خاطر خواه دختر دایی ام شدم / شب ها برادرش مرا به کارهای زشت وادار می کرد - رکنا
سایر منابع:
سایر خبرها
وحشت و قتل برای یک مشت طلا
پیدا کرد و در خانه خواهرش که نزدیک بازار بود، اقامت کرد. مدت ها بود که در طول مسیر خانه تا محل کارش، به طلافروشی ای که در بین راه می دید، فکر می کرد. به طلاهای زیاد، به پول زیاد و به حقوق کمی که از کار در تره بار به دست می آورد، فکر می کرد تا این که فکرش را با دو نفر از دوستانش در میدان تره بار درمیان گذاشت. همه آنها مثل هم بودند؛ کارگرانی با حقوق های کم و زیاده خواه. آنها پس از ...
کار زشت و باورنکردنی تازه داماد در شب عروسی با همسر 16 ساله اش!
...> زمانی که تصاویر زشت و کثیف همسرم را در گوشی اش دیدم با پلیس تماس گرفتم! آخر دوستی در شبکه های اجتماعی و ملاقات با فتانه در استخر خصوصی چه شد؟ رسوایی بزرگ در یکی بیمارستان های کشور + عکس خاطر خواه خواهرش بودم/ یک شب برادرش عمل زشتی را به من پیشنهاد کرد کار زشت و باورنکردنی تازه داماد در شب عروسی با همسر 16 ساله اش! آن دختر زنگ زد و گفت: شوهرت با مایو قرمز در استخر با من بود! ...
نگاه + کودکی
...: می شه منو هم بگیرین؟ مادرش لبخند قشنگی زد و با اینکه دیده بود خیلی خوب سرسره بازی می کنم، گفت: باشه. چند باری سوار سرسره شدم و او از وسط سرسره، از کمر و شکم مرا می گرفت. خیلی لذت بردم. کلاه شاپو وقتی پنج ساله بودم و کودکستان می رفتم روزی در راه گم شدم. یک آقای مغازه داری که بقالی کوچکی داشت مرا دید که دارم گریه می کنم و به هر طرف می دوم. مرا روی چهارپایه ای جلوی مغازه اش ...
من تحت تاثیر حرف های وسوسه انگیز شدم / تازه فهمیدم دوستم با ارتباط کثیفش با این دختر چه کرده بود!
/> رسوایی بزرگ در یکی بیمارستان های کشور + عکس خاطر خواه خواهرش بودم/ یک شب برادرش عمل زشتی را به من پیشنهاد کرد کار زشت و باورنکردنی تازه داماد در شب عروسی با همسر 16 ساله اش! آن دختر زنگ زد و گفت: شوهرت با مایو قرمز در استخر با من بود!
با زن میانسالی به نام مهری آشنا شدم / از این راه پولی هم در می آورد / با شنیدن حرف هایش وسوسه شده بودم
/> خاطر خواه خواهرش بودم/ یک شب برادرش عمل زشتی را به من پیشنهاد کرد کار زشت و باورنکردنی تازه داماد در شب عروسی با همسر 16 ساله اش! آن دختر زنگ زد و گفت: شوهرت با مایو قرمز در استخر با من بود!
راننده پراید چگونه زنان تهرانی را در دام هوس بازی هایش اسیر می کند؟
به گزارش سرویس حوادث"جام نیوز" ، 10 روز پیش زن جوانی با مراجعه به اداره پلیس آگاهی اظهار داشت توسط راننده پرایدی مورد آزار و اذیت و سرقت قرار گرفته است، وی درباره جزئیات این پرونده به مأموران گفت: اوایل شامگاه گذشته (شب حادثه) در جنوب پایتخت برای رفتن به منزلمان منتظر تاکسی بودم که خودروی پرایدی مقابلم ایستاد؛ چون راننده آن چهره موجهی داشت و گمان کردم مسافرکش است سوار پراید شدم؛ در بین راه راننده ...
