قبرستانی که از بعثی ها در یک عملیات درست شد/ حاج حسین فاتحه گردان امام رضا (ع) را بخون! کد خبر: 912831 / دیروز, 00:28 / ایران - اصفهان امروز آنلاین
سایر خبرها
من و یک عمر جنگ و انکار ترس بی بابایی
خبرگزاری فارس - تهران، سمیه شاکریان ؛ بابا هیچ وقت زنگ نمی زد. صدای موتورش، همان صدای زنگ در بود. هر وقت صدای موتورش می آمد می دویدم توی حیاط و در آهنی سفید و بزرگ را باز می کردم. هرم داغی اگزوز موتور، از کنار ساق پایم رد می شد و من دنبال موتور بابا می دویدم تا خودم را توی بغلش رها کنم و گرمایش را توی جانم بریزم. بابا پشت در نبود یکی از شب های هفت هشت سالگی ام بود. هنوز صدای ...
عروجی عاشقانه با بال های بسته
رزمندگان در جنگ داشتند و دعای خیر امام زمان (عج) و دم مسیحایی امام خمینی(ره) برای مقابله با دشمنان بزرگ در جنگ، رمز پیروزی این جان برکفان بی ادعا بود. سردار شهید نادر مهدوی مورخ شانزدهم مهر سال 1366 به همراه چند تن از دوستان و همرزمانش با دست و پایی بسته به دیدار با معشوق شتافت و آسمانی شد. سید محمد مشکوهًْ الممالک کلید حل مشکلات حاج حسن فقیه، برادر شهید نادر ...
نرم افزار کاربردی سنگر دلها در آمل رونمایی شد
به گزارش خبرنگار ایرنا ، این نرم افزارکاربردی با حضور آیت الله آملی لاریجانی رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام، استاندار، فرمانده سپاه کربلا مازندران، امام جمعه آمل، شامگاه پنجشنبه درحاشیه برگزاری چهل ودومین سالگرد 41 شهیدحماسه ششم بهمن سال1360 آمل درمصلای قدس این شهر رونمایی شد. نرم افزار کاربردی سنگردلها به همت ستاد مردمی حماسه اسلامی ششم بهمن وجنگل آمل تهیه وتولید شد. دراین نرم افزار، که ...
آرزو ، دختری بر دوشِ بابا
راهنمایی دخترش زنده بود! وقتی به آرزو گفتم که یادش هست که اکثر روزها را بر دوش بابا به مدرسه میآمد.. لبخندی زد و گفت : غیر از آنطوری به مدرسه آمدن ، وقتی شب ها آسمان صاف و پُر ستاره میشد پدرم از من میخواست روی کتف هایش بایستم و با دست ستاره ها را بگیرم...
مشکی نپوشیدیم، چون عادل عاقبت بخیرشد
ماشینش کارت تردد داشت، به دلیل انفجار اولی اجازه نمی دهند آنجا برود. عادل از ماشینش پیاده می شود و پارک می کند. بعد روی اتوبوس خط واحد که دورتر بود می رود تا ببیند وضعیت خانواده اش چطور است؟ همان لحظه انفجار دوم پیش می آید و عادل به شهادت می رسد. از طرف دیگر هم من داشتم به سمت گلزار شهدا می رفتم که ببینم وضعیت چگونه است؟ برادر بزرگ ترم زنگ زد و پرسید علی کجایی؟ گفتم دارم به سمت گلزار می آیم. گفت سریع ...
سفارش سردار سلیمانی برای معرفی این پدر | محبعلی؛ یار دیرین حاج قاسم
: پزشکان گفتند این یک شب را هم به خاطر تسلای من حاج محب را در آی سی یو نگه داشته اند و باید رضایت بدهم دستگاه ها را قطع کنند. ناچار پذیرفتم اما گفتم می خواهم خودم همه کارهایش را انجام دهم. روز ولادت حضرت عباس سال 1396 روز جانباز بود که حاج محب برای همیشه جاودانه شد. حاج محب با وجود این که در زندگی خود سختی های زیادی را متحمل می شد؛ اما هیچ وقت مشکلاتش را به کسی نمی گفت؛ ولی با این وجود ...
