نور کوچکی در سرما زندگی می کند - یکتا پرس
سایر خبرها
مجموعه غزل از کوه می پرسم به کتابفروشی ها آمد
و گناه بنویسند به ناگزیر اگر می کشم نفس بی تو به نام من همه را اشتباه بنویسند پس از تو موی مرا و پس از تو روی مرا سپید بنویسند و سیاه بنویسند به جای اینکه پریشان نوشته اند مرا همیشه حال تو را رو به راه بنویسند به شرط اینکه پناه کسی شوی ای دوست تو را پناه و مرا بی پناه بنویسند *** تماشا کن ...
کمتر از گل گفتن به مادر هم ناسپاسی است (حدیث دشت عشق)
که گریه کردن برای کسی است که شکست خورده است نه برای ما که با شهادتمان افتخار ابدی را هم در آن جهان و هم برای ملت عزیزمان نثار کرده ایم. پدر جان که تو همچون درختی تنومند سایه ات را بر خانه گسترده ای و طوری بر ما پدری کرده ای که هیچ گونه مشکلی در زندگی نداشتم و من باید خدا را به خاطر داشتن چنین پدری هزاران بار سپاس بگویم. پدر جان اگر در حق شما کوتاهی کردم حالا دیگر دستم از دنیا کوتاه شده از شما می خواهم که همچون گذشته در حقم پدری کنی و حلالم نمایید. ...
متن تولد آذر ماهی عاشقانه، رسمی برای دختر، پسر، همسر ، دوست آذر ماهی
...> نور ستاره ای در شب تولدش در ماه آذر انگار که فرشته ای بود که از ازل رسید تولدت مبارک ### بانوی انار و یاقوت پاییز عاشق است و تو عاشق تر و چیست جز عشق که پاییز را لایق داشتن بانویی میکند که خود بهار مجسم است دختر دریا و جنگل الهه ی آذر کدام شعله را به وجود تو بخشیده که مهر می تراود از هر نگاه و لبخندت کدام شعله جز عشق گرم می کند دل ...
2 نوحه میثم مطیعی که با دختران و پسران نوجوان در فاطمیه همخوانی کرد+فیلم
بخوان سوی لشگر وفا من و نسل حسینی مرا سیدنا المظلوم، سیدنا العطشان آه، به حق آه عشق، که رسد خونخواه عشق شده عالم غرق نور، ز علامات ظهور ای آخرین مناجات شهدا به لب آمد جان بی طاقت نذر تو شد جوانی ها به خدا به سر آمد صبر عشاقت من و آه دمادم، من و این غم، من و عشق و هم عهدی من و حسرت دیدار، به ره یار، من و ذکر یامهدی که فدایی راه تو ...
فال حافظ امروز دوشنبه 13 آذر 1402
جگر بر سر ما رفت دور از رخِ تو دم به دم از گوشهٔ چشمم سیلابِ سرشک آمد و طوفانِ بلا رفت از پای فتادیم چو آمد غمِ هجران در درد بمردیم چو از دست دوا رفت دل گفت وصالش به دعا باز توان یافت عمریست که عمرم همه در کارِ دعا رفت احرام چه بندیم؟ چو آن قبله نه این جاست در سعی چه کوشیم؟ چو از مروه صفا رفت دی گفت ...
تفال به حافظ دوشنبه 13 آذر 1402؛ بیا کز چشم بیمارت هزاران درد برچینم
... مرا روزی مباد آن دَم که بی یادِ تو بنشینم جهان پیر است و بی بنیاد از این فرهادکُش فریاد که کرد افسون و نیرنگش ملول از جانِ شیرینم ز تابِ آتش دوری شدم غرقِ عرق چون گُل بیار ای بادِ شبگیری نسیمی زان عرقچینم جهانِ فانی و باقی فدایِ شاهد و ساقی که سلطانیِّ عالَم را طُفیلِ عشق می بینم اگر بر جایِ من غیری گزیند دوست، حاکم ...
مشتاق زیارت تولی بودیم/ سرباز ولایت از حرم آمده است
از حرم، از رشادت بگو بیا از جهاد و شهادت بگو بیا تاکه غزه، شود پایدار مقاوم، مهیاتر و استوار بیا و مرا نیز همراه کن مرا از مرام خود آگاه کن بگو تا بدانم فلسطین کجاست؟ چنین بی کس و یار و تنها، چراست؟ بگو که دفاع از حرم، ای جناب! دفاع است از کشور و انقلاب دفاع از حرم، راه قرآن ماست ...
