ماجرای عاشق شدن ساعد سهیلی در پاریس و ازدواجش + عکس - سیمرغ
سایر خبرها
ماجرای رابطه نامشروع دختر 25ساله ای با مرد 48ساله
هم نزد مادرم آزادی های بیشتری داشتم و می توانستم آزادانه با دوستانم رفت و آمد کنم. اگرچه در یک خانواده متوسط بزرگ شده بودم اما باز هم از نظر مالی مشکلی نداشتم و با دوستانم به تفریح و خوشگذرانی می پرداختم و در پارتی ها و مهمانی های خاص شرکت می کردم. به گزارش روزنامه خراسان، علاقه زیادی به عکاسی داشتم و همواره سعی می کردم عکس های حرفه ای از سوژه های خاص تهیه کنم. به همین دلیل در بین ...
شبی که آقاسید و خانواده اش را بی خانمان کرد
.... گله ای نداشتم، سقف خانه مان خراب بود و پولی برای بازسازی نداشتم. با موکت و پلاستیک و الوارهای چوب، سقفش را ساخته بودم تا خراب نشود. سه سال آنجا زندگی کردیم. من برای ساخت خانه ها یک قران هم نگرفتم. چون گفتم آقاهادی هوایم را دارد، مطمئن بودم که دستم را می گیرد و کمک مان می کند اما اشتباه می کردم. در تولیدی لباسش ماه ها کار کردم، بدون اینکه حتی به من دستمزد بدهد. می گفتم همین که سرپناهی به ما ...
مسیر فرودگاه تا بهشت زهرا بروایت راننده امام/مسئول امنیت امام هنگام ورود به تهران کدام شهید بود؟/ امام ...
.... بلیزر دم در مدرسه پارک شده بود. آقای مفتح پرسید: ماشینی که برای امام درست کرده ای این است؟ گفتم: بله پرسید: راننده اش کیست؟ گفتم: هر کس که شما بفرمایید ایشان گفت: من پیشنهاد می کنم خود شما این کار را به عهده بگیری. شهید مفتح و شهید بهشتی و شهید مطهری جلسه داشتند. بعد از چند دقیقه مرا صدا کردند. وارد اتاق که شدم، شهید بهشتی گفت: حاج محسن، خودت رانندگی ماشین امام را به عهده بگیر. به هیچ ...
فقط ابلهان متحول نمی شوند
انتخاب او باشد این بار انتخابی از سر خودخواهی است و بدون توجه به همه کسانی که چشم انتظارش هستند، کاش این بار هم مثل همیشه فقط به خودش فکر نکند و بازگردد به دنیایی که می گفت ادبیات و هنر می تواند نجاتش بدهد،تغییرش بدهد. شخصیت داریوش شایگان را در کجای کتاب فانوس جادویی زمان می توان پیدا کرد، چه بخشی از این کتاب به شما نزدیک تر است؟ اغلب کسانی به سمت پروست می روند که با او به شکلی همدلی ...
بعضی اگر در خودشان و جناحشان عیبی بود، اصلاً نمی بینند و اگر هم ببینند نادیده می گیرند
.... در اینجا شما دانشجویان با خلاقیت و انگیزه می توانید به این مسئله کمک کنید و ما از آن استقبال می کنیم. معاون اول دستگاه قضا در پاسخ به سوالی مبنی بر این که نقش ساختار قضایی کشور در حوادث و رخداد های ماه گذشته چگونه بوده است، تصریح کرد: سوال شد که در نارضایتی های امروز همه در لفظ می گوییم حق با مردم است و چگونه می شود که کاری کنیم که در عمل نیز به این اعتراضاتِ به حق مردم اعتنا شود. در ...
گفتگوی جذاب و خواندنی با زوج پرحاشیه فوتبال ایران
به گزارش جام جم آنلاین ، دروازه بان سابق تراکتورسازی و استقلال که در این فصل توانسته به همراه پارس جنوبی به نتایج خوبی دست یابد، در گفتگو با ایده آل به اتفاقات جالب خانوادگی بین خودش و نسیم نهالی به عنوان همسرش اشاره کرده که در ادامه می توانید آن را بخوانید. آشنایی در شهر تبریز نسیم نهالی: من در شهر تبریز دانشجو بودم و محسن هم در تیم گسترش فولاد تبریز بود. شناخت خاصی روی ...
