خانهسایر منابع:
با دوستان خود به اشتراک بگذارید
می پسندم
1
سایر خبرها
هدیه های امام رضا(ع) مأنوس با قرآن
جمشید گریوانی آقایی با چهره میانسال پدر خانواده بوده که در 48 سالگی بسر می برد. او در ادامه صحبت های همسرش اضافه می کند: پدر من و پدر همسرم با هم پسرعمو بودند. وصلت ما فامیلی بود که در سال 1374 ازدواج کردیم. 9 سال در روستا زندگی کردیم و خدا به ما بچه نداد، برای طلب فرزند به مشهد آمدیم تا نعمت بچه را از امام رضا(ع) بخواهیم که به عنایت خدا و لطف حضرت دو سال بعد یعنی پس از 11 سال زندگی مشترک ...
عاشقانه ای از شهید معصومی/ همیشه خیال می کنم پیش هم هستیم
به گزارش خبرنگار ساجد دفاع پرس ، رزمندگان وقتی در خطوط مقدم با دشمن می جنگیدند، همسرشان در پشت جبهه ها، به گونه ای دیگر به مجاهدت می پرداختند؛ آن ها با تربیت فرزندان خود در غیاب سایه همسر خود و مدیریت خانواده، سعی می کردند تا جای خالی پدر خانواده را جبران کنند. همسر رزمندگان همچنین در شهرها و حتی در عقبه جبهه ها در امور پشتیبانی از جنگ فعالیت می کردند و تأثیر به سزایی در این زمینه داشتند. ...
شهیدی که ما را به یتیم نوازی سفارش کرده
در حال خنثی کردن مین و باز کردن راه برای رزمندگان بود و همه ما به سرعت در حال پیمودن راه بودیم که حجت الاسلام سید علی محمد بزرگواری با همان عمامه مشکی جلو ما و همراه ما در حال باز کردن مسیر بود و تا نزدیک جاده فکه آمدیم و چون جاده بین المللی ایران و عراق در آن وقت کمی ارتفاع داشت ما نیز ماشین ها و نفربرهای دشمن را می دیدیم و من در همان جا تیر خوردم و بعد از آن دیگر نمی دانم چه شد و چشم باز کردم دیدم در بیمارستان قائم مشهد هستم. بعدها به من گفتند که چند ترکش به بدن من اصابت کرده و از طریق بالگرد به دزفول و از آنجا به مشهد اعزام شدم و من بعد از آن دیگر حسین رزمنده و دوستانم را ندیدم. ...
کانالی که زیر دید عراقی ها بود
شهادت اسماعیل به او چیزی نگفتم. در فکر واکنش رحیم با شنیدن خبر شهادت اسماعیل بودم که ناگهان شنیدم از پشت سر دارند، صدایم می کنند، برگشتم و دیدم که ناصر اوجاقلو (کلامی) و کمال قشمی هستند که جسورانه خود را به نقطه تخریب شده کانال ارتباطی رسانیده بودند، به صدایشان پاسخ داده و مشغول گفت وگو شدیم. کمی اوضاع کانال را برایشان تشریح کردم و بعد هم به آرامی گفتم: اسماعیل حیدری هم شهید شده ...
همتی کو؛ تا چو ابراهیم بر آتش زنیم!
ضمانت بدهیم که عملیات، سخت باشد یا سخت نباشد. از روز سوم اسفند تا الان، پنج بار یا شش بار، عملیات خیبر شکست خورد. ما که با کسی رودربایستی نداریم. در جنگ های صدر اسلام هم، سپاه حق شکست می خورد. برادرهای عزیز! همان طور که گفتیم؛ جنگ حکم سکه چند رو را دارد. شما می روید و منطقه ی گسترده ای را می گیرید. بعد که دشمن حمله وسیعی به آن مناطق می کند، بچه ها طاقت نمی آورند و همه آن ...
قمر فاطمیون بعد از شهادت به پدرش چه گفت؟
گفتم دیگر بروید و ما را تنها بگذارید. بالاخره ما باید به دنیای بدون حسین عادت کنیم. رفتم روی تخت دراز کشیدم، ملافه را هم روی صورتم کشیدم و با خدا درد دل می کردم. در حال و هوای خودم بودم که حس کردم اتاق برای لحظه ای روشن شد. فکر کردم یکی از بچه ها لامپ را روشن کرده است. گفتم: لامپ را خاموش کنید. یک دفعه صدایی شنیدم که گفت: حسینم بابا جان! ملافه را از صورتم کنار کشیدم. دیدم حسین با همان ...
