برای کشاورزی به مزرعه بروند و من ساعت ها در بالکن خانه تنها می ماندم. با خدا راز و نیاز می کردم و درکنار آن با پولک دوزی، کاموا بافی ...
به هم ریختگی های سیاسی و اجتماعی عاملِ مهاجرتِ نویسندگان ایرانی
.... قدم به خانه ای می گذارم که شبیه همان کوچه ها، قدیمی و دوست داشتنی ست و بوی چوب می دهد. میهن بهرامی؛ متولد 11 تیرماه 1326 است. فوق لیسانس جامعه شناسی و دکتری فلسفه را از دانشگاه تهران اخذ کرده و در رشته ی روان شناسی اجتماعی در دانشگاه UCLA امریکا ادامه تحصیل داده است. او در زمینه های علمی و هنری متفاوتی ازجمله روانکاوی بالینی، نقاشی، فیلمنامه نویسی، فیلمسازی، نقد فیلم، مجسمه سازی ...
نسل دیروز... نسل امروز
گروه اجتماعی: آن روز صبح دختر و دامادم مرا کلافه کرده بودند... از حوالی ساعت ده صبح خانه آنها بودم و با همسرم مشغول وساطت بین آنها بودیم... دخترم سمیرا تقاضای طلاق داده بود و فرشید هم سرلج افتاده بود و هر دو خیلی جدی می خواستند شاخ دیگری را بشکنند... شاید باور نکنید، اما موضوع آنقدر ساده و خنده دار بود که بی شک اگر آن را بشنوید از تعجب چشمان تان گرد می شود. به گزارش بولتن نیوز به نقل ...
هر روز باید به پدر و مادرم زنگ بزنم
...، هر روز باید به پدر و مادرم زنگ بزنم. من عاشقانه دوستشان دارم. ارتباط گرمی با هم داریم. همین طور برادرم که یک جورهایی همکارم است، مدیر برنامه ام محسوب می شود و در تمریناتم هم حضور دارد. دو برادر دارم و یک خواهر. ارتباط خوبی با آنها دارم. چه پشتکاری باعث شد در حالی که به صورت قهرمانی ورزش می کنید، از ادامه تحصیل جا نمانید؟ اوایل سخت بود. با سن کمی که داشتم دوست داشتم با ...
در پارکینگ التماس کرد تا او را نکشیم و ما هر چه خواستیم انجام داد حتی مُردن را!
در اتوماتیک را باز کرد ما هم پشت سر او وارد پارکینگ شدیم. من و محمد که چاقو همراه داشتیم وارد ماشین علی شدیم و با چاقو تهدید کردیم تا کارت های عابربانکش را به ما بدهد. او سه کارت به ما داد و گفت مجموع موجودی اش 2 میلیون و 700 هزار تومان است. وی ادامه داد: برای برداشت پول لازم بود تا صبح روز بعد صبرکنیم تا بتوانیم از یک صرافی خرید کنیم. به همین خاطر چند کپسول را که از قبل داخل آن گرد سیانور ...
همه خانواده ام حافظ قرآن هستند/ تأسیس مؤسسه قرآنی در انگلیس
بوده ام و آرزو دارم که بتوانم در همه نقاط جهان قرآن به عنوان بهترین کلام خدا و علوم قرآنی را تدریس کنم. البدر که حافظ کل قرآن نیز هست، در ادامه بیان کرد: در 15 سالگی قرآن را کل حفظ کردم و فن تلاوت را هم زمانی که حدود 18 19 سال داشتم، آموختم. در مکتب خانه ای در شهر لیدز انگلیس قرآن را حفظ کردم. تأسیس مرکز قرآنی بدر در انگلیس وی با اشاره به تأسیس مرکز قرآنی بدر در انگلیس یادآور شد ...
بیماریهای روانی چقدر می توانند ارثی باشند؟
ناتوانی و ناکامی او در جلوگیری از خودکشی پدرم و نگرانی های او در مورد احتمال ابتلای من به اختلال روانی شبیه پدرم کاملا واضح بود. او روز مرگ پدرم را تعریف به یاد می آورد؛ او به مدرسه آمد تا به من خبر بدهد و بخوبی چهره من را که نه ساله بودم و روی پاهایش نشسته بودم در خاطر دارد. برایم تعریف کرد که آن شب گریه می کردم و پدرم را می خواستم . ولی من هیچیک ازاین ها را به خاطر ندارم. ولی مادرم ...
کوتاهی مسئولان در انتقال واقعیات جنگ
را به طور اجمالی معرفی بفرمایید. بنده متولد سال 1341 در شهر اصفهان هستم. دانش آموز دبیرستان مصطفی خمینی اصفهان بودم که با شروع جنگ تحمیلی ترک تحصیل کرده و وارد مناطق جنگی شدم. در عملیات محرم به اسارت نیروهای عراقی درآمده و پس از تحمل سال های اسارت، سرانجام در سی ام مردادماه سال 69 به خاک پاک میهن بازگشتم. بعد از آزادی شروع به تحصیل کردم. ابتدا طی یک سال دیپلم خود را گرفته و سال 70 در ...
علی قمصریاگر به عقب برگردم، دوباره همین مسیر را طی می کنم
خیلی بیشتر معلوم شد. راجع به خواننده ها صحبت کردیم. بعد از مدتی که با خواننده های درجه یک مثل همایون شجریان، علیرضا قربانی و دیگران کار کردید، الان چقدر علاقه دارید کار باکلام انجام دهید و چقدر لزومش را احساس می کنید؟ علاقه ام حفظ شده و از همکاری هایی که با خیلی ها داشتم راضی هستم. اما دوست دارم کاری انجام دهم که واقعا خیلی تأثیرگذار باشد و صرفا به انجام یک کار عاشقانه که ...
دختری که نابغه بیلیارد ایران است
او با 26 سال سن، در رشته هایی چون بسکتبال، شنا، غواصی و نجات غریق هم دارای تجربه است. محمدی امینی، علاقه ی فوق العاده زیادش از کودکی به رشته بیلیارد را عامل جذبش به این رشته می داند. این دختر البرزی در حال حاضر دانشجوی رشته تربیت بدنی است و علیرغم فعالیت تحصیلی، خودش را برای تورنمنت های داخلی و خارجی پیش رو آماده می کند. برای کسب مدال تمرین می کنم در مسابقات داخلی موفق به ...