جشن میلاد موفور السرور امام علی علیه السلام در فلارد
، من و شما هم می توانیم این شهید والا مقام رو الگوی خودمان در این عرصه ی پر از تهاجم فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی قرار دهیم و با جهاد تبیین می توانیم نایب برحق امام عصر ارواحنافداه، امام خامنه ای مدظله العالی را یاری کنیم. وی اظهار داشت: همسر شهید نواب صفوی: می گوید بعد از افطار به آقا گفتم:دیگر هیچ چیزی برای سحر و افطار نداریم،حتی نان خشک، فقط لبخندی زد،این مطلب را چند بار تا وقت ...
حماسه ششم بهمن آمل؛ چهار دهه الگوی مقاومت
از جان و مال خود برای حفظ شهر گذشتند در آن نصف روز 40 نفر شهید شدند و بیش از 150 نفر نیز گلوله خوردند اما پای انقلاب و آرمان های امام ایستادگی کردند. ماجرای سنگرسازی شهر هزارسنگر رجبعلی ابراهیمی مسئول بسیج شهرستان آمل در سال 60 در گفت و گو با خبرنگار ایرنا رمز ماندگاری حماسه ششم بهمن را در حضور یکپارچه مردم در آن زمان عنوان کرد و داستان هزار سنگر شدن آمل را اینگونه روایت کرد ...
6 بهمن؛ روزی که در تاریخ آمل ماندگار شد/ حماسه ای در دل شهر هزار سنگر
، سپاه، فرمانداری و زندان هر کدام دو تیر شلیک کردند. سیاحی با بیان اینکه آن شب حضور آنها موجب درگیری و شهید شدن چند نفر از نیروهای انقلابی سپاه شد، افزود: صبح روز ششم نیز مردم از همه طرف به سمت گروه منافقین هم پای نیروهای نظامی و انتظامی وارد میدان شدند و مقابل آنها ایستادگی کردند. وی عنوان کرده بود که نیروهای سربداران از خیل جمعیت مردم غافلگیر شدند به گونه ای که محسن ریاحی ...
درست مثل حسین (ع)/ آرزوی پدری که برای دختر سه ساله اش مستجاب شد
10 تا 12 دختر هم به ما بدهد، اسم همه آنها را زهرا می گذارم، زهرا روز سوم محرم متولد شد همان روزی که به یاد دردانه امام حسین ( ع) از آن یاد می کنیم و همین نشانه کافی بود تا همسرم برای اعزام به سوریه روزها و شب ها را به انتظار بنشیند. خیلی تلاش کرد که از هر طریقی به سوریه اعزام شود اما قسمت و روزی او نشد؛ دوستانش که می رفتند، خدا را شکر می کرد و همواره آرزوی رفتن به سوریه داشت. ارادتش به ...
اهمیت ساخت فیلم های پرتره شهدا از زبان همرزم شهید زین الدین؛ امیدوارم مجنون درس بزرگی به جوانان بدهد
بودیم و شب به قرارگاهی نزدیک مقرمان رفتیم و تا صبح همانجا ماندیم. همانطور که با همه با احترام صحبت می کرد صبح همان روز هم من را با احترام آقا جواد خطاب داد و گفت تمام مناطق را پوشش ارتباطی دادیم و بعد از ظهر دوباره با هم سوار ماشین شدیم تا محور دیگری را شناسایی کنیم. کارهایمان را انجام دادیم و یک جا کف رودخانه که نزدیک مرز بود پیاده شدیم. در آنجا نزدیک من شد و گفت کار خیلی عقب است و فکر نمی کنم به ...
چگونه پدر را شاد می کنید؟
گفتم ببین! چه جوری پشت آدمه. توی خواب یادم نبود که نیستش. مثل بچه ها که باباشون رو نشون می دن، به آرش نشون دادم. فقط یادمه هوام رو داشت. بابا اینجوری بود. تا بود هر مشکلی برام پیش می اومد، حتی اگه سخت ترین اتفاق دنیا هم که می افتاد، همین که می رفتم کنارش، اینقدر آرومم می کرد که نگو و می گفت اصلا نگران نباش. هدیه ای برای پدر وقتی از غلامی پرسیدم چه هدیه ای برای پدرت درنظر ...