با پای پیاده از فاو تا جماران/ گریه و التماس رزمندگان
خوبی نداره وپزشک امام اجازه ملاقات نمیده بچه ها شروع به گریه والتماس به دامن ائمه اطهار شدن که خدایا ما چهل شب و روز پیاده به عشق امام راه اومدیم همه همسنگر ها یمان دعا وسلام به گفته بودن برسانید. حالا ما اومدیم پشت دره حسینه جماران لیاقت زیارت نداریم! همه گریه می کردیم که چی جواب دوستان وهمسنگرانمان را بدهیم .درهمین حال بودیم که آقایان کویتی پور حاج صادق آهنگران از حسینه خارج می شدن که ...
اقتدار ناتمام جان برکفان نهان میهن/ امنیت و آرامش را قدردان هستیم
امنیت ملی کشور توسط این سربازان گمنام کشف و خنثی شده است؟ همه این زحمات و تلاش ها در گمنامی و سکوت انجام می شود. مادرم هم به کمک پدر می آید. مگر یادت رفته رضا، پسر خیری خانوم، که بعد از شهادتش همه به شغلش پی برده بودیم. حتی نزدیکانشان هم نمی دانستم پسرش چه کاره است. اصلاً به ظاهرش هم نمی خورد که یکی از این سربازان گمنام باشد. به قول شما جوان ها؛ تیپش غلط انداز بود. کردار و ...
ظهور امام زمان (عج)؛ عید واقعی شیعیان
آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی رحمت الله علیه به عنوان یکی از مراجع تقلید بزرگ گفت نوجوان بودم که از روستا های اطراف اصفهان می خواستم برای تحصیل طلبگی به اصفهان بروم که پدرم راضی نبود و ممانعت می کرد. چون می گفت به آن جا می روی و سختی می کِشی و مشکلات زیادی وجود دارد. بالاخره، راضی اش کردم و گفتم با همه سختی هایش می سازم و به اصفهان رفتم. پس از 7-6 ماه، پدرم با وجود سرمای زمستان، برای ...
آخرین آرزوی شهید میردوستی + تصاویر
... ان شاا... بتوانم جبران کنم. سلام به پدر و مادرم؛ سلام به شما که تا بزرگ شدنم زحمات بسیاری کشیده این. پدرم ممنونم؛ بابت همه چیز ممنون. از این که به من آموختی پشتیبان ولایت باشم و همیشه من را در این راه تشویق می کردی. مادرم ممنونم که همیشه به من لطف داشتی. و از شما پدر و مادرم می خواهم بعد از من از همسرم و پسرم مراقبت کنید. آن ها را بعد ...
همان اشکی که در دل شب برای خدا می ریزی، قلبت را تمیز می کند
رسیدن به آن سر از پای نشناخته و ترک زندگی برایم آسان باشد و تحمل دوری از پدر و مادر عزیزم و خانواده عزیز و دیگران برایم محال نباشد. بار پروردگارا شهادت می دهم که جز تو خدایی نیست و گواهی می دهم که آخرین فرستاده ات حضرت محمد (ص) می باشد و در پی او دوازده ستاره فروزنده و درخشان به امامت و رهبری امت اسلام تعیین گردیدند و آخرین آن ها حضرت مهدی (عج) در غیبت کبری به سر می برد به اذن خدا که ...
بابک شوهر قماربازم مرا به شرخرها باخت! / ماجرای دوبار ازدواج عروس 13 ساله مشهدی
غم را به دوش می کشید با بیان این که جوان مجرد فقط برای پول و ثروت با من ازدواج کرد که زنی مطلقه بودم درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری طبرسی شمالی مشهد گفت: آخرین فرزند یک خانواده شش نفره هستم، اما پدر معتادم زمانی که من فقط دو سال داشتم، مادرم را رها کرد و به دنبال سرنوشت خودش رفت و با زن دیگری ازدواج کرد،اما او هفت سال بعد از این ماجرا به دلیل ابتلا به سرطان ریه جان سپرد؛ چرا ...
