جمشیدی: بخش مهمی از کار تلویزیون را در روایتگری هیأت نوجوانان آموختم+فیلم و عکس - خبرگزاری فارس
سایر خبرها
باور نمی کنید این مرد لُر در شیراز با دست خالی چه کرد !
سرباز واقعی می گوید: جانم فدای رهبر. آقای فرزاد بادپا ما که هیچ، بچه هایمان که هیچ، کلمات مان هم قد خم می کنند وسر تعظیم فرو می آورند در برابر این همه گذشت و ایثار. ای باده جهل، کرده سرمست تو را جز باد بگو چه مانده در دست، تو را با اسلحه پر از اینچنین جار نکش جاروکش این حرم حریف است تو را ...
در غربت 7 سالۀ اسارتِ اردوگاه مُوصل، خدا را می دیدیم/از زندگی بعد از اسارتم، راضی نیستم/بگذارید دنیا ...
افتاد تا رسیدن به کربلا بعثی ها هزار بار خط و نشان کشیدند که حساب سینه خیز رفتن در نجف را در موصل از شما پس می گیریم. حواستان باشد در کربلا خطایی از شما سر نزند. میان عتاب و خطاب، فحش و بدو بیراه بعثی ها به کربلا رسیدیم و در بین الحرمین قبل از زیارت حرم امام حسین(ع) همه بچه ها دور حرم حضرت ابولفضل(ع) جمع شدند. هنوز بعثی ها دور ما پراکنده نشده بودند که یکی از بچه ها از بین جمعیت فریاد کشید "ابولفضل ...
دعوا بر سر آزاده آملی/ اشک هایی که شهادت محسن را خبر داد
... چرا محسن نیامد؟ لحظات اول دیدار و در آغوش کشیدن آن ها چه لذتی داشت. نگاهم روی آن ها ماند. من سه برادر داشتم. این دو که از من بزرگ تر بودند و دیگری که از من کوچک تر بود. پرسیدم: محسن کجاست؟ تا آن زمان نمی دانستم ایشان شهید شده است. نمی دانم چرا این را از او پرسیدم انگار دلم از چیزی خبر می داد. چون هنوز پدر و مادرم هم نیامده بودند. اما مُصر به دانستن این شده بودم که محسن کجاست ...
پولی از پرسپولیس نگرفتم و با پدر و مادرم زندگی می کنم
سال در قطر در حضور تماشاگران کم بازی کرده بودم و به خاطر همین حضور در ورزشگاه یادگار امام (ره) برای من بسیار دلچسب بود. فقط امیدوارم از این هفته در ورزشگاه آزادی میزبان هواداران خودمان هم باشیم. *بازی چه طور بود؟ فکر می کردید تراکتور را در تبریز شکست بدهید؟ بازی که کیفیت خوبی داشت و امیدوارم این روند پیروزی ها ادامه داشته باشد. تراکتور تیم خوب و گردن کلفتی بود ولی خدا را شکر ...
زهرا، دختر روشندل همدانی چگونه حافظ کل قرآن شد؟
به قصه گویی هم علاقه دارم و از خواندن و بیان آن لذت می برم. وقتی از آرزوهایش پرسیدم این طور جواب داد: دلم می خواهد امام زمان زودتر ظهور کند تا همه به یک آرامشی برسند و آرزوی دیگرم این است که برای یک بار هم که شده کربلا بروم و حرم امام حسین(ع) را از نزدیک زیارت کنم. موفقیت من حاصل همدلی و همیاری پدر و مادرم است زهرا رمز موفقیتش را در همدلی و همیاری پدر و مادرش می ...
