کوروش تهامی: به شدت موارد بهداشتی را رعایت کردیم - ایرنا
کوروش تهامی: به شدت موارد بهداشتی را رعایت کردیم
سایر منابع:
سایر خبرها
مرد چوپان زن بی گناه تهرانی را سلاخی کرد + جزئیات
علاقه داشتم تصمیم به ازدواج گرفتم و ماجرا را هم به خانواده ام گفتم. بعد هم او را به عقد موقت خودم درآوردم. پس چرا او را کشتی؟ به خاطر عاشقی. او را واقعاً دوست داشتم و حس می کردم این حس متقابل است. اما تصورم اشتباه بود، من در روستایمان گوسفندان زیادی دارم و به خاطر سال های زیادی که کار کردم وضع مالی ام خوب است. از طرفی برق کاری هم بلدم و خیلی زود توانستم در تهران کاری با درآمد ...
شخصیت محبوب کارتونی شما چه کسی است؟
شخصیت کارتونی مورد علاقه و بازی ای که با آن در کودکی سرگرم می شدند و حالا بیش از همه در خاطرشان مانده را نام ببرند. محمدحسین فرح بخش تهیه کننده سینما درباره شخصیت کارتونی مورد علاقه اش گفت: همیشه شخصیت سیندرلا را دوست داشته ام، سیندرلا از آن دسته شخصیت هایی است که حتی کودکان نسل جدید نیز با آن ارتباط برقرار می کنند. داستان سیندرلا یک فضای فانتزی دارد و برای کودکان قابل هضم است. ...
تشخیص دیابت با یک تست ساده در خانه
به میزان وزن افراد وابسته است و چاقی و کم تحرکی در بروز آن نقش بسیار مهمی دارد. تحقیقات جدید دانشمندان انگلیسی بر روی نزدیک به 500 هزار نفر نشان می دهد گذشتن از مرز وزن متعادل و آنچه شاخص توده بدن (BMI) خوانده می شود، می تواند آغازگر افزایش قند خون باشد. دانشمندان می گویند میلیون ها نفر می توانند با داشتن رژیم غذایی سالم و کم کردن وزن اضافی خود، خطر ابتلا به دیابت نوع 2 را به شدت کاهش ...
راز جسدی بدون کفش
نبود و برای مصرف و تزریق مواد به دستشویی رفت اما تعادلش را از دست داد و چون پریز برق داخل دستشویی مشکل داشت دستش را روی آن گذاشت و باعث برق گرفتگی اش شد. او ناگهان نقش زمین شد و من به شدت وحشت کردم. البته خودم هم حال خوبی نداشتم و تقریبا نیمه هوش بودم چون مواد زیادی کشیده بودم. به خودم که آمدم متوجه شدم کریم نفس نمی کشد. باید هر طور شده جنازه اش را به بیرون از خانه ام می بردم. به همین دلیل تصمیم ...
ادبیات قدرتی جادویی دارد
دهه80 معرفی کرد. فعالیت های خدایی به عنوان داور جشنواره های ادبیاتی و نوشته هایش در مطبوعات، پیوند او را با ادبیات قوی تر کرده است. این نویسنده اصفهانی که سال هاست در این شهر سکونت دارد، معتقد است ادبیات قدرتی جادویی دارد که می تواند در همه لحظه ها به داد انسان ها برسد و البته در روزهای سخت، پناه و حال خوب کن باشد. با علی خدایی از ادبیات در روزهای کرونایی و ردپای این روزها بر آثار نویسندگان این دوره گفت وگو کرده ایم. ...
پرستو صالحی داغدار شد + عکس
های خوب به من گفتند نباید کار کمدی می کردم. البته من زیاد این حرف ها را قبول ندارم. معتقدم بازیگر باید توانایی هر بازی ای را داشته باشد. مگر نمی گویید که توانایی درآوردن اشک مردم را دارم؟ پرستو صالحی: من شخص خودم را می گویم که اصلا آدم طنازی نیستم. کمدی بازی کردن یک جنس آدم خاصی را می خواهد و نمی توانیم بگوییم تمام بازیگرها توانایی کار کمدی دارند و خیلی ها با شکست مواجه می شوند ...