ماجرای فرار علی فتح الله زاده از دست "پسر صدام"
. این شد که کار تئاتر را به جد ادامه دادم. حدود 10 دوره مدیر اجرای تئاتر کشور بودم و بعد از آن یکی از دوستانم گفت که میخواهیم در عرصه ورزش تحولاتی ایجاد کنیم و به اصرار این دوستمان وارد عرصه ورزش شدم. فرار از دست پسر صدام در سال های جنگ برای یک مسابقه ای به بغداد رفته بودیم و طبق روال مرسوم مدیران باشگاه ها با در کنار هم می نشستند.پسر صدام هم رئیس فدراسیون عراق بود و من هم باید می ...
اهداف بزرگ کاراته ایران با قهرمانی در آغاز سال 2018
تمریناتم تلاشم بر این است که با جدیت تمام به آمادگی صد درصدی دست یابم و با این آمادگی به مصاف حریفانم بروم اما به هر حال در روز مسابقه ممکن است اتفاقات دیگری رقم بخورد که قابل پیش بینی نباشد. تلاشم تنها رسیدن به بالاترین سکو است که خوشبختانه در فرانسه به این مهم دست یافتم. اگر طلا هم نمی گرفتم خیلی قوی تر به کارم ادامه می دادم چون اهداف بزرگ تری در سر دارم. گنج زاده ادامه می دهد: مسابقات بزرگی ...
شوهرم توقعاتی دارد که نمی توانم انجام دهم! | زهره عروس 11 ساله یک پیرمرد شد
زهره زن جوان دلشکسته در راهروی دادگاه خانواده ادامه می دهد: بعد از فوت مادرم زندگی ام تیره و تار شد و ابرهای سیاه بر زندگی ام شروع به باریدن کردند. پدرم که سن و سالی از او گذشته بود به خاطر این که توان جمع و جور کردن اوضاع زندگی و کارهای خانه را نداشت با یک زن جوان و بدخلق ازدواج کرد. در همان دیدار اول از نگاه های آزار دهنده نامادری ام متوجه عمق کینه و عداوت او شدم. با این که 11سال بیشتر نداشتم ...
حضرت زینب(س)؛ واسطه برای اجازه همسر شهید شد/ارادت خاص شهید به حضرت زهرا(س)
؛ چون پدرش مادرش را به او سپرده بود و باید پس از پدر، مرد خانه بود. همسر شهید ارغوانی ادامه داد: هر روز محمدتقی با ما تماس گرفت تا 18 بهمن که آخرین بار صدایش را شنیدیم و فریاد می زد که خانم دوستت دارم؛ امیرحسین دوستت دارم و تمام. پس از آخرین تماسش دیگر خبری از او نشد. پنج روز بی خبر بودیم و نگرانی مان بیشتر شد چون مطمئن بودم که اتفاقی برایش افتاده است. در عملیات 22 بهمن نزدیک اذان ظهر به ...
مجموعه کامل متن تولدم مبارک
*** یک سال بزرگتر شدم. حالا همه دست سوت جیغ هوراااا.... تولدم مبارک *** امروز تولدمه. منتظر بودم بهم تبریک بگی ولی انگار واقعا فراموشم کردی. تولدم مبارک *** لازم است پیشاپیش تولد یک انسان بزرگ را تبریک عرض کنم، چون تولدم است. تولدم مبارک *** تولد یک امید در دنیای ناامید، تولد زیبای من مبارک باد *** ...
زندگی مان را برای فیلشاه گذاشتیم
فستیوال ها می روند و جمعیت کمتری آنها را می بینند. البته این کارها هم ارزش خودش را دارد ولی اگر بخواهید مخاطبان بیشتری داشته باشید و کار بزرگ تری انجام دهید باید به کار تیمی روی بیاورید. یکی دیگر از مواردی که من آن را لطف خداوند می دانم و نقش زیادی در آن نداشتم، همین آشنایی ما با یکدیگر بود. در آن سال ها من پیشنهادهای کاری دولتی و خصولتی هم داشتم ولی به آن سمت نرفتم. به خاطر سن و سال و کم ...