خبر خوب| قهرمان های ایران هر روز بیش تر می شوند
خدماتی حرم شاهچراغ. این قهرمان شیر پاک خورده با شهامت و چابکی خود با دستان خالی تروریست مسلح که240 تیر جنگی به همراه داشت را به زمین کوبید و جان چندین تن از زائران حرم مطهر شاهچراغ را نجات داد. کار بزرگ این قهرمان به چشم همه ملت ایران آمده است و عوامل سریال عشق کوفی هم در اکران مردمی شان از قهرمان این روزهای ما تقدیر کردند. خیرتان بیش باد مرد عمل. خدا حفظتان کند. تیم ملی کشتی آزاد ایران ...
تلخ ترین خاطرات یک اسیر جنگ بعد از آزادی!
در دانشگاه مشهد قبول شدم. اولین صحنه ای که از حرم امام رضا (ع) دیدم آن سال ها مشهد رفتن مثل مکه رفتن الان بود. اینطور نبود که آدم ها سالی چندبار مشرف شوند. اگر کسی قسمتش می شد و چند سال یکبار می رفت اقوام و اهالی محل جمع می شدند او را بدرقه می کردند و وقتی هم می آمد با اسپند و گل از او استقبال می شد. اما پدر من زمانی که برای اولین بار قسمتش شد به زیارت امام رضا (ع) برود موقعی ...
این مرد وارث یکی از قدیمی ترین کبابی های ری است | لذت کباب با ریحون در عصر چراغ زنبوری
ما 120 سال قدمت دارد. پدربزرگ ما با برادرانش حاج رضا و حاج مدیر محمدی شریک بودند، بعد از آنها پدرم هوشنگ محمدی کار را ادامه داد و بعد از پدر، من و برادرم علی وارد شغل کبابی شدیم و دو برادر دیگرم به حرفه آب نبات فروشی مشغول شدند. حسین محمدی می گوید: اکثر صاحبان مغازه های کبابی راسته بازار ری، یا مغازه کبابی را جمع کرده و تغییر شغل داده، یا آن را اجاره داده اند. تعداد انگشت شماری از کبابی های قدیم ...
فاتحه وسط فوتبال تا فرو بردن سر اسرا در فاضلاب
طول خدمتم جزیره مجنون، طلاییه، شهابیه، پاسگاه زید بود. او به دور دست اشاره می کند و می گوید: زمان اسارتم در طلاییه بود آن هم تک عراق یا تک دشمن، لحظات اسارتمان واقعا لحظاتی است که بازگو کردنش واقعا سخت است باور کنید الان که برای شما در حال تعریف این خاطرات هستم غیر ممکن است شب خوابش را نبینم. بچه های ما خیلی سختی کشیدند و هرگز این خاطرات جنگ از یادشان نمی رود این اتفاقات روح ...
معاون استاندار کرمانشاه: زائران اربعین با انتخاب مرز خسروی وام قرض الحسنه دریافت کنند
خطرناک تر از حاج قاسم سلیمانی برای آمریکایی هاست ؛ در حادثه شاهچراغ هم دیدیم که خواستند کام مردم را تلخ کنند اما شیر بچه ای را دیدیم که با غیرت مردانه به کمک پدر می شتابد، بچه شیعه یعنی این، که یک شیرمرد حیدری با دست خالی به شکار یک شغال مسلح می رود. وی ادامه داد: این رشادت ها در حادثه شاهچراغ برای ما افتخار است، همانطور که حضرت امام رحمه الله علیه فرمودند؛ " بکشید ما را ما زنده تر می شویم ...
صلواتی که کاسه کوزه بعثی ها را بر هم زد
کربلا گم شده بود صالح پور با یادآوری زیارت حرم امام حسین (ع) اشک در چشمانش حلقه می زند و بعد از مدتی سکوت می گوید، حرکت کردیم و زیارت را انجام دادیم، بعد از 6 سال از یک محیط بسته و با نگهبان دور شدیم و به حرم امام حسین (ع) مشرف شدیم، وارد بین الحرمین که شدیم اشک اسرا میان نم نم باران آسمان کربلا گم شده بود؛ زیارت امام حسین (ع)، حضرت ابوالفضل (ع) و امام علی (ع) بهترین لحظات دوران اسارت بود ...