اشعار برتر یازدهمین کنگره شعر فرهنگیاران سپاه منتشر شد+ اشعار
گم نخواهم شد هوای حرم محمد مالدار کاریزی یازدهمین کنگره شعر فرهنگیاران سپاه در سال 1401، (شاهچراغ – شیراز) دوباره چشم من و گنبد طلای حرم صدای اذن دخول پرنده های حرم دوباره عطر حضور فرشته ها پیچید دوباره غرق تمنا شده گدای حرم در ورودی تان خادمان مرا گشتند که دست پر نروم نزد کبریای حرم به آب حوض شما غسل می دهم دل ...
تفسیر غزل حافظ/ ای غایب از نظر بخدا می سپارمت
سپردم و تو با اینکه جانم را سوختی امّا من با وجودِ این از جان و دل تو را دوست دارم . یعنی عاشقِ توام و هر قدر هم که از تو جفا ببینم هیچوقت خاطرم از تو ملال پیدا نمی کند چه دور از من باشی و چه نزدیکم باشی . [ بسوختی = تو آتش به جانم زدی ] بیت دوم تا دامنِ کفن نکشم زیرِ پای خاک / باور مکن که دست ز دامن بدارمت تا دامن کفن زیر پای خاک نکشم یعنی تا نمیرم باور مکن که دست از ...
ادیبستان تابناک ؛ بیست و پنجم
نمونه سه گانی های دکتر بهادر باقری و زندگی این است: نسیم و برکه و آهوی تشنه، خیره به ماه؛ و ناگهان، تمساح! با آنکه می داند خشکیدنش حتمی ست، لبخند، پیغام گل ختمی ست. بی بهشتِ نگاه معصومت، مسلخ برزخ غم است دلم، پایتخت جهنم است دلم *** تو شبی رد شدی از این کوچه، من، دل سربه راه، گم کرده، چون پلنگی ...
حکایت شیرین و خواندنی روباه، خروس و کبوتر
برادر جان چرا می ترسید؟ دنیا پر از عدالت است و ظلمی در کار نیست و من هم عازم حج هستم که به زیارت بروم. خروس گفت چه خوب! پس من هم همراه تو می آیم. روباه و خروس به راه افتادند و از ده دور شدند و به جنگلی رسیدند، کبوتری آن ها را دید و با تعجب گفت چه می بینم؟ خروس و روباه؟ روباه تا خواست حرفی بزند خروس گفت مگر نشنیده ای برادر جان! عدل و خوشبختی جهان را گرفته و ظلم ریشه کن ...
خواهران دشمن از سیاهی چادر شما می ترسد
خورده ای. پدر عزیزم! می دانم رنج و زحمت فراوان کشیده ای تا مرا به این سن رسانیده ای می دانم چه آتشی در دل شماست، ولی نگران نباشید زیرا ما باید با این خون ها درخت پرثمر جمهوری اسلامی را آبیاری کنیم، پدر! زحمت های شما فراوان بود افسوس نتوانستم به اندازه نوک سوزنی از آنها را جبران کنم. برادرانم! همیشه در راه اسلام کوشا باشید و دستورات امام عزیزمان را به جان و دل خریدار باشید ...
تفسیر غزل حافظ / میرِ من خوش میروی کاندر سراپا میرمت
جانان ، گفته ای که لبِ قرمزِ چون لعلم هم درد می بخشد و هم دوا می دهد . گاه پیشِ دردت و گاه پیشِ مداوایت بمیرم . یعنی فدای لبت گردم که هم درد و هم درمان در آن است. بیت ششم خوش خرامان میروی چشمِ بَد از رویِ تو دُور / دارم اندر سَر خیالِ آنکه در پا میرمت ای یار چه با ناز و زیبا راه می روی ، چشم بَد از تو دور باد . قصد دارم وقتی که خوش می خرامی در مقابلِ قدمت جان را نثار ...
فلسطینی های عزیزم می دانم که ثانیه ثانیه ها برای شما یکسال است
باران با همه زیبایش اخرش باران است هرچند چشمان داغ دیده را غسل می دهد و دلها را صیقل ،اما دیشب چنان بارید که پنجره دلم را سیاه ، سیاه کرد و هر لحظه با هوایی ابریش بزم غم اتاق مرا رو به راه می کرد وبر شیشه ها می ریخت و با نم باران ،دلم را غرق اب می کردم من مطمنم که دیشب باران اشتباهی دلم را ابیاری نمی کرد چون باران هم فهمیده بود دل من عزادار است زیرا دیشب من و باران تمام قصه ها ...