معنویت عامل پیروزی در کربلای 5
به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس ، سردار حاج یعقوب صمدلویی جانشین تیپ 3 و فرمانده گردان حضرت علی اکبر (ع) لشکر 31 عاشورا که در عملیات کربلای 5 حضور داشت روایتی از آن روز ها و حماسه آفرینی رزمندگانش دارد. عملیاتی که یکی از بزرگترین و سخت ترین عملیات های رزمندگان در طول جنگ تحمیلی شناخته می شود و بامداد 19 دی سال 1365 با رمز مبارک یازهرا (ع) در منطقه شلمچه و شرق بصره آغاز شد. در ...
پیام تسلیت شخصیت ها در پی درگذشت آیت الله ارومیان
مِن مَوتِ عالِمٍ خبر ارتحال عالم ربانی، فقیه پرهیزگار و و ارسته، اباالشهدا، حضرت آیت الله حاج شیخ علی ارومیان رضوان الله تعالی علیه، موجب تاثر و تألم عمیق اینجانب گردید. بدون تردید خدمات بی بدیل آن فقیه وارسته و عالم عامل در تاریخ پرافتخار شاگردان مکتب امام صادق علیه السلام ثبت و ضبط خواهد شد و آثار و برکات اقدامات و خدمات ارزشمند ایشان بویژه در دوران مبارزه با رژیم ستمشاهی ...
دلتنگی هایی از جنس جای خالی بابا
بود که هر وقت ما رو می دید، می بوسید و بغل می کرد و هر روز پدرانه تماس می گرفت و علاوه براینکه از احوالمان جویا می شد، امورات درسی و شغلی ما رو هم پیگیری می کرد و ما با پیگیری ها و راهنمایی های پدرمان کارهایمان را پیش می بردیم. خانم اعتمادی می گوید: روزهای اول که ازدواج کرده بودم، چون از شهرستان خانه پدر می آمدیم و گاهی چند روزی آنجا می ماندیم معذب بودیم به همین دلیل پدرم شروع کرد به ...
354اُمین شب خاطره برگزار شد
. پیشانی، بدن و سینه همسرم گلوله خورد بود. شیشه ها خورد شده بود و مهم تر این که دیدم همه بچه ها از گریه و ناراحتی ضجه می زنند. با خود گفتم دنیا روی سرم خراب شده است. غم انگیز ترین روز زندگی من بود. روی جنازه را پوشاندم و بچه ها را بغل کردم و با آنان گریه کردم. مردم ما را می دیدند. یک دفعه به خودم آمد. ندایی حس کردم که به من می گوید الان موقعی است که باید کاری بکنم. از سو استفاده دشمن از این حادثه ...
رسم زمونه را برای بی بی جان سرودم
یا نتوانند درست حرف بزنند. یادم هست مدیر برنامه گفت: حالا که مهمانت نمی آید می خواهی چکار کنی؟ نمی توانیم که 20دقیقه گل و بلبل پخش کنیم. گفتم یک شعر سروده ام همان را برای مردم می خوانم و تفسیر می کنم. آن روز شعر رسم زمونه را برای نخستین بار در پخش زنده تلویزیون خواندم که خدا را شکر به دل مردم نشست و سیل محبت و لطفشان را تا امروز روانه ام کرده اند. شعرها و تصنیف های بسیاری با همین سبک و سیاق ...
آدینه با داستان/ از کافه نادری تا رِنگ شهرآشوب
شبیه چراغ های جلوی پیاده رو کرده بود که شب های بارانی چشمک می زدند. مدتی طولانی خیره می شد و بعد به همان آرامی از در کشویی، وارد مغازه می شد. ******* در کشویی باز شد و صدای آرام کفش های سبکی روی کف مغازه کشیده شد. دختر جوانی با پیراهن ارغوانی و موهایی به رنگ شب، آمد مقابلم ایستاد. دختر بچه لی لی کنان خودش را به دختر رساند: "تو چقدر قشنگی"! دختر لبخند زد. روی دو زانو نشست و دست های ...