تروریست شاهچراغ پس از قتل عام قصد آتش زدن حرم را داشت
، به آرزوی خود دست یافته بود، شادمان بودند. این داستان کسانی است که از قافله شهدا عقب مانده اند. وی افزود: شهید جهانگیری نیز به شکلی دیگر در آرزوی شهادت بود. پدر شهید جهانگیری می گفت که ایشان هر زمان که به زیارت کربلا مشرف می شدم، به من می گفت که از حضرت اباعبدالله(ع) بخواهید که مرا به آرزویم برساند. این جوان نیز در حرم اهل بیت(ع) به آرزوی دیرینه خود دست پیدا کرد. جوانی که از نسل بعد از ...
این دختر 13 ساله در یک باند شیطانی مردان را فریب می داد
؟ نمی دانم عده چیست. می دانی مرتکب چه جرمی شده ای و چه جزایی در انتظارت است؟ بله، حبس و شلاق. می دانی یکی دیگر از احکامی که قانون گذار برای اتهامت در نظر گرفته است اعدام است؟ مگر من آدم کشته ام؟ شما دروغ می گویید. خدا پدر و مادرم را نیامرزد. مقصران اصلی آن ها هستند. قاضی باید حکم اعدام را برای آنان صادر کند. حرف دیگری مانده است که ...
5 اشکال تاریخی به دیدار امام حسین(ع) و محمد حنفیه در مکه
سال پیش بود می گفتند، شاهکار است ولی جامعه علمی ما در این سال ها خیلی رشد کرده و این اثر را کتاب متداول می بیند. در صفحه 129 و 130 کتاب گفته شده هنگامی که امام حسین(ع) می خواست از مکه به سمت کوفه برود محمد حنفیه جلو آمد و به امام گفت کجا می روید؟ امام به محمد بن حنفیه فرمود: من پیامبر(ص) را دیدم که به من فرمود حسین(ع) خروج کن خدا می خواهد تو را کشته ببیند. محمد حنفیه می گوید چرا زن و بچه ...
دست نوشته شهید چمران برای مردی که گمان می کرد شهید شده است
هرگاه نام اسیر و آزاده به میان می آید و سخن از آزادگان دفاع مقدس است، در صف اول نام زنده یاد حجت الاسلام و المسلمین سید علی اکبر ابوترابی فرد می درخشد؛ مردی که امید آزادگان در دوران سخت اسارت و اسباب شرمندگی بعثی ها بود و هر جا حضور می یافت، منشأ خیر بود. به گزارش تابناک ؛ 26 مرداد 1369 آغاز رهایی اسرای جنگ تحمیلی و بازگشت آزادگان دفاع مقدس به وطن است؛ روزی که ...
زنان مقاومت، اسوه شجاعت
قدر و منزلت زن ایرانی را به اینها نشان دهم. روی این حساب کارهای فرهنگی می کردیم. بقیه بچه ها هم که آمدند با هم صحبت کردیم که چطور رفتار کنیم تا هویت واقعی زن ایرانی را به اینها نشان دهیم. ما را با دست و پا و چشم بسته به خط دوم بردند. در آنجا هم رفتار به همین شکل بود. بدون تفاوت قائل شدن میان زن و مرد همه را نشاندند و شروع کردند به بازجویی کردن. چشم ها همه بسته بود. دست و پاها هم همین طور ...
26 مرداد سالروز ورود آزادگان سرافراز به میهن اسلامی
نامه دل سوزانه شما بسیار متأثر گردیدم. من ناراحتی شما عزیزان در بند را احساس می کنم، شما هم ناراحتی پدرتان را که فرزندان عزیزش دور از وطن هستند، احساس کنید. عزیزان من! سیّد و مولای همه ما حضرت موسی بن جعفر بیش از همه شما ها و ما ها در رنج و گوشه زندان به سر بردند. برای اسلام عزیزش صبر کنید. خداوند فرج را ان شاءاللّه نزدیک می نماید و پدر پیر شما را با دیدن شما شاد می فرماید. به همه عزیزان ...