سیمرغ، کات، کرونا
که برای ایشان انتخاب کردن این کاراکتر سخت است برای من هم انتخاب شدن بین سایر گزینه ها سخت است؛ چون بار کلی فیلم درباره همین پرستار است. شما می دانستید گزینه های دیگری هم مطرح بودند برای ایفای این نقش؟ نه، اما قطعا اینطور بوده است و ایشان فقط به من فکر نکرده است. به هر حال برای من انتخاب شدن در این کار یک شانس بود و وقتی تماس گرفتند فیلمنامه را خواندم و از من نمونه کارهای دیگری دیدند و ...
مسابقه ای بی خط پایان
. خریدوفروش سهم، زندگی مشترک او را تحت تاثیر قرار داده تا جایی که حالا دور از همسرش در تفرش زندگی می کند. همسرم موافق این مسأله نبود. اختلاف مان بالا گرفت، برای همین مدتی است در تفرش خانه اجاره کرده ام. سیامک خانه اش را فروخته و سهم خریده. همه داشتند سود می کردند، من هم ریسک کردم. خانه 74متری تهرانسر تمام دارایی او و همسرش بود که حالا میان سهام ها پخش شده است به امید سود و خانه بزرگ تر. بورس بازان می ...
شوهرم را کشتم چون دیگر تحملش را نداشتم!
از اینکه کیفرخواست علیه او خوانده شد و اولیای دم نیز درخواست قصاص را مطرح کردند، متهم در جایگاه قرار گرفت. او گفت: من اتهام را قبول دارم، شوهر سابقم را کشتم، چون خیلی به من ظلم کرده بود البته قصدم کشتن او نبود. شوهرم به سمت من حمله کرد و من را زد، من هم در یک لحظه کنترل خودم را از دست دادم و از کاری که کردم، پشیمان هستم. وقتی نوبت به وکیل مدافع او رسید، از دادگاه درخواست رفع نواقص ...
نویسنده داستان های مملی : من در کودکی مانده ام
.... هنرستان را که تمام کردم رفتم سرکار. از سرکار که برمی گشتم اول می رفتم کتابخانه. سر راهم بود. چند کتاب می گرفتم و می آمدم خانه. با شخصیت مملی همانجا بود که آشنا شدم. کتاب های مملی را می گرفتم و می خواندم. از اسم مملی خیلی خوشم می آمد. احساس می کردم برای بچه ها خیلی بانمک است. مملی بعد ها شد شخصیت اول کتاب های من. خیلی از انتشارات به من گفتند مملی را انتخاب نکن، این اسم قبلا انتخاب شده. تو این ...
معجزه نماز شب
هایمان گرفته بودیم هیچ راهی برای تامین آن پانصد هزار تومان نداشتم . به همین منظور آن روز را تصمیم گرفتم از خانه تا محل کار را پیاده روی کنم و با خودم فکر کنم که چگونه آن پول را تهیه کنم آخه با توجه به شرایطی که همسرم داشت نمی خواستم موضوع رابه اوبگویم چون می دانستم جز غصه خوردن راه دیگری ندارد در طول مسیر راههای گوناگونی به ذهنم خطور می کرد که بلافاصله فکر دیگری که نه من از این راه به این دلیل نمی ...
مژده لواسانی: حجاب منافاتی با اجرای همراه با لبخند ندارد
زیاد است، جلوی توانایی های من را خیلی جاها گرفتند و نتوانستم کاری کنم ولی از چیزی که هستم چون خودم می دانم چه فشارها و سختی ها و نه هایی وجود داشته راضی هستم. شهرت را دوست دارید؟ صادقانه بگویم از آن خیلی صدمه دیده ام، یعنی من اگر مژده لواسانی نبودم که شهرت داشته باشم خیلی زندگی آرامتری داشتم، من یک خانواده خیلی آرام دارم که همه چیز در آن ایده ال است، اگر من مجری تلویزیون نبودم ...