فال حافظ دوشنبه 13 آذر 1402
...> بازآید و برهاندم از بند ملامت خاک ره آن یار سفرکرده بیارید تا چشم جهان بین کنمش جای اقامت نتیجه تفال به دیوان حافظ: فال حافظ امروز شما آبان ماهی عزیز نشان می دهد که راه به جایی نداری. همه درها به رویت بسته شده و فکر می کنی که دنیا نیز از هر جهت روی خشم را به تو نشان می دهد. دیگران هم به جای کمک آزرده ات می کنند و مدام ایراد می گیرند. پس تو هم رازهای ...
شلمچه و ما ادراک شلمچه!
آنجا بود که درباره آن هم می گویم، شاید باورتان نشود اما خاکش نبض داشت... همه آن خاک ها انگار داشتند با تو حرف می زدند، وجود شهدا را کاملاً حس می کردی، طلاییه خیلی شهید داد، طلاییه یعنی عشق یعنی آرامش واقعی... تمام خاک آنجا از پوست و گوشت شهدا بود...هوا ابری بود و دل ما هم آشوب، یک حسینیه به اسم حضرت ابوالفضل ( ع) آنجا بود، حالا چرا ابوالفضل؟! خیلی برا ی پیدا کردن شهدا و تفحص ...
حکایت خدادوستانی که وارد جهنم می شوند + صوت
وَأَفْئِدَتُهُمْ هَوَاءٌ ترجمه: و خدا را از آنچه ستمکاران می کنند غافل مپندار جز این نیست که [کیفر] آنان را برای روزی به تاخیر می اندازد که چشم ها در آن خیره می شود. شتابان سر برداشته و چشم بر هم نمی زنند و [از وحشت] دل هایشان تهی است. پیام قرآن را له نکنیم نکته اول اینکه به خدا پناه می بریم از روزی که این توصیفات را دارد. این از همه مهمتر است. اول از همه باید وقتی انسان این آیات را ...
روایت یک عمر ایستادگیِ "عاطف"+فیلم
بَرَد زِ یادم" تو به ناز غمزه مفروش و بپوش حسن ماهت؛ که به شهر کس نماند، که رسد به داد دادم تو چنان سبک خرامی، به دو چشم آرزویم؛ که به سر رود خیالم، که به خواب ناز شادم همه موسم سیاحت، ره عیش و نوش گیرند؛ من حِصّه نوش لعلت، شده طُره ات بلادم ز هِزار گل شنیدم، به هِزار لاله گفتم؛ که توئی تو نوبهارِ همه شام و بامدادم من و از تو شکوه هیهات و نفس نفس ...
سجاده عشقی که در خانه عاطف پهن است
عشق شهرم ملایر و برای وطنم سرودم که شامل اشعار غزل، مثنوی، رباعی و دوبیتی است. او در حالیکه سال هاست با مشکلات جسمی ناشی از این ضایعه نخاعی دست و پنجه نرم می کند، معتقد است وظیفه اش را انجام داده چراکه اگر ایران نباشد، این جان برایش ارزشی ندارد. از او می خواهیم برایمان غزلی بخواند از دیوان عاطف. مکثی می کند، عینکش را از روی لپ تاپی که روی یک میز نسبتاً کوتاه جلو تختش گذاشته ...
شوریده؛ شهرام ناظری
شوی از من همه تاریکی و کفرم چو تو پیدا شوی بر من مسلمانم به جان تو گر آبی خوردم از کوزه خیال تو در او دیدم وگر یک دم زدم بی تو پشیمانم به جان تو اگر بی تو بر افلاکم چو ابر تیره غمناکم وگر بی تو به گلزارم به زندانم به جان تو سماع گوش من نامت سماع هوش من جامت عمارت کن مرا آخر که ویرانم به جان تو درون صومعه و مسجد تویی مقصودم ای مرشد به هر سو ...
سروده ای تقدیم به امام عسکری(ع): عالم تمام، ذکر حسن جان گرفته است
اهل بیت واکرد چشم، نایب هادی اهل بیت امشب چه عاشقانه عطا می کند خدا حاجات را نگفته روا می کند خدا هم نور چشم مادر عالم تویی حسن هم جانشین حیدر عالم تویی حسن پشت و پناه و سرور عالم تویی حسن ابن الرضای آخر عالم تویی حسن جان و دل نقی و جواد و رضا تویی چشم و چراغ و آبروی سامرا تویی نازد به خود خدا که تویی از مظاهرش ...