بیش از دوران جورج بوش، با جمهوری خواهان درگیر خواهیم شد
قرار دارد؟ اهمیت این انتخابات از آن جهت بود که عقلای سیاسی آمریکا و جهان دیدند یک عوام فریب دارد این مسند را به دست می آورد. اگر به جای ترامپ یک جمهوری خواه شناخته شده بالا آمده بود، حساسیت ها بسیار کاهش پیدا و شکل معمول انتخابات گذشته را پیدا می کرد. اما هر دو حزب جمهوری خواه و دموکرات دیدند فردی دارد بالا می آید که فاقد عقل کارشناسی برای اداره کشوری مانند آمریکاست و می تواند امنیت بین ...
عشق ما، حق ما، سهم ما
...> 3 با یک خاطره معرکه که همان شب گفت، نقل را تمام کنیم: برای جایزه سپاس در رشته فیلمنامه، نامزد شدم و همراه ساعدی به مراسم رفتیم و او مدام به رژیم شاه بد و بیراه می گفت و دلش نمی خواست آنجا بنشیند. وقتی اسممان را اعلام کردند و من خواستم روی سن بروم، ساعدی مرا گرفت و گفت نباید بروی. دیدم چند بار اسمم را خوانده اند و زشت است و به هر زحمتی بود، خودم را خلاص کردم و رفتم جایزه را گرفتم. بعد از ...
دانشجو و دانشگاه در شعر طنز/ ازحرف بدخواهان به ابرو خم نیاوردم
خنگ و پیزوری شدم یک دو سالی پشت کنکوری شدم بر جوانی خودم آذر زدم خر زدم، هی خر زدم، هی خر زدم چون نتایج آمد اشکم شد روان فحش دادم بر زمین و بر زمان دیدم از بخت بد و عقل فلج گشته ام دانشجوی شهر کرج لیک دیدم من که شکر حق سزاست حکما این هم قسمت و تقدیر ماست می روم آن جا و با لطف خدا می خورم هیچی کلاس و درس را ...
ان شاءالله در عصر ریاست جمهوری ترامپ
همین توجیهات است که ان شاءالله آماج چنین اسلام هراسی فزاینده قرار گیرد. اینکه ادعای اسلام هراسی نهفته در کلمه ان شاءالله می تواند تاثیرگذار باشد، به نظر می رسد به خاطر جذبه فزاینده آن در میان شهرنشینان ترقی خواه ایالات متحده است؛ اما چرا در میان این همه عبارات مصطلح عربی چون بسم الله (به معنی به نام خدا) یا برک الله (به معنی برکات خدا) یا الحمدلله (به معنی ستایش و شکر خدا)، ان شاءالله و ...
من و شما همان طلبه یا معلم پیش از انقلابیم!
ولی عقل سیاسی که راهنمای عمل امام علی(ع) است به گونه ای دیگر فرمان می دهد. آنجا که در برابر فساد یک کارگزار حکومتی در بازار اهواز به جای مماشات و تعلل در برخورد قاطع به خاطر ملاحظات سیاسی و گروهی به برخوردی بسیار شدید امر می کند. داستان ابن هرمه را این روزها حتما شنیده اید و شرح مجازاتی که مولا برای او در نظر گرفته است را خوانده اید که مولا به فرماندار اهواز نوشت: ...ابن هرمه را از نظارت بازار ...
روایت سینا حجازی از حسین پناهی
در حالی که این کلام است که می تواند آن را غیر مجاز کند . *من تاحالا از ایران خارج نشدم من خود رو سلاخی میکنم و شب ها با خودم درگیرم بابت کارهای که نکردم، من آدم نقدپذیری نیستم و نقد را خیلی دوست ندارم. اما بی شک کسی که تو جاده است شاید موزیک من نتواند گوش کند ولی مخالف این هستم که فقط قشر روشنفکر جامعه موزیک من رو گوش میدهد چون اولین نفری که من رو شناخت در قم کنار مغازه هایی ...
کلاس فن سخنوری همین جاست!