مرحوم حسینیان ساده لوحانه به دشمن اعتماد نداشت
پشیمان نبود. آن روز سخت که در آخرین نجوا های پدرانه پسرانه برایش تلقین می خواندم، وقتی برایش دعا می کردم ثبتک الله بالقول الثابت، دلارام بودم. رفتنش را دوست داشتم؛ چون سرانجام مجاهدت هایش در دفاع از اسلام و انقلاب به مهر رضایت رهبرش پایان گرفت. خوشحالیم از این که در آخرین روز های حیاتش با اینکه هوشیار به آمدن محرم نبود، با تن نیمه جانش برای علی اکبر حسین ع، روضه خوان شده بود. خوشحالیم که ...
عنوان بهترین مقدمه کتاب سال گرجستان از آن جوان مشهدی
نقش پررنگی در کتاب خوان شدنم دارند. آن ها در عالم کودکی برایم کتاب تهیه می کردند و می خواندند. بیش از 500 یا 600 کتاب داستان از دوران کودکی ام داشتم که دو سال قبل همه آن ها را به خیریه ای بخشیدم. همه خانواده ام می دانستند که بهترین کادو چه در آن زمان که کودک بودم و چه اکنون برایم کتاب بوده و هست. این نوجوان هم محله ای ما می گوید: کتاب را دوست دارم، زیرا تجربه های مفیدی را در اختیارم قرار می ...
میدان ارگ خانه اول من
به گزارش سرویس فرهنگ و هنر افق تهران ، حمید منوچهری، گوینده رادیو و دوبلور پیشکسوت، در خصوص خاطراتش از 60 سال حضور در رادیو به ارائه توضیح پرداخت و اظهار کرد: هنوز هم میدان ارگ برایم خانه اول است؛ خانواده نازنینی دارم اما بیشتر عمرم را در میدان ارگ گذرانده ام. یاد گرفتم چیزی را که آموختم آموزش دهم. افرادی مثل مهران مدیری، فرهاد اصلانی، دانیال حکیمی، علی عمرانی پسران خودم امیر و وحید منوچهری و ...
دنیا را خیلی نباید جدی گرفت!
نیزه کار می کردم. دوستی داشتیم که من را به قایقرانی معرفی کرد. گفت قایق های مخصوصی هست که من می توانم استفاده کنم. از قایقرانی خیلی خوشم آمد و پرتاب نیزه را کنار گذاشتم. ورزش کردن یک آدم سالم با کسی که معلولیت دارد، چقدر متفاوت است؟ موقعی که سالم بودم همه کارهایم را خودم انجام می دادم. اما الان باید یک نفر پیشم باشد. سال های اول پدرم همراهم می آمد، کمک می کرد که روی ویلچر بروم یا ...
نیمه روزی که کارگران در مسجد شگفت زده شدند
...> هوای خنک کولر، بار سنگین گرمای پنجاه و چند درجه هوا را از دوشمان برداشت؛ کارگرها به ترتیب به سمت صندلی ها هدایت و با شربت و چای و شیرینی پذیرایی می شدند. همه سردرگم بودند اما ترجیح میدادند حال خوش آن لحظه را با سوال خراب نکنند؛ یکی از جوانان مسجد پشت میکروفون رفت و سکوت محض بی خبری را شکست. _خدمت برادران عزیزم سلام و خسته نباشید عرض میکنم؛ شما امروز میهمان خانه خدا هستید و قدم ...
قتل شوهر 20 سال پس از جدایی
دیگر نتوانستم خودم را کنترل کنم و همه آزارهایی را که در این سال ها در حقم روا داشته بود با کشتنش تلافی کردم. قصد داشتم جسدش را از خانه خارج کنم تا دخترم آن صحنه را نبیند که زورم نرسید، بنابراین جسدش را تکه تکه کردم و داخل چند پتو پیچیدم و یک تاکسی دربست گرفتم تا در حومه شهر رهایش کنم که بعد از رسیدن به بیابان های اطراف تهران گوشه ای از جسد بیرون افتاد و راننده تاکسی هم دید و گزارش آن را ...