تک فرزندها ؛ کودکانی که گلخانه ای رشد می کنند
عملی زندگی مواجه نشده و به نوعی از مواجه شدن با جامعه و مشکلات ترس دارد چون بلد نیست با آنه مواجه شود و با آن کنار بیاید و مسئله پیش رو را حل کنند. این دسته از فرزندان به واسطه دل نگرانی های والدین محدود می شوند. انسان یک موجود عادتی است بنابراین در این شرایط به محدود شدن عادت می کند. همچنین پدر و مادر این بچه همه نوع امکاناتی را در اختیار او گذاشتند و زمانی که وارد جامعه و محیط کار می ...
خدا را شکر که اسارت کشیدم/ وقتی فهمیدم مادرم زنده است، آرام شدم!
چطور پیدا کنم، هرکس غصه این را می خورد که از این به بعد چگونه فلانی را ببینید، طرف دیگر می گفتیم وای اگر فردا درها باز شود... اگر فردا آزاد شوم... اگر عزیزانم را ببینم... چگونه با دنیای آزاد روبه رو شوم! شما برای دیدن چه کسی بی تاب بودید؟ من پدرم را در کودکی از دست دادم و فقط مادرم را بود، همیشه و هر روز غصه می خوردم آیا مادرم زنده است... گاهی نامه می آمد، ولی خب کسانی که پدر ...
سرنوشت دختری که محجبه ها را مسخره می کرد!
طلبه بودم. همه این ها حتما حکمتی داشت. پس آمدن من هم تا اینجا بی حکمت نبود. موقعی که دست ها به نشانه عهد با امام زمان عج بالا رفت. خجالت نکشیدم و برای اولین بار به جای خندیدن به این کارها، دستم را بالا آوردم و گفتم: امام زمان عج من به خودت قول می دهم که چادر حضرت زهرا س از سرم نیفتد! حرف های فاطمه ناخودآگاه مرا یادعبارتی از قرآن می اندازد فَإِنَّ اللَّهَ یُضِلُّ مَنْ یَشَاءُ وَیَهْدِی مَنْ ...
خاطرات روز های اسارت غلامرضا فنودی که 25ماه مفقودالاثر بود | نمی دانستم زندگی ام از دست رفته است یا نه
ه بقیه می گفتم از نظر دیگران ما مرده ایم؛ پس اگر همسر شما رفت و ازدواج کرد، گناه نکرده است. بهتر است به خانواده تان فکر نکنید تا تحملتان زیاد شود. نمی دانستم زندگی ام از دست رفته است یا نه مکث می کند. غم در چهره اش پیدا می شود. جرعه ای آب می نوشد و می گوید: ساعت 8 صبح بود که رسیدیم اردوگاه امام رضا(ع). تا ساعت 2 همه گروه ها آمدند و اسرا با استقبال رفتند. اما هیچ کس دنبال من نیام ...
ضرورت بیان خاطرات شهدا برای دانش آموزان/ فرزندان ما از نکات اخلاقی شهدا غافل شدند
تقواطلب بیان کرد: حس ایثار و فداکاری مثل پدر و مادر در برادرانم وجود داشت، به امام زمان(عج) عشق می ورزیدند و به امام حسین(ع) ارادت و علاقه خاصی داشتند و نحوه شهادتشان نیز همچون حضرت علی اصغر(ع) بود. وی ادامه داد: هر دو عاشق شهادت بودند، هنوز پیکر مطهر شهیدان امیر تقواطلب به وطن بازنگشته و در جاده فاو باقی مانده و پدر و مادر تا پایان عمر چشم انتظار این شهیدان بودند. * برگزاری ...
