ماجرای مزار غریب فرمانده فاطمیون/ جانباز شیمیایی که 8 سال در دفاع از حرم جنگید - عصر اترک
سایر خبرها
لحظه شماری برای زیارت مزار پدر/ 6 فرزندی که در تشییع پدر شهیدشان نبودند
... مادرم در این 7 سال روزهای سختی را گذراند. او از خانواده و زندگی اش گذشت تا سنگ قبر پدرم را ببیند. داغ بی پدری برای ما خیلی سخت است. حتی لحظه لحظه بدون پدر خیلی سخت می گذرد، اما این درد خیلی کمتر از درد حضرت رقیه (س) است. بر سر مزار پدر 5 ماه بعد از پدرم، عمویم هم شهید شد بعد از شهادت پدرم، عمو ناصرم ما را به ایران آورد و چند ماه کنارمان بود تا سر و سامان ...
سید احمد سلاح برادر شهیدش را برداشت و رفت + عکس
گروه جهاد و مقاومت مشرق - برای گفتگو با خانواده چند شهید مدافع حرم فاطمیون راهی شهر اشتهارد شدیم. اولین خانه ای که درش را به روی ما گشود؛ منزل شهید سید احمد سادات بود. آقامجتبی (فرزند شهید) و سرکار خانم سیده صدیقه حسینی (همسر شهید) از زندگی پر فراز و نشیب پدر خانواده گفتند و در نهایت، ما را به بیابان های اطراف شهر بردند تا مزار این شهید عزیز را نیز زیارت کنیم. آنچه در ادامه می خوانید ...
انتظار را باید از حضرت رقیه (س) آموخت / اشعاری به یاد دل پاره پاره سه ساله اباعبدالله
... روز سوم ماه محرم به نام حضرت رقیه نام گذاری شده است. در ادامه به برخی اشعار مطرح درباره حضرت رقیه پرداخته ایم. شعری از محمد علی کردی زخم هایم شده این لحظه مداوا مثلاً چشم کم سوی من امشب شده بینا مثلا آمدی تا که تو هم بازی دختر بشوی؟ باشد ای رأس حنا بسته! تو بابا مثلا مثلاً خانه مان شهر مدینه است هنوز و تو برگشته ای از مسجد و حالا مثلا ...
چه کسی مرا در کودکی یتیم کرد؟/ یقین پیرغلام اهل بیت از روضه صحیح برای دردانه سه ساله +بسته عزاداری
پایگاه تحلیلی خبری هم اندیشی: شهادت غم انگیز حضرت فاطمه صغری و یا رقیه(س)، دختر امام حسین(ع) چنین است: عصر روز سه شنبه در خرابه در کنار حضرت زینب(س) نشسته بود. جمعی از کودکان شامی را دید که در رفت و آمد هستند. پرسید: عمه جان! اینان کجا می روند؟ حضرت زینب(س)فرمود: عزیزم این ها به خانه هایشان می روند. پرسید: عمه! مگر ما خانه نداریم؟ فرمودند: چرا عزیزم، خانه ما در مدینه است. تا ...
متن روضه شهادت حضرت رقیه
...،باورش سخت بود زیور آلاتِ حرم بازیچه هایِ دختران چند سر اسباب بازیِ پسرها کرده اند....... شاعر: علیرضا شریف سرت روی نیزه انگار تکون خورده رو لب و دندون ِ تو خیزران خورده زخم پیشونیت رو سنگ ها وا می کردند روی نی سرت رو جا به جا می کردند بابایی حسینم،بابایی حسینم بعد تو ماها رو به اسیری بردند بابا گوش تو بگیر دست شمر و زجر و حرمله ...
