خدا را شکر که اسارت کشیدم/ وقتی فهمیدم مادرم زنده است، آرام شدم!
سایر منابع:
سایر خبرها
اول صفر سال 61؛ روزی که بنی امیه عید اعلام کرد!+عکس و فیلم
- الشام الشام الشام - حسین طاهری حرکت کاروان به شام بعد از اینکه امام حسین علیه السلام و یاران آن حضرت در روز عاشورا یعنی دهم محرم سال 61 هجری در صحرای کربلا در برابر لشکری خون خوار، شیطانی و سفاک به فرماندهی عمر بن سعد ایستادند و به مبارزه پرداختند. به دستور یزید بن معاویه و عبیدالله بن زیاد به شهادت رسیدند. خانواده آن حضرت که شامل حدود 84 نفر می شدند، به اسارت گرفته شد. این ...
شادی غم انگیز مردم شام
تبریک می گویند این ها را حاکم وقت به مردم اجبار کرده فردی خبری را با شادی و صدای بلند در سطح شهر جار می زند بشتابید قرار است اسرای خارجی را وارد شهر کنند. روز اول ماه صفر سال 61 هجری قمری، روزی است که اسرای کربلا به همراه سرهای شهیدان واقعه کربلا وارد دمشق، مقر حکومت یزید بن معاویه شدند. منازل عبوری کاروان اسرا از کوفه تا شام بعد از واقعه عاشورا خانواده حضرت ...
فاتحه وسط فوتبال تا فرو بردن سر اسرا در فاضلاب
و روان همه ما را بهم ریخته است ما از نظر جسمی در بین مردم زندگی می کنیم اما از نظر روحی اینجا نیستیم. همه فکر می کردند شهید مفقودالاثرم من چهارم تیرماه 1367 اسیر شدم و حدودا دو سال و نیم در اسارت بودم که فکر می کردند شهید شده ام و مفقود الاثر بودم و تا زمان آزادی ام کسی نمیدانست که زنده هستم و دشمن نیز چون اواخر جنگ بود و می خواست به خانواده ها شکنجه روحی و روانی بدهد اجازه ...
در غربت 7 سالۀ اسارتِ اردوگاه مُوصل، خدا را می دیدیم/از زندگی بعد از اسارتم، راضی نیستم/بگذارید دنیا ...
به گزارش خبرگزاری بسیج خراسان رضوی از نیشابور، فاطمه قاسمی؛ در سالروز در گمان هیچ ایرانی نبود، موصل شهری بزرگ و مشهور و از پایگاه های جهان اسلام در عراق، محل اسارت آزادگانی شود که جوانمردانه و باعظمت اسارت رژیم بعث را تحمل کردند و سرافراز به وطن بازگشتند. امروز 26 مرداد به بهانه سالروز بازگشت آزادگان ...
دعوا بر سر آزاده آملی/ اشک هایی که شهادت محسن را خبر داد
...> اما جاده بود و امکان توقف نداشتیم. من هم آن قدر حالم عجیب بود که نمی دانستم چه می کنم و اصلاً به ذهنم نیامد بگویم که ماشین را نگه دارید. مادر بعداً تعریف می کرد که: به پدر گفت کدامشان شعبان است؟ ما سه نفر پشت نشسته بودیم. من برادرم و یکی از دوستانم. نمی دانم از شوق دیدار، نور چشمش رفته بود یا تغییر کرده بودم. حق هم داشت؛ چهره نوجوانی 17ساله کجا و چهره جوانی که هشت سال اسارت کشیده کجا؟ مادرم مرا ...
انصاریان: هرکس هزینه سفر یک زائراولی کربلا را بدهد، ثواب زیارت سیدالشهدا(ع) را می برد
همه اول ماجرا حاضرند ملاک آخر ماجرا بودن است فدای غلامی که ماند و نرفت سعادت غلام شما بودن است ببین آرزوی دل مادرم شب جمعه در کربلا بودن است او سپس نوحه مشهور من ایرانم و تو عراقی را خواند. پایان پیام/
روایت ایمان هایی که نشکست
عا آشنا کن. من آن موقع خیاط بودم و می گفتم خدایا می دانم این کار نشدنی است اما این را می خواهم. سال ها گذشت تا در اوایل جنگ تحمیلی یک شب رفتم مسجد جزایری بعد از نماز آیت الله جزایری فرمودند می خواهم حوزه علمیه راه بیندازم هر کس مایل است اسم بنویسد. من هم اسم نوشتم. وقتی اسم نوشتم به من گفتند سن شما مناسب این برنامه نیست. به آقای موسوی جزایری عرض کردم اجازه دهید به عنوان خدم ...