که انسان را به حق نزدیک سازد و برای انسان خیرخواهانه تر باشد. همین پیروی از بهترین قول، هدایتی الهی است که آمادگی لازم را دارد و شامل حال کسانی می شود که صاحب عقل هستند: اولئک هم اولوا الالباب در میان تمام اقوال، قول احسن قرآن مجید است؛ چون در تمام پهنه هستی قولی نیکوتر، صادق تر، محکم تر، بهتر و برتر از قول خدا نبوده، نیست و نخواهد بود. چقدر عالی است که انسان با قرآن مجید، با تمام وجود انس و رفاقت پیدا کند به طوری که در تمام شئون زندگی قولی غیر از قول قرآن نداشته باشد. به این معنی که هر چه می خواهد بگوید آن را با ترازوی قرآن سنجیده، آن گاه بگوید . مریم پناهنده / بخش قرآنی تبیان ...
گفت و گو با خالق قصه های مجید
با رؤیا ها و تنهایی هایم دست به دست هم داد و من نویسنده شدم. مادرم را در چند ماهگی از دست دادم. پدرم هم کارمند ژاندارمری بود و به علت بیماری روانی اخراج شد. غیر از من هم فرزند دیگری در خانواده نبود و من خواهر و برادری نداشتم. اما در این تنهایی و تلخی، ذهن قصه پردازی داشتم. برای خودم خیال بافی هایی داشتم و قصه می ساختم که روزی دیدید از همین ذهن قصه پرداز یک نویسنده متولد شده است. آن ...
آن دختر زنگ زد و گفت: شوهرت با مایو قرمز در استخر با من بود!
زشت و کثیف همسرم را در گوشی اش دیدم با پلیس تماس گرفتم! آخر دوستی در شبکه های اجتماعی و ملاقات با فتانه در استخر خصوصی چه شد؟ رسوایی بزرگ در یکی بیمارستان های کشور + عکس خاطر خواه خواهرش بودم/ یک شب برادرش عمل زشتی را به من پیشنهاد کرد کار زشت و باورنکردنی تازه داماد در شب عروسی با همسر 16 ساله اش! ...
ایران همین جاست که ایستاده ایم
دست یابیم. من این حرف را با خوش بینی تلقی و تفسیر می کنم؛ دوست شما در واقع نمی خواهد تیم کشورش ببازد بلکه می ترسد که مبادا دچار غرور شود و در مسابقات مهمتر کاری از پیش نبرد. پس وقتی تیم کشورش شکست می خورد، قلبا خوشحال نمی شود؛ او با این حرفش دارد وضع روحی و اخلاقی غالب در ورزش کشور را نقد می کند و تذکر می دهد که مبادا وقتی یک پیروزی کوچک به دست می آورید، در ابرها سیر کنید و این غرور ...
رمز گشایی استاد خادمیان از ایام محسنیه
مرا کشتید به من تازیانه زدید در خانه مرا آتش زدید سینه و پهلو و بازویم را شکستید و ... و هیچ کس هم نگفته حضرت در وضعیت آسیب دیده خطبه خوانده اند . بنابراین حتی اگر 28 صفر هم روز رحلت پیامبر باشد ؛ ده روز بعد که غصب فدک صورت گرفته؛ حضرت زهرا سلام الله علیها در سلامت بوده و هجوم واقع نشده است . 3. بعد از خطبه فدکیه دارد حضرت زهرا به خانه بازگشت و در خانه به حضرت ...
مجموعه داستان های کوتاه اجتماعی صلاح عسگرپور ( 9 ) : ازدواج اجباری
پدر به آخرین خواستگار ملیحه, پاسخ منفی داد,بهروز جوان 25 ساله,با سپری کردن خدمت سربازیش کسب و کار ساده ای دست و پا نموده است,دختر به مادرش گفت: -پدر این خواستگار را رد کرد,حال که خصوصیات مثبتی داشت و نوع رفتار و منش خانواده او شایسته ما بود,نمیدانم چرا قسمت و بخت درش را بر روی من بسته؟ای کاش پدر به فکر درآمد این جوان نمی افتاد.تا خلق و خویش. -دخترم من هم ناراحت شدم مخصوصا ...