ناگفته های حمید شاهنگیان آهنگساز انقلابی
روحیات و توانایی های من نمی آمد. گفتم می روم دنبال مبارزه مسلحانه! می دانستم که حتماً باید کاری برای انقلاب بکنم اما نمی دانمچطور شده بود که این فکر سراغم آمده بود. اصلاً تصور نمی کردم که با کار فرهنگی هم می شود خدمتی به انقلاب کرد. تا آن موقع تصور من از مبارزه با رژیم، چیزی جز همان تکاپوهایی دوره دانشجویی و پاره ای حرکت های مسلحانه نبود. فکر می کردم که اگر در ایران باشم. بالاخره باید رو در رو با ...
دست هایی با بوی نامطبوع که دنبال پول های تمیزند
خبرگزاری فارس_تبریز؛ کتایون حمیدی: همین چند روز پیش بود که پدربزرگ پشت چهارچوب پنجره رو به حیاط، خیره به نقطه ای ایستاده بود و همه آن ابروان به هم پیوسته سفیدش را در هم کشیده و زیر لب داشت یک چیزهایی می گفت! معلوم بود عصبانی است؛ نزدیک تر رفتم تا دلیل این همه اخم و تَخم اش را بفهمم! کجکی نگاهم کرد و انگار که منتظر بود تا یکی یک چیزی بگوید و با کوچکترین تلنگری سررزیر شود! شروع کرد به ...
خانواده ها فرزندان را به راستگویی و پرهیز از دروغ گفتن تشویق کنند
فداکار و زحمت کش و صبور است که تمام سختی کار و فعالیت بیرون از خانه را بدوش می کشد و تمام سعی او برآورده نمودن نیازمدیهای خانواده است خود می سوزد تا جمع خانواده اش ارتقا یابند از ازین رو تقدیر از پدر و مادر تنها در یک روز نیست بلکه این نمادی از زحمات آنان است که در یک روز خاص انجام شود ، بلکه بر ما لازم است در طول روز و ماه و سال و عمر قدر والدین مان را بدانیم. امام جمعه اهل سنت کرمانشاه همچنین شهادت سردار رشید اسلام حاج قاسم امید زاده را به ملت شریف ایران و خاصتا مردم شهید پرور استان تسلیت گفت و افزود: این شهید والامقام در حملات تروریستی رژیم صهیونیستی در سوریه بشهادت رسیدند. ...
نوزده، بیست داستان کوتاه برگزیده جایزه ادبی یوسف
... ؟ خدا...؟ از زیر متکا یه جا کلیدی میکشه بیرون. هفتا حلقه ی زنجیر به هم وصله تا به یه طلق مربعی برسه که توش نوشته وجعلنا من الماء کل شی حی. آخه اون زندگیش پر از آبه، تمام داستانهایی که بلده درباره آبه، زندگی کرده توی آب، مرده توی آب نوزده بار، نه، بیست بار، هر روز، خندیدن و گریه کردنش توی آب بوده، چون اون یه غواصه. اون مادرزاد غواص بوده، جد در جدش، پدرش... پدرش که میخواست بره ...
ماجرای گفت وگوی آیت الله نجم الدین طبسی با جرج جرداق مسیحی
. در حدیثی به امام کاظم(ع) عرض می کنند که شما کیستید؟ آقا می فرماید: لَوْ أُؤْذَنُ لَأَخْبَرْنَا بِفَضْلِنَا [2]، یعنی مأذون نیستیم بگوییم که ما کیستیم و همین مقدار کافی است. جناب حبیب بن مظاهر در شب عاشورا به امام حسین(ع) عرض می کند: أَیَّ شَیْءٍ کُنْتُمْ قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ آدَمَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ قبل از این که خدا زمین و آسمان را خلق کند، کجا ...