مقابل نگاه سلیقه ای نمی توان کاری کرد
آن ها ازدواج نمی کند! وقتی مسائل را شفاف کردم هنوز به تهران نرسیده بودم که مدیرکل تربیت بدنی کهگیلویه به وزیر نامه زده که سهمیه ما را دوبرابر کنید. در منطقه 17 تهران پدر یکی از بچه ها پزشک بود. وقتی معلم ورزش به ایشان می گوید فرزندت اسکولیوز دارد پدر دانش آموز با معلم ورزش ما دعوا کرده بود اما به پزشک ارتوپد مراجعه و اسکولیوز را تأیید کرده بود. بنده خدا دیگر خجالت کشید به مدرسه بیاید؛ در یک ...
آرزویم مرگ در راه خداوند است
امام حسین (ع) و زینب اسیر گریه کن و هیچ وقت فکر نکن آنهایی که در راه خدا جهاد کردند و کشته شدند مرده اند بلکه زنده اند و نزد خدا روزی می خورند. خداوند تبارک و تعالی را شکر می کنم که در رخت خواب مرگ به سراغم نفرستاد و امیدوارم که این حقیر را حلال کرده باشید، امید است بعد از من زندگانی را با کامل راستی و سرپرستی از بچه ها بگذرانید. همسر عزیزم در دعاهایت امام و رزمندگان اسلام یادت نرود برای آخرین بار خدمت شما همسر عزیز و 4 فرزند مهربانم سلام می رسانم . والسلا علیکم و رحمة و برکاته انتهای پیام/ ...
روایت دختر شهید از جشن فرشته ها
مژگان مهرابی- روزنامه نگار باورش نمی شد دیدار با حضرت آقا برایش میسر شده باشد. در رؤیای کودکی خود چقدر آرزو می کرد که بتواند رهبر را از نزدیک ببیند و از نگاه پدرانه اش بهره مند شود. آخر پدر شهیدش همیشه به او می گفت: رهبر، پدر دوست داشتنی و مهربان همه مسلمانان است. این جمله را از کودکی شنیده و با وجودش عجین شده بود. برای همین بعد از شهادت پدر، شوق دیدن آقا بی تابش کرده بود. تا اینکه بعد ...
خون مقاومت را به دلار نفروختند
های متفاوت، اما با یک هدف هستیم. ان شاءالله بتوانم به خوبی در این مسیر از اسلام و راه حق دفاع کنم. قهرمان زندگی من پدرم است و مادری که در طول زندگی در کنار او ایستاد و پدر را همراهی کرد. احمد مُهَنّه عکاس عراقی حشدالشعبی بار ها نام شهید احمد مهنه را شنیده بودم. عکاس شجاع حشد الشعبی عراق که دلار های امریکایی هم نتوانست او را از عقاید و باورهایش دور کند. در میان ...
میم مثل مادر برای سیاسیون نیست، چون آن ها فیلم نمی بینند/ قهرمانان فیلم های پدر آدم های اجتماعی بودند نه ...
.... رسول ملاقلی پور سر این کار به یک آرامشی رسیده بود، حتی یکبار هم که رفته بودم پشت صحنه به ایشان سر بزنم دیدم با دمپایی دنبال یک پسر بچه که علی شادمان بود راه افتاده و من تعجب کردم که یعنی حال پدر تا این اندازه خوب است؟حتی گفت مهم نیست فیلمم به جشنواره برود یا نه، جایزه بگیرد یا نه، اما به هرحال فیلم خوب می ماند، من چه بخواهم و چه نخواهم تعداد زیادی از آثار من ماندگار نخواهد شد ولی فیلم خوب باقی ...
ماجرای رزمنده ای که با خدا شوخی کرد و شهید شد!
، اوضاع عجیبی شده بود و بعضا رزمندگان پیر و جوان یکی بعد از دیگری مجروح و شهید می شدند. در آنجا یکی از پاسداران جوان به نام محسن فکری که به شادابی و سرزندگی و شوخ طبعی و در عین حال کاری بودن شهره گردان بود و منبع روحیه گردان شناخته می شد، بعد از اینکه منطقه را با خمپاره و ....بمباران می کردند و می دید عزیزانی شهید یا مجروح می شوند روبه خدا کرده و با نهایت صمیمیت که گوئی با دوست صمیمی چندین ...