پدربزرگم را کشتم چون مرا دوست نداشت
خفه اش کردم و بعد لوله بخاری را از جایش بیرون آوردم. بعد در را از داخل قفل کردم، چون معمولا پدربزرگم شب ها در را قفل می کرد و از طریق بالکن به حیاط پریدم. اصلا حواسم به پنجره نبود تا آن را ببندم. می خواستم صحنه را طوری نشان بدهم که انگار به دلیل گازگرفتگی فوت شده است. قبل از همه این ها کارت عابربانک پدربزرگم را برداشتم و مقداری پول به حساب دوستم ریختم و پولش را نقدی گرفتم، چون خودم کارت ...
از دیدن مختار سیر نمی شوم
اصلا به خاطر ندارم. بازی در مختارنامه چند ماه طول کشید؟ خاطرتان هست؟ دقیق که یادم نیست، اما فکر می کنم 10 سال کار من طول کشید. چون امکانش نبود که سکانس های یک بازیگر پشت سر هم گرفته شود؛ بنابراین اغلب بازیگران در طول سال های تولید همچنان سر فیلمبرداری بودند. اتفاقی هم برایتان در این چند سال سرصحنه افتاد؟ همه خاطره ها و اتفاقات که قطعا یادم نیست. اما چند بار ...
کار برای من بهترین تفریح است / عاشق نوآوری و خلق کردن هستم
وسیله یکی از مشتریان دچار شکستگی شد و موقع تحویل حتی من حاضر بودم ظرف سالم را جایگزین کنم. نه تنها هزینه من را نداد بلکه محکم با ظرف روی سرم کوبید و رفت و اگر این مطلب را بازگو کردم به این علت بود که سختی های کار یادم نرود و اگر با قدرت ادامه داده ام گذشته ها را فراموش نکنم. در خانواده به غیر از شما کسی بود مثل شما فکر کند؟ کسی نبود و من خودم به شخصه همیشه دوست داشتم مستقل فعالیت ...
محکوم حبس ابد قاتل شد
؟ نه، او را نمی شناختم. من بچه دروازه غار هستم و او هم بچه منطقه پیروزی بود و اصلاً با او ارتباطی نداشتم. البته او هم برای خودش گنده لاتی بود و همیشه تعدادی نوچه همراه خودش داشت. چون گنده لات بود با او درگیر شدی و او را به قتل رساندی؟ نه، من اصلاً قصد قتل نداشتم و الان هم به شدت پشیمان هستم که او کشته شد و از خانواده اش هم عذر خواهی می کنم. پس چرا او را ...
پدربزرگم را کشتم چون تحقیرم می کرد
شدند و دیگر توجهی به ما نداشتند. پدربزرگم، عاشق برادرم بود اما اصلاً من را دوست نداشت. روزهای سختی بود زندگی در خانه پدربزرگی که به اجبار من را نگه داشته بود. وقتی 10 ساله شدم، از خانه اش فرار کردم و چون جایی برای زندگی نداشتم، کارتن خواب شدم و با تکدی گری و دستفروشی شکمم را سیر می کردم. وی افزود: بسختی درس خواندم و دیپلم گرفتم. اما هیچ وقت طعم زندگی راحت را نچشیدم. همنشینی ام با افراد معتاد ...
صحنه سازی مرگ پدربزرگ با گازگرفتگی توسط نوه قاتل
ششم دی 97 مرد جوانی برای دیدن پدرش به خانه او رفت، اما هر چه زنگ خانه را به صدا درآورد، کسی در را باز نکرد.همین موضوع باعث شد تا مرد جوان به کمک همسایه ها وارد خانه شود و به محض ورود به خانه با جسد پدرش داخل رختخواب روبه رو شد. لوله های بخاری سرجایش نبود، بنابراین فرضیه مرگ مرد 60 ساله براثر گازگرفتگی قوت گرفت. جسد حجت با صدور جواز دفن از سوی پزشک و با عنوان گازگرفتگی به خاک سپرده شد ...