راز عظمت و بزرگی سردار شهید قاسم سلیمانی
السلام علیک یا عبدالله جمله مختصری خواندم. خدا می داند آن چنان بچه ها ناله و ضجه زدند. حجت الاسلام سعادت نژاد افزود: در عملیات حلب جنگ سختی بود، دو سه هفته ای بود که درگیر خطوط بود و به قرارگاه نتوانست بیاید. در مناطق عملیاتی با بچه ها بود. در سنگر بچه ها می خوابید. در آنجا شب حاج قاسم آمد یکی از دوستان طلبه ما در آنجا بود. حاج قاسم رو به من کرد و گفت آقا شیخ روضه بلد هستی که بخوانی؟ گفتم ...
شهید سید یوسف کابلی
درود و سلام خدمت امام امت، پدر بزرگوار و یار دلسوز این امت؛ و با سلام خدمت امت اسلامی و شهیدپرور ایران. چند کلمه ای صحبت و درددل این بنده ی حقیر است که در بارگاه خدا از کوچک ترین ذرات هستی به شمار می رود، با امتی به این مبارکی و عظمت که دل پیامبر اکرم (ص) را شاد کرده اند. اولاً حلالیت می خوانم از خدای مهربان، از این همه غفلت و گناه که عمری را تباه کردم و حلالیت می خواهم از ...
نماهنگ قبله افلاک / حاج عبدالرضا هلالی
...: نماهنگ قبله افلاک با صدای حاج عبدالرضا هلالی و کاری از واحد رسانه ای هیأت الرضا(ع) محفل بسیجیان و رهروان شهدا به مناسبت میلاد امیرالمومنین(ع) منتشر شد. متن شعر این نماهنگ به شرح زیر است: پدر کار و بار و پدر بی قرار و پدر صبح تا شب شب تا صبح چشم انتظار و پدر بار زندگی رو روی دوشش با سختی کشونده پدر قسطای عقب مونده اجاره خونه رو تا سر برج بعدی ...
وقتی حاج قاسم جهت عذرخواهی از یک کودک برایش کت و شلوار خرید
از دلم درآورد یاسر سلیمانی برادرزاده آن شهید سرافراز از مهربانی های حاج قاسم سخن به میان می آورد و اظهار می کند: عمو، عاطفه عجیبی با بچه ها داشت، یادم می آید در دوران مدرسه املایم را بد دادم و نمره ام خوب نشد، عمو مرا کمی دعوا کرد، خیلی ناراحت شدم، چند دقیقه بعد آمد و از دلم درآورد. برایم کت و شلوار خریده بود که اولین کت و شلوار من بود. بعد از آن هم نصیحتم کرد، از فواید درس ...
خاطرات خلخالی: تمام زن های بی حجاب طرفدار بنی صدر بودند / حسن آیت، شمشیر را از رو بسته بود
که این مرد صد و هشتاد درجه تغییر کرده است. اینجانب به پیروی از امام خمینی نمی خواستم اختلافات در مجلس مطرح شود. شهید حسن آیت و چند نفر دیگر از نمایندگان، به قول معروف شمشیر را از رو بسته بودند و ما هم با آن ها در افتاده بودیم و می گفتیم که چرا تفرقه می اندازند؛ ولی مسئله عمیق تر از این حرف ها بود. باطن خبیث بنی صدر، زمانی برای من آشکار شد که او گفت: امام لحظات آخر عمرش را میگذراند و ما ...
پوستر صحیفه سلیمانی
شیری که شرر به خصم کافر زد * کفتار به او ز پشت خنجر زد زد لکه ی ننگ، خود به پیشانی * با کشتن قاسم سلیمانی... شاخص های مکتب شهید سلیمانی پدیدآور: علی شیرازی ناشر: خط مقدم تعداد صفحات: 132 ما به حاج قاسم سلیمانی، شهید عزیز، به چشم یک فرد نگاه نکنیم؛ به چشم یک مکتب نگاه کنیم. سردار شهید عزیز ما را به چشم یک مکتب، یک راه، یک مدرسه ی درس ...