شهید انصاری: افتادن چادر خواهران هزاربار زجرآورتر از ترکش خوردن است - فاش نیوز
شهید انصاری: افتادن چادر خواهران هزاربار زجرآورتر از ترکش خوردن است
سایر منابع:
سایر خبرها
شهیدی که در دانشگاه امام حسین(ع) قبولی گرفت
که گناهان مرا ببخشد و اگر بخواهد با عدلش با من رفتار کند، آهی در بساط ندارم. بار اله، سرکشی کرده ام ولی همیشه به امید کرم تو بوده ام. از راه خارج می شدم ولی رجای تو در قلب من بود، از تو بارها خواسته ام مرا عفو کنی. پدر و مادر عزیزم؛ خیلی برای من زحمت کشیدید. مرا خوب تربیت کردید و شما مواظب رفتار ما بودید. ان شاءالله اجر این زحمات را خدا به شما بدهد و من نیز در جبهه خیلی زیاد از خدا خواسته ام ...
راضی ام که بدنم در راه اسلام قطعه قطعه شود
که در راه اسلام ریخته شده اند پاک می باشند. اگر این خون های پاک نبودند امروز اثری از اسلام نبود. خداوندا خودت گفتی که مرا بخوانید تا اجابت کنم شما را، من عاجزانه از تو می خواهم که نور ایمانت را در دل من و برادران همرزمم منور گردانی، اگر نور ایمان در دل من باشد دیگر مرگ برایم معنایی ندارد. راضی هستم که بدنم تکه تکه و قطعه قطعه شود در راه اسلام و اینگونه مردن برایم بسیار بسیار ...
شهیدی که با مفقودالاثری به آرزویش رسید
زندگی نمایید و شوهرانتان را به راه خدا وادارید. مادرم، خدا پدرم را رحمت و شما را عاقبت به خیر کند. ان شاءالله اگر کربلا مشرف شدی مرا فراموش نکن و از حضرت امام حسین(ع) تقاضا کن که قربانیت را بپذیرد. هر وقت خبر کشته شدن من به شما رسید بگو انا لله و انا الیه راجعون و این را یک امتحان قلمداد کن. پروردگارا هرچند به نفس مطمئنه نرسیدیم و در جهاد اکبر پیروز نگشتیم، اما به جهاد اصغر ...
به خاطر شهادت من از کسی طلب چیزی نکنید
را شکر می کنم که مرا لایق آن دانستی که این جان ناقابلم را در راه تو قربانی کنم. خدمت پدر و مادرم سلام عرض می کنم، خدمت برادرانم محمد، حسین، حسن، حمید و خواهران طاهره و نیره سلام عرض می کنم، پدر بزرگوار و مادر عزیزم امیدوارم که مرا ببخشید که اگر در این مدت چند سالی که مهمان شما بودم و به غیر از رنج و زحمت دیگر کاری برای شما انجام ندادم و طلب مغفرت دارم و از طرف من از بابا جان و ننه جان ...
شهید احمد بحیرایی: چقدر زیباست در راه خدا شهیدشدن
دینی باشد بر آن همه رشادت، شهامت، مجاهدت و شجاعت... برگ سبزی، تحفه درویش، تا چه قبول افتد و چه در نظر افتد. 3081/ تبرک لحظاتمان با شهید احمد بحیرایی چقدر زیباست در راه خدا جنگیدن و شهید شدن؛ از شما می خواهم که قبر مرا پیش دیگر شهیدان شعبان بگذارید. از مادر و پدر می خواهم برای رفتن من گریه نکنید چون افتخار می کنم که شهید شوم و شما باید افتخار کنید که پسرتان را در راه خدا از دست بدهید. التماس دعا. پایان پیام/ 89001/ ...
مادر جان! من امانت الهی بودم
لله و انا الیه راجعون مادر جان اگر یادت باشد در آن نامه نوشته بودم که: یا سعادت، یا زیارت، یا شهادت! فعلاً که شهادت نصیب من شد انشاا... تعالی زیارت هم نصیب تو می شود و اما پدر بزرگوارم از اینکه در حق من زحماتی کشیده و رنج هائی متحمل شدی بدان که (اجرکم عندالله) اجر تو نزد خداست و قدردانی من ارزشی ندارد زیرا که زحمت زیادی داده ام امید است مرا حلال نموده و در آخرت مرا نیز شفاعت نمائید ...