کمک 100 هزار تومانی بهزیستی به هر قل!
خانواده کارگر فصلی فضای سبز چادگان است، او که در سن 28 سالگی دارای چهار فرزند شده است در گفت وگو با خبرنگار ایمنا می گوید: " حدود دو سال و نیم از ازدواجمان می گذرد، پس از ازدواج متوجه شدم که مادر بزرگ همسرم دو قلوزا بوده و از همان زمان انتظار تولد دوقلو را نداشتم اما هرگز به تولد چهارقلوهایم فکر نمی کردم" وی که معتقد است برای تولد چهارقلوهایش باید شکرگذار خدا باشد، ادامه می دهد" در ماه سوم ...
نوشتن موجب نجات مردی شد که زندگی او درهم شکسته بود
نویسندهٔ ناشناخته احترام می گذاشت، تقریباً تمام کارهای بعدی خود را با انتشارات Black Sparrow به چاپ رساند. پس از همه آن عوامل و ابزارهای در اختیار بوکوفسکی صداقت عامل کلیدی و جذابیت فزاینده در تمام نوشته های بوکوفسکی است هر چند او صداقت را همراه و همدم طنز قرار داده است. او مردی خنده رو برای خندان مردم در جهانی دیوانه در اطراف خود بود. شما با وجود خنده زیادی ازخواندن نوشتجات او هیچگاه از احساس ...
انتقام عروس 18 ساله از خانواده شوهرش +عکس
ناپدید شدن من شده بود به مینا و پدرش مشکوک شد و همان روز به قزوین آمد. آنجا بود که من نجات پیدا کردم و همراه برادر و پدرم به کلانتری رفتم. آن موقع پسر برادرم 4ماه داشت اما حالا یک ساله و نیمه است ومینا در این مدت حتی یکبار هم به دیدنش نیامده است. من از او مراقبت می کنم و به خاطر او از گناه مینا می گذرم. ولی برای پدرش درخواست مجازات دارم. سپس پدر مینا به دفاع پرداخت ومنکر اتهام آدم ربایی شد ...
زنانی که همگام با مردان جنگیدند / دفاعی که هنوز ادامه دارد
دختر بزرگ خانواده به سمت درمانگاه شروع شد اما او هم با تمام دل نگرانی ها بعد از ساعت ها جستجو، خواهر نوجوانش را پیدا نکرد. خبری از ناهید نبود. انگار که اصلا به درمانگاه نرفته بود. آن وقت ها پدر ناهید در جبهه خرمشهر برای آزادی این شهر از چنگال بعثی ها می جنگید و مادر شیرزنی که مسئولیت سرپرستی و مدیریت عاطفی خانواده را بر عهده داشت به تنهایی همه جا دنبال دخترش می گشت تا اینکه بالاخره از ...
نحوه شکل گیری اولین تظاهرات ضد شاه در ابرکوه
در ره آزادگی/ مرگ بر شاه مرگ بر شاه/ ای شهید حق آیم به سویت* بهشت موعود در پیش رویت* مادر نشسته سوگ تو* پدر ندیده روی تو* الله اکبر/ وای به حالت بختیار اگر امام فردا نیاد* مسلسل ها بیرون میاد/ ما میگیم شاه نمی خوایم نخست وزیر عوض می شه* ما میگیم خر نمی خوایم پالان خر عوض می شه، شعارهایی بود مردم زمان انقلاب سر می دادند. جانباز انقلاب در ابرکوه با تأکید بر اینکه ابرکوه یکی از اولین ...
خانم دانمارکی که با روضه حضرت زهرا(س) متحول شد .
... شرط ازدواج: مسلمان نمی شوم! 56 سال پیش در یکی از شهرهای کوچک دانمارک به دنیا آمدم. دریک خانواده مسیحی زندگی کردم. پدرم معلم و مادرم کارمند یکی از ادارات دانمارک بود. من یک خواهر و برادر هم دارم که متأسفانه پس از مسلمان شدنم با من قطع رابطه کردند. آن ها گرچه خیلی مذهبی نبودند، اما با اسلام آوردن من مخالف بودند و نتوانستند آن را قبول کنند. گرچه گرایش مذهبی پررنگی در زندگی نداشتم، اما به ...