چهار بار تا مرز شهادت در اسارت رفتم/ مشکل جامعه ایثارگری اشتغال فرزندانشان است/ کاش کاری کنند این حجم از ...
سنگری فرستادند و یک سرباز عراقی یک نارنجک را برداشت و ضامنش را کشید که پرتاب کند در سنگر تا مارا بکشد که همان لحظه دو تن از سربازان خودشان دستش را گرفته و نارنجک را از دستش کشیدند و به درون آب انداختند. سومین بار نیز روز دوم اسارت بود ماشین هایی آوردند و اسرا را در آن ریختند و بردند در بیابان حدود 200 نفر بودیم این ها داشتند با هم دعوا می کردند و حدود ربع ساعت بعد که آن جا بودیم و قضیه ...
روایتی از 777 روز اسارت در اردوگاه های رژیم بعثی
به گزارش جوان آنلاین به نقل از مهر، مرور شب و روزهای اسارت برایش یک خاطره شده است و در آن 777 روز اسارت، حماسه های زیادی را از همرزمانش در اردوگاه های رژیم بعثی به یادگار دارد. جنگ تمام شد و اعلام خبر آزادی برای او و دیگر همرزمانش شروع زندگی دوباره بود که با گذر از روزهای موسوم به جمعه خونین و یکشنبه سیاه اردوگاهی اسارت، انگار کلید بهشت را به آنان داده بودند. خود را علیرضا ...
استقامتی ستودنی در روزهای سخت/ باز خوانی خاطرات دو تن از آزادگان ملایری
دگرگون نکرده اند (سوره احزاب ؛ آیه 23). مرداد ماه 1369 یکی از روزهای ماندنی و خاطره انگیز در تاریخ معاصر کشور ما است در تابستان 69 موجی از شادی و شور و شعف سراسر کشور را فرا گرفت وآ سمان آبی شد و در امتداد آغوش مردانی از جنس نور آسمان به دیده بوسی زمین رسید ،مردم از اسرایی که سال ها در چنگال رژیم بعث گرفتار آمده بودند با عنوان آزادگان استقبال کردند، روز آزادی پرندگان عاشقی که زیباترین روزهای ...
قهرمان بادپای حرم از لحظه ایثار می گوید: دلبسته شاهچراغم
" همه ایرانی ها قهرمانند"، گفتم کار من در مقابل شجاعت ائمه و کاری که حسین (ع) و یارانش کردند هیچ است. بادپا بار دیگر با حسرت گفت من شرمنده 2 شهید حرم هستم. فرزاد بادپا به گفته خود او اصالتا لر نورآباد و روستازاده است، 34 سال سن و 2 فرزند دارد و اکنون به عنوان نیروی خدماتی شرکتی خادم آستان مقدس احمد بن موسی (ع) است. او در دیدار با استاندار فارس در شرح حادثه تروریستی ...
زیارت امام خمینی پاداش حافظان قرآن بود
...> رضایی افزود: سال دوم راهنمایی که بودم صدای انقلاب در بیرجند به گوش می رسید، من نیز محصل بودم و تنها در بیرجند زندگی می کردم و برای اقامه نماز به مسجد خصوصاً مسجد چهاردرخت می رفتم. وی ادامه داد: یک شب بعد از نماز، متوجه درگوشی حرف زدن چند نفر شدم، نزدیکشان شدم و از وضعیتم برایشان گفتم و آن شب، فرمایشات حجت الاسلام عارفی را در خصوص انقلاب و امام خمینی(ره) شنیدم و پس از آن اتفاق رفت و ...