پیکر شهید سردار رضا فرزانه پس از 6 سال به تهران بازگشت
شهیدحسین همدانی به شمار می آمد و بعد از 40 روز حضور داوطلبانه در سوریه به کاروان شهدای مدافع حرم پیوست. پیکر مطهر شهید سردار حاج رضا فرزانه پس از 6 سال به تهران بازگشت سردار جانباز میراسماعیلی بر اثر ابتلا به کرونا درگذشت سردار جانباز "سید خلیل میراسماعیلی"، رئیس کانون بازنشستگان وزارت دفاع، معاون اسبق وزیر دفاع، از موسسان نماز جمعه لواسان و از خیران و معتمدان شمیرانات ...
وقایع روز سوم محرم سال 61 هجری قمری
به یاد بزرگ کوچک بانویی، نامگذاری کرده اند که خیل وسیعی از عاشقانش را رهسپار مرقد شریفش می کند، کودکی که سرنوشت غمبارش در کنار حماسه کربلا، دل خون شیعیان می کند، رقیه بابا، فقط سه چهار سال از عمر کوتاه خویش را در ناز و نوازش پدر گذارنده بود و یکباره در روز عاشورا این دختر آل طه، طعم یتیمی را می چشد، خداحافظی سوزناک با پدر، سیلی خوردن از دشمنان، آتش گرفتن خیمه ها، فرو رفتن تیغ ها در پا، فرار از سم ...
روز دوم محرم؛ مدافع حرمی که یاد یک زخم خاص سیدالشهداء را زنده کرد
امرایی نمونه ای از لیست بلند بالای این شهدای مدافع حرم است. شهیدی که بعد از شهادتش خانواده او فهمیدند همه درآمدش برای ایتام بود. علی از 12 سالگی بوفه مدرسه را اجاره کرده بود و برای خودش کسب و کار راه انداخته بود، اما خانواده نمی دانستند با پول و درآمدش چه کار می کرد. هر بار از او می پرسیدم: با درآمدهایت چه کار می کنی؟ از جواب دادن طفره می رفت. هر چه بزرگ تر می شد فعالیتش هم بیشتر می شد و ...
گلچین اشعار ویژه شب سوم محرم
نمی گیری سراغ با شما یا حضرت ارباب قهرم ای پدر یاد دارم با لب خشکیده می رفتی سفر بعد از آن روزِ شما با آب قهرم ای پدر از علی اکبر گله مندم، خداحافظ نگفت با عمو، با تو، وَ با اصحاب قهرم ای پدر اصغر بی شیر را بردی سفر، اما مرا... بعد از این با اصغر بی تاب قهرم ای پدر تا سحر پای سرت یک ریز هق هق می کنم یا مرا امشب ببر، یا از غمت دق می کنم ...
شب و روز سوم؛ روضه رقیه(س) /من جای گل، سرِ تو به دامان گرفته ام
...> تا به هر جا که شد مرا ببرد ای پدر آمدی ولی با سر سرت آسیب دیده سرتاسر شد برایم چنان معما، سر که چه سان رفت روی نی ها، سر ای پدر کاش جای این سر تو پاره می شد گلوی دختر تو بیش از این زنده ماندنم حرج است پاسخ ناله ام دهان کج است دنده هایم شکسته رج به رج است پیکر من ز چند جا فلج است شام مثل مدینه یا مکه ...
روایت حاج قاسم از شهید حسین قمی و شهید حججی/همه مدافعان حرم بدون استثنا داوطلب بودند
چند شهید دیگر از جمله شهید حججی-که دیدید با یک پوتین و با نیم پای برهنه و نیم پای پوشیده می جنگید- شکست دادند. دو شکست هم دادند. یکی صلابت حسین قمی در میدان جنگ، اداره آن میدان، نجات آن ها و بعد مجروحیت شدیدش که نه یک بار بلکه چهار بار در صحنه درگیری مجروح شد و بعد شهید شد. دوم هم ایستادگی و صلابت شهید حججی در زیر تیغ و چاقوی تیز دشمن. این تابلوی زیبای معرفی جوان متدین شیعه و ولایی ایران ...