همدستی برادران با دشمن پدر برای ارتکاب جنایت
پشیمانم و امیدوارم اولیای دم من را ببخشند. من بعد از مرگ پدرم حال روانی خوبی نداشتم. بعد از آن شهرام به جایگاه رفت و گفت: من معاونت در قتل را قبول ندارم، درست است که به صمد گفتم چگونه وارد خانه ما شود و برایش چاقو گرفتم اما قصدم کشتن پدرم نبود. باور کنید من تحت تاثیر مواد مخدری که صمد به من داده بود قرار گرفته بودم و حال طبیعی نداشتم. شاهرخ متهم بعدی پرونده به جایگاه رفت و ...
شهیدی که در آغوش مادرش آسمانی شد
...> ارادت قلبی به قرآن از کودکی از کودکی شهید پرسیدم و مادر گفت: در کودکی همراه بچه های فامیل با پدر به منزل آقایی در میدان حسن آباد، هر چهارشنبه می رفتند و در آنجا به یادگیری و حفظ قرآن می پرداختند. مادر، با خنده و شوقی بسیار از کودکی شهید یاد می کرد، گویی هنوز سیدجعفر در میان ما است و مادر منتظر آمدن او به خانه است. وقتی به سن 18 سالگی رسید، بعد از گرفتن دیپلم خود با چند تن از دوستانش تصمیم ...
شهیدی که با مفقودالاثری به آرزویش رسید
به گزارش صاحب نیوز ؛ مروری داشته باشیم بر زندگی فرمانده دلاور اسلام شهید مصطفی ردانی پور، مصطفی ردانی پور فرزند باقر، تاریخ شهادت 1362/5/15. *زندگی نامه در سال 1337 در یکی از خانه های قدیمی منطقه مستضعف نشین (پشت مسجد امام) شهر اصفهان متولد شد. پدرش از راه کارگری و مادرش از طریق قالی بافی مخارج زندگی خود را تأمین و آبرومندانه زندگی می کردند و از عشق و محبت سرشاری نسبت به ائمه ...
انعکاس رشادت ها برای حفظ سرو کهنسال از دست قاچاقچیان
سیاه بدهد! بابا تقریباً بی هوش شده بود و دیگر نزدیک سرو کهنسال شده بودیم. از پشت پرده اشک، ناگهان نوری درخشید. جنگل روشن شد و از کنار سرو، نور مسیرمان را روشن کرد. خواب بودم یا بیدار؟ سرم را محکم تکان دادم تا اشک ها بروند کنار و خوب بتوانم ببینم. همه چیز در یک لحظه اتفاق افتاد، عین یک رؤیا! یک نفر نبودند، دو نفر نبودند، ده ها نفر آدم بودند که نور فانوس ها و موبایل هایشان را روشن کرده ...
داشتن همسری وفادار به اسلام، افتخار رزمندگان است+ سند
این خیلی افتخار بزرگی برای من است که همسری مثل شما نصیبم شده و خیلی ارزش دارد برای یک رزمنده ای که در پشت جبهه، یک همسری مثل شما وفادار به اسلام داشته باشد. همسر عزیزم با خواندن نامه درست است یک مقداری ناراحت شدم؛ ولی چند برابر روحیه ام قوی شد. خدا را شکر کردم که به این حد و کمال رسیده ای که معنی شهادت را تشخیص بدهی و مقام آن را بدانی. امیدوارم که ان شاءالله همه رزمندگان اسلام با پیروزی نهایی، به ...
انعکاس جلوه های مقاومت محصول مجاهدت شهدای رسانه است
نخستین یادواره شهدای رسانه محور مقاومت با عنوان راویان مقاومت با حضور جمعی از خانواده شهدای رسانه های کشور های محور های مقاومت، شهدای رسانه های ایران، مدیران رسانه ای از کشور های جمهوری اسلامی ایران، عراق، لبنان، سوریه، یمن، فلسطین و افغانستان و مدیران بنیاد شهید و برخی از وزرای رسانه ای از کشور های خارجی و شخصیت های فرهنگی رسانه ای کشور های محور مقاومت که رژیم اشغالگر قدس را به رسمیت نمی شناختند، برگزار شد ...