شهدای شاهچراغ امروز تشییع می شوند
نوجوانی که با وجود ترس از تروریست، به یاری پدر زخمی خود شتافتند، و فرزاد بادپا، نیروی خدماتی که با دست خالی، تروریست را خلع سلاح کرد، از این جنس شیرینی ها است. مطمئن بودم دست حضرت پشت سرم است در فیلم ها از حمله تروریستی، مشخص است که عامل تکفیری تلاش دارد هرچه زودتر خود را به داخل حرم برساند تا احتمالاً تعداد بیشتری از زائران را شهید کند. در این مرحله، یک نفر از پشت و در حالی که سلاحی در دست ...
فرزاد حسنی کیست؟
علاقه شدیدی به امام خمینی پیدا کرده بود. حسنی این علاقه مندی را اینطور توضیح داده است. بزرگ ترین عشق دوران کودکی من حضرت امام (ره) بود که از همان بچگی عکس ایشان را جمع می کردم و موثرترین شیوه برای ساکت کردن من، اهدای عکس امام بود. فرزاد حسنی وآزاده نامداری؛ ازدواج و طلاق فرزاد حسنی و مرحوم آزاده نامداری اردیبهشت 1392 در کنسرت فرزاد فرزین ازدواج خود را رسانه ای کردند و در 6 تیر ...
عطر برکت| آن ها که خوب می برند و می دوزند و اسمشان را گذاشته اند خیاط
...، 6 ماه نشده برای خودش خیاطی شده بود که بیا و ببین، دیپلم خیاطی اش هم در نازک دوزی و ضخیم دوزی با معدل 20 گرفت و بابایش همان شب قابش کرد و گذاشت روی طاقچه و خدا را شکر کرد از داشتن چنین دختر هنرمندی. حالا سال ها از آن زمان می گذرد و او خانم خانه خودش و مادربزرگ بچه هاست، محبوبه خانم پیرقلی پور که سال ها بچه هایش هر لباسی پشت ویترین مغازه ها می دیدند را می دوخت و کار راه انداز اهل محل ...
آداب ساده کسب و کار در حدیث دلدادگی پیرمرد دستفروش | شست وشوی روح پای یک بساط کوچک
محسن روی صندلی فلزی کوچکی می نشیند و درباره خانواده اش می گوید: در زمان پهلوی دوم به همراه خانواده تهران آمدیم. اهل روستاهای اطراف نوشهر هستیم. مدتی در نانوایی و لوسترسازی کار کردم. بعداً به بساط گستری روی آوردم. از زمان شاه تاحالا بساط دستفروشی داشته ام. افرادی که به من مراجعه می کنند نسبت به من محبت دارند و همه اینها از لطف خداست که شامل بنده شده وگرنه قابل محبت های مردم نیستم. اگر مردم از گرفتاری ...
شجاعت برخاسته از غیرت دینی
تروریست با سلاح کلاشی که در دست داشت به سمت مردم حمله می کرد، می گوید: پشت سرش دویدم، به او حمله کردم و او را روی زمین انداختم تا زمانی که نیرو های عملیاتی رسیدند. بادپا در پاسخ به این سؤال که در لحظه ای که فرد تروریست را دنبال می کردید و به سمت شما برگشت، آیا نترسیدید که مورد حمله قرار بگیرید، گفت: در آن لحظه نگاه به گنبد حرم کردم و دلم قرص شد، احساس کردم فردی از پشت سر مرا به جلو هل داد و گفت ...
اربعین یادگار حضرت زینب(س) است
که درخشیده، بدرخشد. وقتی برخی گفتند، خداوند بهتر از خدیجه را روزی شما کرده است، فرمود، نه این طور نیست، آن زمان که همه به من پشت کرده بودند، خدیجه با مال و خدماتش برنامه های دین را رونق بخشید. این مادر بزرگوار، دختری تربیت کرد که در کنار علی(ع) نقش آفرین بود. خطبه ای که حضرت فاطمه(س) در مسجدالنبی خوانده است را یک بار مرور کنید و ببینید در چه افقی و با چه ادبیاتی صحبت کرده اند. یک بانویی که پدر ...