پست معنادار لئاندرو پریرا مهاجم برزیلی تیم پرسپولیس در اینستاگرام
انجام دادم، وقتی 13 ساله بودم، خانه و آسایش زندگی با پدر و مادرم را ترک کردم تا به دنبال رویاهایم بروم. چیزی که آن ها نمی دانند این است که برای داشتن این "آسانی"، من مجبور بودم به سادگی از همه چیز و همه چیز دور شوم. در آن لحظه که من فقط یک کودک بودم و می خواستم کودکی را مانند بقیه داشته باشم... رفتن به زمین های بازی در شهر من، بادبادک بازی با دوستانم، پابرهنه دویدن در خیابان، بازی با ...
یادکردی از شهیدی که مزارش بوی عطر می دهد/آنقدر می روم و می آیم که یک "آدم حسابی" بشم
تحمل کنم تا بفهمم مسئولیت چیه، نمی توانم جواب خدا را بدهم اگر کوتاهی کنم، می خواهم بفهمم یک ذره از عذاب جهنم را! خواهر شهید ربنا افرغ علینا صبرا ربنا افرغ علینا صبرا و ثبت اقدامنا وانصرنا علی القوم الکافرین واقعا صبر داشتن و صبور بودم در مقابل مسائل، سخت و مشکل است و برای همین، خداوند اجر عظیمی بریاش قرار داده است وقتی که به شهدا فکر می کنیم، آن قدر فشار ...
رشادت های روایت نشده!
خورد و صدا می کند، با آن هیکل درشت و پهلوانی اش ناراحت شد و گفت: پسر تو آبروی مرا با این لباس های گل و گشادت می بری. وقت خداحافظی بود. مادرم چهره پدرم را به گونه ای دیگر می دید و انگار مادرم می دانست این آخرین دیدار است! او غریب بود. کسی را در این شهر نداشت. خانواده اش همان خانواده ای بودند که در زندگی نامه این شهید هم اشاره کردم و در منطقه بازفن بودند. وقتی "راه خدا" از ...
حکایت گنج پنهان و غول باهوش
خواهش و التماس، او را گول بزند. پس رو به دیو کرد و گفت: حالا که این طور است پس من آماده مرگم. فقط پیش از مردن سؤالی دارم. غول گفت: بپرس. مرد ماهیگیر گفت: چرا شما غول ها این قدر دروغگویید؟ غول گفت: من؟ چه دروغی گفتم؟ مرد ماهیگیر گفت: من شاید باور کنم که تو سه هزارسال داخل خمره بوده ای، اما نمی توانم باور کنم داخل خمره بوده ای. غول به این بزرگی داخل خمره جا نمی شود. غول گفت: جا می شوم. مرد ...
بنده مخلص فقط برای ذات مقدس خدا عبادت می کند
به گزارش خبرنگار تهران پرس ؛ شهید علی قابل از رزمندگان گردان حمزه لشکر 27محمد رسول الله (ص) بود که در بیست و سوم بهمن 1364، در عملیات والفجر8 در منطقه فاو عراق بر اثر اصابت ترکش شهید شد. مزار این شهید والامقام در بهشت زهرای تهران واقع است. در ادامه متن وصیت نامه شهید علی قا
فال فرشتگان امروز دوشنبه 15 اسفند؛ امروز فرشتگان برای متولدین هر ماه چه خبر خوشی دارند؟
گرفته اید و برای همین، روحتان مضطرب و نگران شده است. مانند حسی زمانی که فردی که بسیار دوست داشته اید، از شما دور شده است.هیچ وقت از یادتان نرود؛ "ألا بذکر الله تطمئن القلوب. یاد خدا همواره آرامش بخش دلهاست."البته این خدا نیست که از ما دور میشود؛ خدا همواره با ماست.بلکه این ما هستیم که گاهی نمیخواهیم خدای خود را ببینیم و به او گوش جان بسپاریم.گاهی پیام های خداوند از طریق فرشتگان به ما القا ...