از نمایشنامه ای که مدیر شبکه سه در آن نقش اول را داشت تا رساندن شیخ اکبر به مقصد
آستانه سی و نُهمین سالگرد پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، سید محمد حسینی میهمان باشگاه خبرنگاران جوان شد و با وی درباره فعالیت های انقلابی اش و حال و هوای آن روز ها به گفت وگو نشستیم. مشروح این گفتوگو را در ادامه می خوانید: باشگاه خبرنگاران جوان: در آستانه سی و نهمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی هستیم، موافقید از همان روز ها شروع کنیم و از حال و هوای شما در آن روزها؟ حسینی: در زمان ...
سرماخوردگی ویروس مرگ در سر پل ذهاب
می کرده و این در حالی بوده که دکتر متخصص نیز در مرکز درمانی شهر سرپل ذهاب نبوده است. 27 دی حال سارینا به شدت وخیم و بیهوش شد. او را به بیمارستان سرپل ذهاب بردیم، اما در بیمارستان به دلیل نبود امکانات و پزشک متخصص گفتند باید به کرمانشاه منتقل شود و روز بعد دختر کوچک جان می سپارد. روز گذشته خبرها از مرگ محمد حاکی بود. عبدالله صیفوری، پدر این نوزاد چهارماهه، درباره مرگ کودکش این گونه روایت می کند: پس ...
دستفروشی نخبه کردستانی!
. وی با اشاره به اینکه بار ها مصاحبه هایی از سوی رسانه های مختلف داشته است، در ادامه می افزاید: امید داشتم که با رسانه ای شدن مصاحبه هایم گره از مشکلاتم باز شود و بتوانم در جایی مشغول به کار شوم، اما این اتفاق رخ نداد. پویا ن تنها خواسته ای که دارد، این است که بساط دستفروشی اش را جمع نکنند و هر از چند گاهی ماموران سد معبر او را به خاطر حراج آبمیوه هایش اذیت نکنند. ...
حکایت دعای خیری که شیخ عبدالکریم را به مرجعیت شیعه رساند
دستور عمل می کردم. روز چهلم فرا رسید و به هنگام سحر، به حرم مطهر علوی (ع) شرفیاب شدم و در کنار در ورودی حرم به انتظار نشستم تا دامن نخستین کسی را که از حرم بیرون می آید به عنوان استاد و مُراد بگیرم. لحظاتی گذشت و مردی که از ظاهر او پیدا بود از مردم عادی و زحمتکش نجف است از حرم بیرون آمد؛ اما همین که خواستم به طرف او بروم و او را در آغوش بگیرم، به خود گفتم: عبدالکریم ...
سیمین زن مطلقه ای بود که در هتل تن به بی شرمی مردمسافر داد و!
خواستگار قلابی در دست دارد به کارشناس اجتماعی کلانتری گفت: 15 ساله بودم که فرخ به خواستگاری ام آمد اما همانقدر که من در یک خانواده مرفه و بی توجه به مسائل اعتقادی بزرگ شده بودم خانواده فرخ افرادی بسیار متدین و مذهبی بودند به طوری که پس از ازدواج مجبور بودم محدودیت های زیادی را بپذیرم این مسائل در حالی مرا آزار می داد که من دوست داشتم مانند دیگر افراد خانواده ام آزاد باشم. روزی که با فرخ ...
آیت الله خامنه ای: خودم را برای اعدام هم آماده کرده بودم
چهره سگی که به خوابم آمده بود، روبرویم ایستاده است. [این قدر شباهت؟] به سرعت تصاویر خوابی که دیده بودم در ذهنم نقش بست. حمله سگ... گ. پارس شدید... ایستادنش... اذیت نکردنش. آرامش عجیبی بر من حاکم شد و به کلی آسوده شدم. یقین کردم این مرد نمی تواند مرا اذیت کند؛ و چنین هم شد. بازجویی ساعت ها به درازا کشید. تعداد آنها به هفت رسید. از همه طرف دوره ام کردند، ولی آسیبی به من نزدند. این بازجویی در جلسه های ...