گره هایی که با نام شهدا و به عشق ولایت زده می شود + تصاویر
ام را از دست داده بودم، رئیس دانشکده با من تماس گرفتند که فرشی برای موزۀ امام رضا و با نام شهدا قرار است، بافته شود و از من خواست به جمع بافندگان بپیوندم. محبی ادامه می دهد: به رئیس دانشکده گفتم که قطعا حالا که درسم تمام شده است، پدرم رضایت نمی دهد. فکر می کردم همه چیز تمام شد اما خانم توحیدی بدون اطلاع من با پدرم حرف زده بودند و او هم قبول کرده بود و خیلی غیرمنتظره از من خواست تا برای ...
معرفی بهترین فیلم های تماشاگر پسند 2016
فیلم های عالی برای سال 2016 که ممکن است از دستتان در رفته باشد و آن ها را ندیده باشید! پس ما آن ها را برای شما لیست کرده ایم. هر سال فیلم های بسیار زیادی ساخته می شود و برای یک نفر کاره دشواری است که بتواند همه آنها را تماشا کند. به همین خاطر ممکن است بعضی از این فیلم ها را که کارهای خوبی هم هستند از دست دهیم. اما نگران نباشید امسال قرار نیست چنین اتفاقی برای شما بیفتد چون ما در سایت ...
روایتی از قاب های پرسش برانگیز/ با امید داخل سالن سینما شوید
کشور مثل تهران، اصفهان و شیراز راه پیدا کرده بودند. آن زمان من نوجوان بودم اما به واسطه علاقه ای که به کتاب و مباحث سیاسی و فرهنگی داشتم با دانشجویانی که به تهران رفت و آمد داشتند، ارتباط و تماسم بیشتر از بچه های همسن و سالم بود. وی ادامه داد: در آن زمان یکی از بچه های محل ما، دانشگاه تهران قبول شده بود و وقتی او برای تعطیلات عید یا پایان ترم برمی گشت ما کوچک ترها مشتاق شنیدن حرف های او از ...
نمایی نزدیک از اعتماد نابجا تا اوین
مال مردم خوارها. سادگی در ظاهرش هویدا است و وقتی شروع به حرف زدن می کند دو چندان بی گناهی این جوان به مخاطب اثبات می شود؛ کسی که خامی جوانی اش او را به اینجا نشاند. دانشگاه بودم و 23 سال سن داشتم؛ شوهر خواهرم روزی در تماس تلفنی به من گفت که قصد دارد شرکتی ایجاد و من را بعنوان یک عضو علی البدل معرفی کند و یک هفته بعد گفت به اشتباه من رییس هیات مدیره شرکت شدم و یک ماه بعد هم با ترفندهای متعدد به ...
اتاق فکر دشمن و دانشگاه... شریف سوخته!
پیشنهادی را هم نداشتند!! طنزپردازی! به کمکشان آمد ... ماهی فروش بالای مغازه خود نوشته بود: اهالی محترم در این مکان ماهی تازه به فروش می رسد. دشمن که تحمل دیدن آنرا نداشت گفت : “اهالی محترم ” نیازی نیست چون غیر اهل این محل نیز مشتری هستند!!.... و آن را پاک کرد روز بعد آمد گفت “در این مکان ” هم نیازی نیست چون تو نمی توانی همزمان در دو مکان باشی!!.... و آن راهم پاک کرد روز دیگر آمد و گفت کلمه ...
شهیدی که آل سعود را در قلب عربستان لعن می کرد
قبلاً با مدافعان حرم آشنا بودم، وقتی نام حضرت زینب(س) آمد خجالت کشیدم با رفتنش مخالفت کنم. به هرحال اجازه دادم و بعد هم که پدرش را در جریان گذاشت و بالاخره رفت. شهادت بر سر سجاده نماز حاج حمیدرضا اسداللهی در تعریف مادر پسری سر به زیر و حرف گوش کن بود که همیشه دست پدر و کف پای مادر را می بوسید و نهایت احترام را برای خانواده اش قائل بود. یکبار وقتی مادر برایش دعا می کند که پول از سرتا پایت ...