فال حافظ امروز یکشنبه 14 اسفندماه/ پرتو جام جهان بین دهدت آگاهی
از دل بی رحم تو تقصیر نبود من دیوانه چو زلف تو رها می کردم هیچ لایقترم از حلقه زنجیر نبود تعبیر فال حافظ امروز شما حکایت از این دارد که شما چیزی را از دست داده اید که برای تان ارزش زیادی داشته است، برای همین نمی توانید آن را از بین ببرید و پیوسته ناراحت هستید، سعی کنید با صبر و حوصله مشکلات را از سر راه بردارید. آن که از سنبل او غالیه تابی ...
من با آگاهی و بینش آگاهانه این راه را انتخاب کردم
که نتواستم پسری خوب برای شما باشم و حلالم کنید مادر جان معذرت می خواهم که نتوانستم زحمت هائی را که از کوچکی برایم کشیده ای جبران کنم و برای شما صبری عظیم از خداوند متعال خواستارم و اماخواهرانم شما نیز مرا ببخشید که نتوانستم برای شما برادری خوب و فداکار باشم حلالم کنید از شما عاجزانه می خواهم که حجابتان را حفظ کنید و همچون زینب صبر داشته باشید و هر وقت خواستید گریه کنید بر امام حسین گریه کنید و اما ...
فرهنگ دعا را در زندگی پررنگ کنیم/ کارکرد سیاسی صلوات
زدایی می کردند و امام سجاد(ع) به ما می آموزد تا پیوسته از خاندان اهل بیت(ع) یاد کنیم تا فضای منزوی کردن اهل بیت(ع) از بین برود. وَاسْمَعْ دُعائِی إِذا دَعَوْتُکَ، وَاسْمَعْ نِدائِی إِذا نادَیْتُکَ، وَأَقْبِلْ عَلَیَّ إِذا ناجَیْتُکَ؛ هر گاه تو را دعا می کنم دعای مرا بشنو و هرگاه تو را ندا می دهم ندای مرا بشنو. هر گاه که با تو نجوا و مناجات می کنم به من اقبال و رویکرد نشان بده ...
شهیدی که به عشق امام خمینی(ره) به جبهه رفت
من کوچک تر از آن بودم که بخواهم برای شما بگویم پس شما عزیزان از همه چیز آگاه تر بوده و از ماها هم پیش خداوند بالاتر می باشید و من این را می دانم عزیزانی که در این راه رفته اند شهید هستند و چون که لازم است بگویم من کوچکتر از آنم که شهید شوم و اگر خدای بزرگوار لطفی کند و من به این شهادت را و یا سعادت نائل آمدم از کلیه پدران و مادران شهید می خواهم که به عنوان اینکه خانواده شهدا هستید به رخ معامله گر ...
دعای روز یکشنبه + معنای ذکر یاذالجلال و الاکرام + فیلم
از خلق و توجه کامل به تو به پایان آرم و عمرم را به آمرزش و مغفرت خود ختم کن که تو بسیار بخشنده و مهربانی. بیشتر بخوانید : دعای روز یکشنبه و زیارت امام علی (ع) و حضرت فاطمه زهرا (س) در اعمال روز یکشنبه به گفتن 100 بار ذکر یا ذالاجلال و الاکرام توصیه شده است. اما معنای این ذکر چیست؟ یا ذالجلال والاکرام .این عبارت به دو صفات جلال و جمال خدا دلالت دارد. ...
باید شهید شوم تا آینده بماند
خمینی میثاق بسته ام و به او وفادارم زیرا که او به اسلام و قرآن وفادار است و اگر چندین بار مرا بکشند و زنده ام و زنده ام کنند دست از او نخواهیم کشید.راه سعادت بخش حسین (علیه السلام)را ادامه دهید و زینب وار زندگی کنیم.خدایا بارالها. من ضعیف و ناتوان دوست دارم چشم هایم را دشمن در اوج دردش از حلقه در بستان درآورد و دست هایم را در تنگه چزابه قطع کند. پاهایم را در خونین شهر از بدن جدا سازد و ...
نامه ای به علی علیزاده و ماجرای طالبان و مسمومیت دانش آموزان
اگر از پس امروز بود فردایی. فقط خواستم خدمتت عرض کنم اگر آن روز گلو پاره می کردیم که شما را به خدا این قدر لیلی به لالای این گروه خشن نگذارید علتش این بود که نمی خواستیم به هویتی که آن همه خون پایش ریخته شده بود چوب حراج بزنیم. فقط گفتیم هول نشوید. هنوز هم در دنیا هستند کسانی که بین دین ما و طالبان و القاعده فرق می گذارند. با این توجیه ساده لوحانه که با آمریکایی ها هیچ وجه اشتراکی نداریم ...