شوهرم بخاطر تن ماهی من را کتک زد و حالا!
زن 35 ساله در حالی که دادخواست شکایت از همسرش را روی میز کارشناس و مشاور اجتماعی کلانتری می گذاشت به بیان ماجرای تلخ زندگی اش پرداخت و گفت : همواره سعی کرده ام غم ها و تلخی های زندگی را در پس چهره ام پنهان کنم تا کسی از رنگ پریده رخسارم پی به آلام درونی ام نبرد چرا که هیچ وقت دوست نداشتم پدر و مادر و یا اطرافیانم از آن چه در زندگی ام وجود دارد با خبر و از این وضعیت غمگین شوند. اما دیگر طاقتم طاق شده است و دیگر نمی توانم تاریکی های وحشتناک این ز ...
شاکیان سعید طوسی به نمایندگان مجلس نامه نوشتند
تخصصی اش به تصویب نهایی برسد. این انتقاد را می پذیرم اما درباره اینکه چنین پرونده ای بتواند صرفا با قانون گذاری حل شود، راستش روایت دیگری دارم. در این مدت با آقای سعید طوسی دیدار و گفت وگو داشتید؟ نه ضرورتی نداشته و با ایشان بحثی نداشتم. ایشان جایی گفته اند شما را نمی شناسند و برای سؤال های بعدی شما را به وکیل شان ارجاع داده اند. با وکیل هم در تماس نبوده اید؟ من اساسا از ...
این قاب عکس، بابای من است
... در نبود مادرتان امروز شما راوی سال های انتظار و شهادت پدرتان هستید. پیش از هر چیز می خواهیم از مادر و پدرتان و همراه شدنشان بدانیم؟ مادر من زمان ازدواج 19ساله بود و پدرم 21 سال داشت. آنها دو سال و نیم بیشتر با هم زندگی نکردند. تنها فرزند این خانواده هم من بودم. زمانی که پدر به شهادت رسید من یک سال و نیم بیشتر نداشتم. مادر می گفت در آخرین اعزام، پدر از خوابی برایمان گفت که نوید شهادتش را ...
گروگان گرفتن خواهر شوهر برای ادب کردن شوهر
ادامه گفت: روز گذشته مبینا با من تماس گرفت و خواست با هم بیرون برویم. وقتی فهمیدم او با برادرم آشتی کرده و به خانه اش برگشته خوشحال شدم و قبول کردم. مبینا به بهانه خرید از یک مجتمع تجاری جدید در یکی از خیابان های شهریار مرا سوار یک خودرو کرد و کمی جلوتر پدر او هم سوار ماشین شد و کنار راننده نشست. دقایقی بعد بود که فهمیدم آنها قصد دارند مرا به خانه شان در قزوین ببرند. اعتراض کردم و با گریه التماس کردم ...
شیعه و دفاع از حریم آن، در خطبه های حضرت زهرا علیهاالسلام
از حریم آن، در خطبه های حضرت زهرا علیهاالسلام شیعه نامی آشنا در فرهنگ توحید بوده و قرآن بزرگ ترین شاهد این گفتار است. در قرآن، حضرت ابراهیم علیه السلام شیعه نامیده شده است؛ زیرا ادامه دهنده جریان توحیدی حضرت نوح علیه السلام بود. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و حضرت علی علیه السلام نیز شیعه بودند. حضرت زهرا علیهاالسلام در خطبه مبارک خود، به دفاع از این بینش می پردازد و در مقابل تمام ...
به یاد سیروس و آیدین / همه ورزشکاران تصادفی
.... من هم خیلی کسل بودم و اصلا حال نداشتم. انگار غم دنیا توی دلم بود، ولی بعد همگی پیاده شدیم و دست و رویمان را شستیم، آن جا یک شیر آب بود. وقتی سوار ماشین شدیم، راستین گفت: بابا چقدر خنک شدم. قبل از این که بیهوش بشوم، دقیقا یادم نمی آید. فقط یادم هست که یک خاور از روبه رو در حال حرکت بود. من خیلی خوابم می آمد. یک بار تصادف کرده بودیم، همیشه از جاده می ترسیدم و در طول راه بیدار بودم. تا ...