دردسر ارتباط شوم داشتن خانم منشی با دو مدیر یک شرکت
پاسی از شب. با تلاش های شبانه روزی با پسری به نام فریدون آشنا شدم. پس بازهم به همان مسیر قبلی برگشتی؟! بله. انسان بودم و ما انسان ها با همدلی زنده ایم. چند صباحی از دوستیمان نگذشته بود که بازهم همان سریال تکراری به نمایش در آمد و سکانس آخرش چیزی جز سرخوردگی من نبود و مثل همیشه این من بودم که بازنده بودم. او هم من را تنها گذاشت و رها کرد. با آنکه به رشته ام بسیار ...
تجارت تن زیر پوست شبانه شهر اینجا تهران است؛ ساعت یازده شب به بعد
های مجازی در اینستاگرام و تلگرام می افتی که یک خاله هست و چند تا دختر که مال او هستند و هر کدام قیمتی دارند و شرایطی؛ ذهنت می رود پیش مریم دختر معصومی که شب اول فرارش از خانه در یک مرکز خصوصی رسیدگی به معتادها و کارتن خواب های شهر دیده بودی؛ برادرهایش معتاد بودند و جای کتک های مادرش روی دست هایش هنوز معلوم بود و آن قدر با هیچ کسی حرف نمی زد تا تو مجبور شوی توی گوشش به دروغ بگویی من هم یک زمانی از ...
قاضی زاده: اصلاح طلبان نباید برجام را آنقدر بزرگ می کردند که امروز مجبور شوند شکست را توجیه کنند/ وکیلی: ...
دادگاه داشتم پیام رئیس مجلس برای رسیدگی مجلس به پرونده صادقی را به بازپرس دادم اما خبردار شدیم شبانه بازپرس ایشان را خوانده است. این نماینده اصلاح طلب بیان داشت: منافع کشور از رهگذر برجام و اقدام های مشابه برجام می گذرد زیرا برجام توانست نقشه دشمن برای حمله به ایران را خنثی کند. برجام توانست کید ایران هراسی را که عربستان کلید زده بود را به ایران دوستی تبدیل کند. وی ادامه داد ...
نفس این روزهای سینمای ایران فقط شش سال دارد
دوست شد. خیلی ها فکر می کردند به خاطر آشنا بودن من با خانم آبیار، ساره را انتخاب کرده اند اما آبیار می گفت حتی فامیل های خودم را قبول نکردم، شوخی که نیست فیلمم است، باید درست پیش برود. اول موافق نبودم من خودم زیاد موافق بازی ساره در نفس نبودم، چون کار خیلی سختی بود و اگر ساره از پسش بر نمی امد خواه ناخواه بچه ها مدام من را نگاه می کردند. بعد که روز به روز فیلمبرداری شروع شد و ...
نقد فیلم : نفس
هیچ نشانه بصری ای به همراه ندارد که این یک بی توجهی جدی از فیلم ساز است. مستقل از این به لحاظ فکری هنوز با همان بهار دوران قبل از انقلاب روبه رو هستیم. جمله ای مثل اینکه “من دیگه زیاد با خودم حرف نمی زنم چون دختر بزرگی شدم” هیچ بخشی از این خلأ جدی را پر نمی کند البته بزرگ شدن بهار نمودهای بیرونی بهتری دارد مانند منع شدنش از بازی با پسرخاله اش طاهر اما ذهنیت او از محیط و جنگ چیزی از جزییات داستان را ...
لزوم انجام کار تشکیلاتی هوشمندانه در دانشگاه ها / دستیابی به قدرت تحلیل سیاسی باید اولویت دانشجویان باشد
دانشجوی موفق، دانشجویی است که علاوه بر وظیفه ی اصلی خود که درس خواندن و پژوهش است، انقلابی و مطالبه گر هم باشد. اما متاسفانه شاهد آن هستیم که بعضی ها از یک طرف بام افتاده اند و یا فقط به جنبه ی پژوهشی و درسی خود بیشتر توجه می کنند و یا فقط به جنبه ی تشکیلاتی خود بیشتر توجه می کنند که متاسفانه مهمترین مشکل دانشجویان ما همین افراط و تفریط است اما این نکته را لازم می دانم به دانشجویان توصیه کنم که خداوند ...