برای طبیعی شدن سکانس های ظهر عاشورا آب نخوردم
اطلاعات را به من می گفت. اما بخشی هم باید سینمایی در بیاید و مردم باید دوست داشته باشند و باید برای مردم جذاب باشد و اگر بخواهیم مستند کار کنیم دیگر جذابیت را نخواهد داشت. ** در کل حضور شما در این سریال چه در بخش طراحی سکانس های جنگی و چه در بخش بازی در دو نقش، چقدر در زندگی شخصی تان تاثیر گذار بود؟ -کل سریال مختارنامه برای همه ما عوامل و بازیگران برکت بود. هم از لحاظ مادی و هم معنوی و ...
روزی روزگاری عاشقانه ساخته شد
زحمت کشیده بود و من هم سعی کردم این دیالوگ های طولانی و زیبا را به خوبی ادا کنم. وی اضافه کرد: من خیلی این نقش را دوستش داشتم و با او هم ذات پنداری می کردم. از آنجا که خودم در چنین محیطی بزرگ شده ام ایفای نقش شعبان خیلی برایم مشکل نبود، چون می دانم شرایط زندگی در آن زمان خیلی بدوی بوده است. جعفری درباره دوبله صدایش در این سریال نیز گفت: خیلی دوست داشتم که خودم در نقش خود صحبت ...
بیوگرافی نگار جواهریان
فرهنگی بگیر و... خودتان را بازیگر تئاتر می دانید یا سینما یا اصلا تفکیک نمی کنید و می گویید بازیگرهستید؟ خود به خود که تفکیک وجود دارد. بالاخره دو رسانه متفاوت است، ولی شاید من خودم را بازیگر می دانم، با اینکه خودم در دلم وابستگی دیگری به تئاتر دارم، مثل بچه ای که خانه پدری اش را دوست دارد. به نظرم تئاتر برای کسانی که از تئاتر شروع کرده اند احساس امنیت می دهد. با اینکه در تئاتر باید ...
زندگینامه و بیوگرافی خواندنی پروانه معصومی + تصاویر
...> مهاجرت پروانه معصومی: پروانه معصومی علت مهاجرتش به روستا را چنین گفت: من خودم سال ها در تهران اجاره نشین بودم و این افزایش سالانه اجاره بها معضل بزرگی برایم بود. به همین جهت از تهران فرار کردم و به شمال پناهنده شدم و رفتم و با پولی که داشتم در شهر کوچکی یک خانه در روستای صومعه سرای گیلان گرفته است و در آنجا مشغول پرورش گل و گیاه است. منبع : نمناک ...
مرگ اسرار آمیز پسر 8ساله
کودک را صادر کرد و پدر وی در تحقیقات گفت: دو پسر بچه 8و 6ساله دارم که وقتی خیلی کوچک بودند به دلیل اختلافاتی که با همسرم داشتم از او جدا شدم. بعد از طلاق حضانت بچه ها به من سپرده شد و این درحالی بود که طبق قانون آنها هفته ای 48ساعت پیش مادرشان می رفتند. وی ادامه داد: بعد از جدایی با زنی ازدواج کردم که او به شدت بچه ها را دوست داشت و از آنها مراقبت می کرد. پنجشنبه تولد یکی از پسرهایم بود و مادرشان ...
اظهارنظرهای سخنگوی دانشگاه علوم پزشکی کرمان درباره سال تحصیلی جدید
شدن موارد بستری در کشور به خاطر اینکه قرار است زنجیره انتقال قطع شود، شاخص های رنگ بندی که احتمالا" شاخص های بهداشتی از جمله استفاده از ماسک، رعایت فاصله و ...هست، در رنگ بندی تحولی ایجاد می کنند. وی بیان کرد: آنچه مسلم است، رنگ بندی دو هفته اخیر را به ما نشان می دهد و حداکثر تا یک هفته بعد قابلیت دارد و آنچه که شاخص های ما در استان را نشان داده، در دو ماه اخیر عمدتاً در وضعیت قرمز ...