دست نوشته شهید چمران برای مردی که گمان می کرد شهید شده است
هرگاه نام اسیر و آزاده به میان می آید و سخن از آزادگان دفاع مقدس است، در صف اول نام زنده یاد حجت الاسلام و المسلمین سید علی اکبر ابوترابی فرد می درخشد؛ مردی که امید آزادگان در دوران سخت اسارت و اسباب شرمندگی بعثی ها بود و هر جا حضور می یافت، منشأ خیر بود. به گزارش تابناک ؛ 26 مرداد 1369 آغاز رهایی اسرای جنگ تحمیلی و بازگشت آزادگان دفاع مقدس به وطن است؛ روزی که ...
روایت 10 سال اسارت؛ اشک و لبخندهایی که در زندان های بعثی گذشت
خبرگزاری فارس؛ کرمانشاه، پرستو چمنی - آزادگان یک سرمایه عظیم اجتماعی و فرهنگی برای کشور ما هستند، آزادگانی که با تحمل شکنجه ها، تلخی ها و آزارهای بسیار رژیم بعثی عراق، بهترین دوران عمر خود را در اردوگاه های مخوف و بعضا سلول های تنگ و تاریک سپری کردند. آزادگان سرافراز ایران با وجود شکن
صحنه های شهادت و جانبازی همسنگرانم را فراموش نمی کنم
دار شده یا ازدواج کرده بودند و عروس و داماد داشتند و من آن ها را نمی شناختم؛ با این حال من تنها چهار سال در اسارت بودم و همیشه می گویم باید به سراغ اسرایی بروید که ده سال و هشت سال در اسارت و در بدترین شرایط بوده اند، گرچه همه ما رنج کشیدیم؛ اما رنج آن ها بسی بیشتر بوده است. مداح افزود: کسی که 10 سال از خانواده دور است و در اسارت به سر می برد وقتی به خانه باز می گردد و می بیند دیگر پدری ...
توسل به اهل بیت(ع) مانع از امتحان الهی نمی شود
انتهای چاه 2500 ساله قرار داریم و امیدی به آینده روشن نداشتیم، گفت: اما خدا ما را تا به امروز زنده نگه داشته تا پیروزی حق و از بین رفتن باطل و اهل باطل را از سال 42 تاکنون ببینیم. آزاده دفاع مقدس افزود: کسانی که امروز دم از حقوق بشر می زنند و فریاد آوردن آمریکا به این مملکت را سر می دهند، بدانند در سال های گذشته این کشورها حتی از دادن یک دست لباس به زندانیان انقلاب اسلامی ایران و اسرای ...
آقا معلمی که از اسارت برنگشت
فاش نیوز - شهید فرخی راد در سال 61 در عملیات رمضان به اسارت نیروهای بعث درآمد که در زندان های بعث عراق و پس از تحمل سختی ها و انواع شکنجه های مزدوران بعثی به فیض شهادت نائل آمدند. به گزارش خبرگزاری تسنیم از دزفول، مردم ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بدون اینک فرصتی برای لمس شیرینی و تاثیرات آن داشته باشند، درگیر اهداف شوم رژیم بعثی عراق با آغاز جنگ تحمیلی شدند. جنگی که اساس آن را ...
به یاد سید الاسرای ایران؛ شهید حسین لشگری/ اولین ایرانی اسیر شده و آخرین اسیر آزادشده جنگ ایران و عراق/ ...
به گزارش جهان نیوز ، حسین لشگری از خلبان های نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران است که چند روز قبل از آغاز رسمی جنگ ایران و عراق اسیر شد و پس از 18 سال اسارت در عراق به ایران بازگشت. او اولین ایرانی اسیرشده و آخرین اسیر آزادشده جنگ ایران و عراق است که در مجموع طولانی ترین مدت اسارت را در بین تمام اسیران این جنگ تحمل کرده است. لشگری با شروع جنگ ایران و عراق پس از انجام 12 مأموریت ...
