سایر منابع:
سایر خبرها
می شد در برق چشمهاش هم اونو دید گفت همه ی پتو ها رو دادم برا بم . گفتم: یه دونه هم برای خودت نگه نداشتی؟ گفت: نه. خونه ی ما تا خونه ی بابام از خیابون جهان آرا فقط پنج دقیقه راه بود. دستم رو گرفت و گفت بریم تو هم کمک کن. من سه چها ماهی بود که ازدواج کرده بودم و طبیعتا همه ی وسایل زندگیم نو و تازه بود. از کمد رختخواب ها پتویی رو برداشتم و گفتم بریم. بابام دستم رو ...
یک فیلم داستانی و سرگرم کننده و درعین حال خوب میگردین، فرصت تماشای نقطه کور رو از دست ندین. اون دسته از دوستانی هم که سینما رفتن رو با هیچی عوض نمی کنن، ازشون خواهش می کنیم به سینما برن و با تماشای بزم رزم در گروه هنر و تجربه هم فضایی متفاوت رو تجربه کنن. کایه دو فیلم پیشنهاد دیگه ما برای شماست که به بررسی سال های پرفرازونشیب انتشار مهم ترین نشریه سینمایی ایران،”ماهنامه فیلم “، می ...
وقتی زندان افتادم، همه چیزم رو از دست دادم؛ اعتبارم، آبروم، همکارهام، دوست هام و فامیل هام یک جور دیگه روی من حساب می کردن. با این اشتباهی که من کردم، آبروم رو از دست دادم. یک ماه اول پدرم اصلاً نیومد ملاقاتم... بدترین چیز توی زندان بی ملاقاتیه. دخترایی بودن که خانواده اون ها رو طرد کرده بود. به نظرم آدم هرچقدر هم که مجرم باشه، نباید خانواده ها اون ها رو تنها بذارن. اون هایی که بی ملاقاتی بودن، بعضی وقت ها از فشار زیاد خودکشی می کردن. یک نفر جلوی من خودش رو از بالای پله ها انداخت پایین، یا با شیشه خودشون رو می زدن. حس خودکم بینی، جلب توجه، عدم تحمل مشکلات، همه باعث خودکشی می شه... ...
... مثلا دلت نمی خواد خونه از خودت داشته باشی؟ بدم نمیاد. خب، حالا اونم دعای بدی نیست که اثاثیه ت مدام رو کولت نباشه هی از این خونه به اون خونه بری. (یا واقعا توقع زیادی از زندگی ندارد و یا اینکه به علت شرایط اقتصادی شان هیچ وقت به خانه داشتن فکر نکرده است.) می توانیم با هم مهربان تر باشیم بعد از سال ها کار کردن درباره موقعیت و مشکلات زنان در خانواده و جامعه ...
...> هارت و پورت را برای داخلی ها بلد هستند. اما اگر آمریکا به روح و متن برجام تجاوز کند، خیلی نایس باز هم گفت وگو می کنند برای موشکی! علی نادری کیهان چه شلیک موشک به عربستان رو تیتر کنه چه مال باختگان موسسات مالی رو، در هر صورت از نظر دولت روحانی خلاف مصالح ملیه ! سودا یالان قشنگ معلومه تحریریه کیهان همه کربلان خودشون گفتن توقیف کنن یه دو روز زیارت کنن.( وگرنه آخه اون تیتر ...
های تو بود؟ تافی گفت بله. باد گفت: من همه چیزهایی رو که توی روز جمع می کنم می برم توی جزیره وسط دریا می گذارم. راه های تو هم الان اونجاست. سوار قایق شو و برو به جزیره، راه هات رو بردار. تافی کوچولو سوار قایق شد. بادبان ها را هم بالا کشید اما قایق از جایش تکان نمی خورد. تافی با ناراحتی به ساحل گفت: قایق راه نمی افته. حالا چیکار کنم؟ ساحل گفت: بدون باد که قایق نمی تونه حرکت کنه. بعد رو کرد ...
...، نه دو بار ... به تعداد شهدایمان. سال گذشته وقتی به عمود 443 رسیدیم با برادر شیخ زکزاکی روبه رو شدیم و به گفتگو نشستیم و این دومین سالی بود که در عمود 443 برای کاروان اتفاقی غیرمنتظره می افتاد. حسین کودکی 5 ساله است، او هیچ کس را ندارد و پدر و مادر و اقوام خود را در موصل از دست داده است، یعنی گروه تروریستی و وحشی داعش اعضای خانواده او را سر بریده بودند و او حال همراه چند تن دیگر از ...