زمانی برای عاشقی
مانده بود اما برخوردش با دخترش قابل توجه است. نازدانه بابا رو به پدر کرد و گفت: بابا جان ما را به حرم جدمان برگردان . حضرت در جواب دختر با محبت جوابی داد که تکان دهنده است، ایشان فرمود: دخترم قلب بابات را نسوزان... مصیبت ها دلیل نشد که اباعبدا... (ع) یک ذره از رفتار و گفتار محبت آمیزش، تغییر کند. در گود قتلگاه که به روایتی سه ساعت امام حسین (ع) در خون خود غلت می زد، وقتی حضرت ...
شهیدِ تعزیه خوان/ مثل شبیه خوانیش ارباَ اربا شد
باشد و تقدیر این طور نوشته باشد که روز اول محرم را برای شهادت اصغر بنویسند. کودکی صدای خوب اصغر شاید به پدرش کشیده بود، همان روزها که پدر دستش را گرفته بود و برده بود تعزیه تا کمک دستش باشد، وقتی سه چهار ساله بود...همه گفته بودند رقیه خوانی را بهش یاد بده و بعد همه کیف کرده بودند از رقیه خوانی.. روزهای مدرسه اش هم که همیشه با کار همراه بود، از میوه چینی توی باغ های چهارباغ تا ...
روایت نبرد 11 عشایرزاده قشقایی با شعله های سرخ آتش
عموزاده و بستگان نسبی بوده و پدر مصیب و سجاد نیز جز همان 11 نفر هستند و اکنون نیز پدر سجاد در بیمارستان سوانح سوختگی امیرالمومنین شهر جدید صدرا به دلیل 64 درصد سوختگی بستری است. مصیب می گوید که منطقه ای که دچار آتش سوزی شده از منابع طبیعی بکر استان فارس و کشور است که مراکز مخابراتی و استخراج نفت و گاز نیز در همین محل واقع شده است. او شروع ماجرا را اینگونه روایت می کند که با وقوع ...
شهادت شهید حججی؛ روز بزرگداشت شهدای مدافع حرم
سلام علی آقا! سلام بابا جان! سلام پسر گلم... چند کلمه ای هم می خواستم با تو حرف بزنم، ببخشید که باباجان در سن کودکی رهایت کردم و رفتم! اگر ما نمی رفتیم به حرم حضرت زینب (س) جسارت می شد یا خدایی ناکرده همان خرابه های شام برای حرم حضرت رقیه (س) اتفاق می افتاد... علی جان! من خیلی دلم می خواهد رو سفید و شهید شوم و یک بار قبل از ظهور و یک بار بعد از ظهور امام زمان ...
دانلود گلچین مداحی حسین طاهری مناسب شب سوم محرم (5 فایل)
بابا با دقت زد بابا برا خودم می خونم شبای بی قراری که من بابا ندارم تو هم بابا نداری اگه موهای سرت مادر من سفید شده امید ما برای همیشه ناامید شده اگه من یتیم شدم همه ی دلخوشیم اینه که بابای من برا بابای تو شهید شده قربان حرم کوچیک تو زندگیمه فدای تار موت روی پیشونی بابای من بوده همیشه اسم عموت سیدتی یا رقیه خاتون ...
شهدای مدافع حرم اسوه های عصر ما هستند
. شهید حسین بادپا حسین بادپا به تاریخ 15 اردیبهشت سال 1348 و در خانواده ای مذهبی اهل شهر رفسنجان از توابع استان کرمان به دنیا آمد. این شهید بزرگوار از افراد بسیار زحمتکش و مخلص لشکر 41 ثارالله بود که بارها مجروح شد و در نهایت با از دست دادن یکی از چشمانش به عنوان جانباز 70 درصد دفاع مقدس شناخته شد ولی با این وجود پس از جنگ هم از پا ننشست و در ماموریت های جنوب شرق لشکر 41 ثارالله ...
