عمو دستی به سبیل پرپشتش کشید. گوشه ی آن را تابی داد و گفت: مستأجری ام بد دردیه، هی اَ ای خونه به او خونه. رفتم یَی خونی کِریه کردم، اندازه یَی کُله مرغی؛ چن؟ موی چار تومن، اووم نه بالاشهر، هی پویین موینا! بی بی گفت: - ها، راس می گی ننه، نپه ای روزا اسباب کشی درین، ها؟ ... ... ادامه خبر