فرماندار شهرستان آران و بیدگل بر ترویج فرهنگ ایثار و شهادت در مدارس تأکید کرد
فرمایش رهبر معظم انقلاب مدظله العالی که فرمودند گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست ، خاطرنشان کرد: حماسه مقاومت، ایثار و فداکاری شهیدان ضامن برافراشته ماندن پرچم اسلام است و این الگو های معرفت، ایمان و سعادت، کمترین تلاش و وظیفه ما در برابر آن حماسه سازان است. شهرستان آران و بیدگل با تقدیم 842 شهید، 1351جانباز معزز، 64 آزاده سرافراز و 5 هزار رزمنده گرانقدر هشت سال دوران دفاع مقدس، پیشتاز در عرصه ایثارگری و نماد ایثار و شهادت است. ...
رسول ملاقلی پور دیگر فیلم نمی سازد
. ملاقلی پور با حضور مداوم در جبهه، فعالیت را با عکاسی جنگ در منطقه شروع کرد و بعد، مستندهای جنگی از عملیات ها ساخت. با همان فیلم کوتاه داستانی نخست شاه کوچک (1360) که در قطع 16 میلی متری ساخت، جایزه بهترین فیلم از جشنواره وحدت را دریافت کرد. زمانی که در منطقه مجروح و در بیمارستان بود، از صحبت با مجروح تخت کناری که در جبهه سقا بود و هم نباید آب می خورد، ایده ی ساخت دومین فیلم کوتاه 16 میلی ...
مادر جان! من امانت الهی بودم
...! بدان که من امانت الهی بودم در دست تو و تو مأمور بودی که مرا تربیت کنی و محفوظم باشی و توسط من خدا تو را امتحان می کرد بالاخره تو هم موفق شدی که از دست این امتحان بزرگ در آئی مادر جان باید بدانی که فرد باید فدای جامعه شود چون پیامبران و امامان این کار را کردند و برای ما تجربه شد. پس مادر جان خدای ناکرده به خاطر از دست دادن من منتی بر کسی نگذارید و از انقلاب انتظار نداشته باشید. انا ...
به خاطر شهادت من از کسی طلب چیزی نکنید
را شکر می کنم که مرا لایق آن دانستی که این جان ناقابلم را در راه تو قربانی کنم. خدمت پدر و مادرم سلام عرض می کنم، خدمت برادرانم محمد، حسین، حسن، حمید و خواهران طاهره و نیره سلام عرض می کنم، پدر بزرگوار و مادر عزیزم امیدوارم که مرا ببخشید که اگر در این مدت چند سالی که مهمان شما بودم و به غیر از رنج و زحمت دیگر کاری برای شما انجام ندادم و طلب مغفرت دارم و از طرف من از بابا جان و ننه جان ...
گوهر عمر؛ خاطرات ایستادگی در قصر شیرین
ستاد گردان درجه دار رهنما از رکن 2 تلفن کرد و گفت: عده ای دژبان را زدند و سیم ها را پاره کردند و دارند به طرف شما می آیند؛ ما نتوانستیم جلویشان را بگیریم. طبق محاسبه من تا بخواهند از قصر شیرین به ما برسند حدود 10-15 کیلومتر راه و ده دقیقه زمان بود. سریع به بچه ها گفتم: سیم خاردارها را روی آسفالت بگذارید؛ درها را ببندید و دوشکاها را آماده کنید شلوار آمریکایی و پوتین ساقه بلند ...
یادواره شهید دانش آموز علی عرب در زرند برگزار شد
جزو نفرات اولی بود که به خط می زد. مدیرکل آموزش و پرورش استان در بیان نحوه شهادت این شهید افزود: شهید عرب در آخرین حضورش در منطقه مهران 10 تیر 1365 شب عملیات کربلای 1 در گردان 412 در حالی که کوله آرپی جی بر پشت بسته بود، به طرف خاکریز دشمن می رفت و بر اثر اصابت گلوله به کوله اش و وجود خرجی آرپی جی و گلوله، کوله پشتی و خودش آتش می گیرد و از آنجا که می دانسته اگر فریاد کند عملیات لو می رود ...