هیچ کجا نامه بنیاد شهید را قبول ندارند!
. بعد گفت قولنامه برای تاریخ امسال باشد. من اینقدر اذیت شدم، بردم همان قولنامه ای که چهار سال پیش نوشته بودم را بردم، گفت نه باید مال امسال باشد. بعد رفتم یک مقدار پول دادم به بنگاه، یک قولنامه مال تاریخ امسال را نوشتیم. بعد بردیم بهزیستی پیشوا، گفتم خانواده شهید هستم، پسرم مدافع حرم بود. گفت ما به اینها کار نداریم، قانون است، قانون اینطور است. من اینها را که دادم بهزیستی به ما یک نامه داد که اینها ...
درباره خرازی قدیمی محله گاز 50 سال است به شیوه سنتی مشتری ها را راه می اندازد
سیرجانی | شهرآرانیوز؛ حاج حیدر نیکواقبال از آن کاسبان قدیمی است که بیش از 50 سال در کوی آتش نشانی خرازی دارد. بیشتر مردم محله و محلات اطراف او را به نام باباعلی می شناسند؛ پیرمرد 84 ساله و کاسب کهنه کار شهر که تاریخچه محله را خوب از بر است. ویترین مغازه خرازی اش پر است از خنزر پنزر هایی که تو را می برد به دهه های 60 و 70؛ از ادکلن های قدیمی گرفته تا انواع قرقره و نخ و سوزن، دمپایی پلاستیکی ...
وقت خداحافظی انگار تکه ای از بدنم کنده شد/ گفت وگو با 8 خانواده شهید مدافع حرم
و در حالت بیهوشی بودم .خاطرم هست که مادرم بعد از نمازش به من گفت که گریه نکن چون که بابا به آرزویش رسیده است. اگر یک بار دیگر ببینمش فقط بغلش می کنم. خاطرم هست روز تولدم عصبانی بودم که چرا کسی تولدم را تبریک نمی گوید بعد از اذان بود که پدرم تماس گرفت گوشی را که گرفتم از آن طرف خط صدای تیراندازی و انفجار می آمد. پدر آن جا تولدم را تبریک گفت من باورم نمی شد که پدرم در این شرایط سخت تولدم ...
محاکمه مرد معتاد به اتهام قتل دوست ارمنی
به گزارش گروه حوادث جام جم آنلاین، تحقیقات جنایی در این پرونده از اردیبهشت سال 97 و با شکایت زن جوانی در پلیس آگاهی تهران آغاز شد. این زن به ماموران گفت: من و همسرم ژرژ از اقلیت های مذهبی هستیم. صبح ششم اردیبهشت همسرم برای رفتن به ویلایمان در کرج از خانه خارج و بعد از آن ناپدید شد. پس از این شکایت ، ماموران تحقیقات خود را آغاز کرده و متوجه شدند ژرژ آخرین بار با یکی از ...
قاتل: جسد را در خانه ام دفن کردم
اعتیاد شدم زندگی ام به بیراهه رفت و همه چیز را از دست دادم. همسرم و فرزندانم نیز به خاطر اعتیاد مرا ترک کردند و شش ماه بود که تنها زندگی می کردم. او درباره نحوه آشنایی اش با مقتول گفت: چند ماه قبل برای خرید شیشه پیش یکی از دوستانم رفته بودم که با ژرژ آشنا شدم. او هم معتاد به شیشه بود و برای تهیه مواد به آنجا آمده بود. همین بهانه ای شد که با هم دوست شویم و چند بار در ماشین او با هم مواد ...