فرازی از وصیت نامه و دست نوشته عارفانه شهید عباس نفریه
زیباست پرواز عاشقان حضرت دوست در ملکوت اعلی و چه گواراست شهد شیرین شهادت نوشیدن و در جوار حضرت حق، سکنی گزیدن شما آب دیده و خون دل را در کدامین بازار فروختید که این گونه نقد شهادت کردید؟ شما در زیارت عاشورا با حسین چگونه پیمان بستید که اینگونه عاشقش شدید؟ فرازی از وصیت نامه شهید عباس نفریه خدایا بمن شهادت را روزی فرما و مرا به خانه ام بر مگردان. (اللهم ...
شهیدمحمد جان جان: ادامه دهنده راه شهدا باشید
اسلام را آغوش باز بگیرم من که از جان خود گذشته ام ولی شهدای دیگر از خیلی چیزها گذشته اند مثلاً از مال و عیال و از جانشان در راه خدا انفاق کرده اند. از پدر و مادرم طلب حلالیت دارم، در فراق من شیون و زاری نکنید، اگر آرامش روح مرا می خواهید بیشتر به خدا متوسل شوید، برای تنهایی حسین(ع) و اهل بیت حسین(ع) گریه کنید. پیام من به برادران این است که سنگر را خالی نگذارید و تداوم بخش راه من باشید، پیام من به خواهرانم این است که حجاب اسلامی را رعایت کنید؛ بعد از من بر شما واجب است کار زینبی کنید به فرمان امام لبیک گویید. پایان پیام/ 89001/ ...
به مناسبت زادروز حضرت علی اکبر (ع)
خودش حجتی روشن می خواست که دل های تنگ و در فراقش گریسته، با دیدن علی اکبر، با آن رود جاری آرام بگیرد. حتما شنیده اید که گفته اند امام حسین فرموده بود هرگاه دلتنگ رسول خدا می شدیم به چهره علی اکبر می نگریستیم. تو فکر می کنی فقط امام اینگونه بود که از فرزندش بخواهد درست روبروی چشمان تحسین گرش، چند قدمی راه برود؟ چه رازی داشت این خرامان راه رفتن؟ نه به خدا قسم که عاشقانی داشت علی اکبر ...
توصیه شهید محمدسمیع مطلبی برای خودساختگی
پیشگاه مولایم امام حسین (ع) شرمنده نباشم. خدایا، تو را شکر می کنم که راه شهادت را بروی بندگانت و بروی من حقیر گشودی، پس ای معشوق، مرا از این نعمت بزرگ محروم مساز و مرگم را شهادت در راه خودت قرار ده. خدایا، دیگر آرزویی ندارم، احساس می کنم که دیگر این دنیا جای من نیست، با همه وداع می کنم و می خواهم فقط با تو تنها باشم، با تو تنها باشم .... خدایا، اگر می دانی که با ریخته ...
سلام فرمانده 2 ابوذر روحی + نماهنگ و متن
...> فرمانده سلام فرمانده سلام ای مهربون تر از مادر و بابام کاری کن که بازم به چشم تو بی ام تو لشکر سید علی سرباز شمام من سربازتم من سربازتم دیدی دنیا رو برات بهم زدم من سربازتم من سربازتم مثل شیخ احمد کافی فقط از تو دم زدم من سربازتم من سربازتم مثل میرزا کوچیک با نهضت تو دم زدم من سربازتم من ...
توصیه حجت الاسلام شهاب مرادی به جوانان
بزرگسالی محترم باشند، آقا، آقا از خانه بیرون می رود نوع راه رفتنتان محترمانه باشد، وقار فقط به نوع پوشش و قیافه نیست بلکه به ذات مؤدب و شخصیت وارسته مرتبط است. مرادی در پایان خاطرنشان کرد: رضایت پدر و مادر را جلب کنید تا کارهایتان گره نخورد. به مدیران جمهوری اسلامی می گویم پدر و مادرتان را از خودتان راضی کنید تا کارهای شما که مربوط به مردم است گره نخورد. دشمن همواره بوده اما کسی که مسئول می شود باید دستش برکت داشته باشد، مسئولان، پدر و مادر شهدا را از خودتان راضی نگه دارید. انتهای پیام ...
