سایر منابع:
سایر خبرها
کردم زندگی ام به جایی نمی رسد. پدرش هر چهار پسر خود را مجبور کرده بود امتحان خدمات عمومی بدهند که در مورد بوشمی نتیجه اش شده بود راه پیدا کردن به شغلی به عنوان آتش نشان، شغلی که او چهار سال از عمرش را صرف انجام آن کرد. با وجود اینکه می دانست می خواهد بازیگر باشد، ایده خاصی نداشت که چطور می تواند رویایش را به حقیقت برساند. در عین حال پدرش بود که به او پیشنهاد کرد برای ورود به مدرسه درام ...
، حرف و سخن بسیار است که در گزارش های دیگر به ان خواهیم پرداخت. غرض این است که این مافیا هم به سان سایر گونه های مافیا، در وهله نخست و بدوا از انحصار و نداشتن رقیب به وجود آمده است. به این معنا که وقتی در اواسط دهه 60، قرار بر این شد که برای راه اندازی دوباره چرخ سینمای بومی(که عملا در سال 56 تعطیل شده بود) و تبدیل آن به سینمایی در تراز انقلاب اسلامی، ورود و پخش عمومی فیلم های خارجی در سالن های ...
به عقیده بسیاری از منتقدان آثارش، خاص او و سرزمینش بوده و از ویژگی های بومی و افسانه ها و داستان های کهن کردی نشات گرفته است. بختیار علی مرز رؤیا و واقعیت را درمی نوردد و در مرز بین حقیقت و جادو داستان خود را بیان می کند و کردستان بستری مناسب برای درنوردیدن این مرز است. جایی از داستان از زبان نصرالدین خوشبو می خوانیم: من هم مانند دیگر مخلوقات این کشور نیمی خیال و گردوغبار هستم و نیمی حقیقت ...