مدافعان حرم؛ آنهایی که از سر دادن نهراسیدند
در حالی که از مسؤولیت خود در جبهه سوریه چیزی به خانواده اش نگفته بود، چند سال جهادگرانه در سوریه علیه تکفیری ها جهاد کرد و سپس در 13 بهمن ماه 98 درست یک ماه بعد از شهادت حاج قاسم سلیمانی به همرزمانش پیوست. تکفیری ها حتی به پیکر این رزمنده مدافع حرم رحم نکردند و بعد از سه ماه پیکر بدون سرش را به خانواده اش تحویل دادند. در این سفره جهاد و شهادتی که باز شده بود، رزمندگان افغانستان در قالب ...
یوسف مدافعان حرم حامی ایتام بود حتی پس از شهادت
شد پسر شما در مسیر نورانی دفاع از حرم پا گذاشت؟ از آنجا که پدر عباس رزمنده دفاع مقدس بود، پسرم نیز علاقه مند شده بود. ما برای او تعریف می کردیم که پدرش در زمان جنگ و سال های بعد از آن برای تحقیق و تفحص در مناطق عملیات دفاع مقدس حضور داشته در واقع پدر عباس از ابتدا تا پایان جنگ تحمیلی در جبهه بود و بعد از آن هم تا سال 73 در عملیات های تحقیق و تفحص پیکر مطهر شهدا و پاکسازی مناطق مین گذاری شده حضور ...
پیکر آیت الله سید عادل علوی در حرم حضرت معصومه(س) آرام گرفت
مطهر به خاک سپرده شد. آیت الله کعبی عضو مجلس خبرگان رهبری، حجت الاسلام تکیه ایرئیس ستاد مرکزی اعتکاف کشور، محمد خامه یار مدیر ستاد اقامه نماز قم، طلاب و روحانیون و اقشار مختلف مردم در این مراسم حضور داشتند. به گزارش تسنیم آیت الله سید عادل علوی سال 1333 در شهر کاظمین دیده به جهان گشود، پدر ایشان آیت الله سید علی بن الحسین علوی از علمای کاظمین و نجف و بغداد بود. آیت ...
دیدار عاملی با خانواده شهدای مدافع حرم حاج اصغر پاشاپور و محمدجعفر حسینی
حسینی شهید محمدجعفر حسینی متولد سال 1363 از نیروهای فاطمیون بود که اولین بار پیش از تشکیل لشکر فاطمیون برای دفاع از حرم اهل بیت(ع) به همراه نیروهای ایرانی به سوریه رفت، بعد از تشکیل لشکر فاطمیون به همت ابوحامد عضو این لشکر شد و از همرزمان شهید مصطفی صدرزاده، ابوحامد، حجت و دیگر فرماندهان شهید این لشکر بود. او از فعالین عرصه جهادی و فرهنگی در حوزه مهاجرین بود که با تشکیل ستاد ...
عکس پیراهن چسبان و اندامی متین ستوده روی پشت بام خانه !
در سال 1371 وقتی 7 ساله بود در سریال بازنشستگی جلوی دوربین رفت سپس در سال 1374 هم در سریال این خانه دور نیست حضور داشت. بعد از این دو تجربه پدر به خاطر عقب افتادن درس با حضور او در این عرصه مخالفت کرد. بعد از پایان نصفه و نیمه تحصیلات وارد کارگاه بازیگری امین تارخ شد اما دیگر رانت پدر بود چون او و هم نسلانش دیگر بازنشسته شده بودند. خودش می گوید بعد از شروع دوباره، از هیچ حمایت ...
عکس متین ستوده با دوست پلنگ تر از خودش ! / او کیست؟!
.... در ادامه پست جنجالی متین ستوده را در این باره میبینید. خانواده متین ستوده پدر متین ستوده سید حسین ستوده از کارمندان بازنشسته صدا و سیما و مادرش هم معلم بازنشسته است ، یک برادر بزرگتر بنام مانی و یک خواهر بزرگتر به نام مریم دارد. متین ستوده اصالتا اهل خرم آباده و از قوم لر است. اولین بازی متین ستوده در 7سالگی اولین بار از طریق پدرش در سال ...