سعادت در گروه حمایت از ولایت فقیه است
شهادت در راه خدا، با رفتن به این شغل محقق نمی شد. پدر جان: شما علاقه و عشق به این نظام و انقلاب را در دل من شعله ور ساختی و مرا با مسجد و قرآن آشنا کردی، این تو بودی که به من آموختی باید برای رضای خدا کارکنم و دل بسته به رحمت خداوند باشم. همیشه برایم یک الگوی انقلابی و حزب اللهی بودی که جز برای خشنودی خدا نیت و انگیزه دیگری نداشته باشم. از تو می خواهم چونان قله محکم تا روز تشریف فرمایی ...
یورت زینل سال ها بود چشم در راه شما
شهیدان شده آری آغشته به خون هست و بدهکار تولی دانم تو غلامِ علی هستی و تولی در گنبد و از زینلِ هوشیار تولی ما پیرو رهبر شدگانیم و سر خصم از تن بدرانیم و هوادار تولی عالم همه تن باشد و ایران دل عالم این حرف نظامی شده گفتار تولی من مانده دلی و نفسی که رمقی نیست باید بروم بر سر دیوار تولی تا جان بدهد بر من بیچاره ی مسکین آن تربت خوش منظر و هموار تولی ایران نفروشم وجب از خاک عزیزش خاکش کفنم باشد و هم یار تولی ...
امروز با عبید زاکانی : جفا مکن که جفا رسم دلربائی نیست
جفا مکن که جفا رسم دلربائی نیست جدا مشو که مرا طاقت جدائی نیست مدام آتش شوق تو در درون منست چنانکه یکدم از آن آتشم رهائی نیست وفا نمودن و برگشتن و جفا کردن طریق یاری و آئین دل ربائی نیست ز عکس چهرهٔ خود چشم ما منور کن که دیده را جز از آن وجه روشنائی نیست من از تو بوسه تمنی کجا توانم کرد چو گرد کوی ...
جبهه، دانشگاه بزرگ خودسازی است
کارهایتان اخلاص به خرج دهید و کار ها را با دل و جان به نحو احسن انجام دهید سعی کنید وحدت کلمه و اتحاد از میان شما نرود و ایمان و اتکاء به الله را در کارهایتان حفظ کنید و طبق فرموده خود امام شما محصلین امید ایشان هستید پس از هر فرصتی برای بالا بردن سطح معلومات خود بهره جویید و با انجام این وظیفه سنگین انقلاب را تداوم بخشید و از همه دوستان و آشنایان می خواهم مرا حلال کنند. والسلام علی من اتبع الهدی خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار از عمر ما بکاه و بر عمر رهبر افزا. روحش شاد و یادش راهش پر رهرو باد. منبع: خبرگزاری دفاع مقدس انتهای پیام ...
ادبیات پایداری بی مرز است
...> دروغ در همه روزنامه ها پر بود ز تو به جز خبری مختصر نمی آمد نه عشق بود و نه از روی مهربانی بود و گرنه این همه دل، در به در نمی آمد گلو بریده پدر؛ گوشه خیابان ها و تکه بدنی از پسر نمی آمد تو کربلا شده ای یا زمان نمی چرخد که جز برای تو این دست و سر نمی آمد چنان تو گمشده در عشق بوده ای، آری که از تو هیچ نشان و خبر نمی آمد قبول کن که پرنده تو بوده ای پرواز به جز تو از کس دیگر که بر نمی آمد ...
آشنایی با شهید سعاده از شهدای گرانقدر دزفول
شهید سعید سعاده در 28 تیرماه 1348، در شهرستان دزفول چشم به جهان گشود. پدرش کمک بهیار بود. دانش آموز اول متوسطه بود و به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت و سرانجام در 4 دی ماه 1365، در جزیره سهیل بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. متن خاطره شهید سعید سعاده : در عملیات خیبر شیمیایی شد، اما بلافاصله بعد از مداوا برگشت به منطقه و می گفت: افتخار من و عشق من جبهه است. من ...
تفسیر غزل حافظ / ای هُدهُدِ صبا به سبا می فرستمت
بینمت عیان و دعا می فرستمت خطاب را از هدهد به جانان متوجه نموده می فرماید : در طریق عشق مرحلۀ قرب و بُعد نیست ، تو را آشکار می بینم و برایت دُعا می فرستم . وقتی عشقِ عاشق به مرحلۀ کمال رسید به هر کجا که نگاه کند جانان خود را می بیند . بیت چهارم هر صبح و شام قافله ای از دعای خیر / در صحبتِ شمال و صبا می فرستمت هر صبح و شام ، دعاعای کثیره به همراهِ باد ...