نشستی از سلسله نشست های درسهایی از نهج البلاغه برگزار شد
غیر خودم روی گردان شدم، که نظرم را از دیگران گرفت، و از پیروی خواهش ها باز گرداند، و حقیقت کار مرا نمایاند، و مرا به راهی کشاند که شوخی بر نمی دارد، و به حقیقتی رساند که دروغی در آن راه ندارد. وی گفت: حضرت علی (ع) در این نامه می فرمایند، پسرم همانا تو را به ترس از خدا سفارش می کنم که پیوسته در فرمان او باشی، و دلت را با یاد خدا زنده کنی، و به ریسمان او چنگ زنی، چه وسیله ای مطمئن تر از ...
پیامبرِ حسین/ خدا دوباره علی آفریده است
سرویس : کرمان - زمان : شناسه خبر : 1255697 خبرگزاری شبستان -کرمان مسیحی دوان دوان آمد به مسجد النبی. گفتند از مسجد بیرون برو، اینجا جای مسلمانان است. گفت: دیشب خواب دیدم پیامبر شما و مسیح را. مسیح گفت: مسلمان شو. حالا آمده ام خدمت نزدیک ترین شما به پیامبرتان تا مسلمان شوم. همه حسین را نشان دادند. مرد خوابش را برای حسین گفت. حسین، علی را صدا زد. مرد علی را که دید، گفت: خودش ...
به بهانه سالروز ولادت حضرت علی اکبر (ع)؛ حضرت علی اکبر شبیه ترین فرد به پیامبر اکرم (ص) بودند/ نماز توسل ...
لَا؟ ای آن که درگذری از بدی ها و به آن ها کیفر نکنی! ای خدا! بر بنده ات مهر ورز، وجود مرا دریاب، ای سرور من، من بنده تو هستم، بنده ای ایستاده در پیشگاه تو، پروردگارا! خدایا به هستی ات سوگند، ای آرمان من، ای بخشاینده، ای فریادرس، دریاب بنده ات را! دریاب بنده ات را! بنده ات را چاره ای نیست، ای واپسین امید، ای روان کننده خون در رگ هایم! ای سرور من! ای مالک من، ای او! ای او! پروردگارا ...
تجربه اسارت یک دقیقه ای با زانوی شکسته!
مرحله پنجم از آن چه در مراحل قبلی عملیات رمضان گذشت، بگذریم! می خواهم خاطراتم را از شب مرحله پنجم عملیات رمضان شروع کنم. در این مرحله من در گردان شهید حاج سیف الله حیدرپور از فرماندهان جوان اهل شهرضا، بودم. حاج سیف الله را قبلاً در عملیات تنگه چزابه و عملیات فتح المبین، در کنار فرمانده شهید رضا قانع و شهیدهاشمی دیده و می شناختم. شب عملیات همراه نیرو های گردان از نقطه رهایی عبور کردیم و بعد از دقایقی با دشمن درگیر شدیم. صدای تیربارها؛ کالیبر ها و حرکت شنی تانک ها در تاریکی شب به خوبی شنیده می شد. بچه ها با سر دادن ندای الله اکبر به دشمن حمله کردند و با سرعت عمل بالا به پیشروی ادامه دادند. در بین راه با چندین تانک در سمت راست مان برخورد ...
از خواهرانم می خواهم حجاب خود را کاملاً رعایت کنند
اخوت و برادری خود را حفظ کنند. از پدر و مادر مهربان و عزیزم تقاضا دارم مرا ببخشند، چون نتوانستم حقشان را ادا کنم؛ شاد و استوار باشید تا به دشمنان اسلام ثابت کنید شما از دادن فرزندتان در راه اسلام ناراحتی ندارید بلکه شهادت در این راه را افتخار می دانید. از همسر مهربانم هم عاجزانه حلالیت می طلبم، از خواهرانم می خواهم حجاب خود را کاملاً رعایت کنند و از نبود من ناراحت نباشند؛ راه خونین شهدا را ادامه دهید. منبع: فارس انتهای پیام/ کد خبر 751977 ...