کتاب کربلا به گواه امام سجاد و امام باقر(ع) روانه بازار نشر شد
بررسی سخنان امام حسین(ع) برای یارانش، بدرقه عبدالله بن زبیر از امام حسین(ع) و شهادت مسلم بن عقیل(ع) پرداخته، و طلب یاری از عبیدالله بن حُر جُعفی و خواب قبل از ظهر و شنیدن خبر شهادت خود و یاران را بیان کرده و توقف کاروان امام حسین(ع) توسط سپاه حُر و اقامه نماز جماعت با اذان و اقامه علی اکبر(ع) را به رشته تحریر درآورده است. هفتمین فصل با عنوان بخشی از وقایع ورود به کربلا در کلام امام سجاد و ...
خاطرات اسارت یک افسر ارتشی/ اتحاد و یکدلی ایرانی ها، بعثی ها را عاجز کرده بود
دشمن بعثی درآمد و در اردوگاه های عراقی گذراند. پذیرایی با سیلی در لحظه اول اسارت صبح روز بیست ویکم مردادماه سال 1367 و در واپسین روزهای جنگ به ما سه شب آماده باش داده بودند، احتمال حمله دشمن به منطقه ای که در آن بودیم، یعنی منطقه چهل سراب (جایی میان زبیدات و شرهانی) بسیار محتمل بود و اقدامات عراقی ها در تجدید نیرو و مهمات کاملاً مشهود بود، پیش بینی هم درست از آب در آمد، انگار ...
قصه آزادگان، قصه صبر و پایداری
بار پتوها را هم خیس کرده بودند. آب ریخته بودند روی شان. نیز: جای ترکش ها توی بدنم دهان باز کرده بود و چرک و خون ازش می ریخت بیرون. پرستارها و دکترها می آمدند، نگاهی می کردند و می رفتند. انگار نه انگار. آخر یک دکتر آمد و دستور داد زخم هایم را بخیه بزنند. نه بی حس کردند، نه چیزی. من، یا زهرا می گفتم و آن ها می دوختندم. رزمندگان ما، از همان لحظه نخست اسارت، قساوت دشمن را به چشم می دیدند. در ...
سرنوشت دختری که محجبه ها را مسخره می کرد!
خانه باشیم و دسته ها را نگاه کنیم. مثل همیشه هم کارمان مسخره بازی بود. می گفتیم: می نشینند و گریه می کنند که چی؟! امام حسین برای 1400 سال پیش است به ما چه ربطی دارد؟ البته مادرم همیشه به هیئت می رفت اما چون خواهرم نمی رفت من هم می گفتم حتما خواهرم یک چیزی می داند. مادرم فکرش قدیمی است. محجبه شدنم فاصله چندانی تا محرم نداشت. برای اولین بار با خانم های پایگاه به هیئت رفتم. باز هم همان حس و حالی را ...
خاطرات روز های اسارت غلامرضا فنودی که 25ماه مفقودالاثر بود | نمی دانستم زندگی ام از دست رفته است یا نه
که شکسته شد و شانزده نفر نیروی یگان دریایی باقی مانده آن شب را اسیر بی نام و نشان عراقی ها کرد و لحظه ای که چهار بعثی بر سرش ریختند و او را زدند، درحالی که زخمی بود و نای مبارزه تن به تن هم نداشت. همه این اتفاقات شب چهارم تیر سال 67 رقم خورده و زندگی او را دگرگون کرده است. وقتی به خاطرات روز های اسارت می رسد، نمی تواند لرزش صدایش را مخفی کند. لحنش تندتر می شود، انگار با ضربان قلبش تنظیم می ...
غلام عباس عباسی قبل شهادت در حسرت خادمی امام رئوف بود
پایان جنگ تحمیلی در ناحیه مقاومت سپاه خرامه خدمت کرد و در سال 1382 به افتخار بازنشستگی از سپاه پاسداران نائل آمد. عشق حسین(ع) میراث پدری پدر شهید عاشق خاندان عصمت و طهارت(ع) بود. از این رو، خانه ای که شهید در آن متولد شده را وقف مجلس امام حسین(ع) کرد و این منزل، حسینیه صاحب الزمان(عج) نام گرفت. پدر شهید روز تاسوعا در حال زنجیر زدن از دنیا رفت. شهید هم از آن به بعد با زنجیر پدرش ...
بازگشت آزاد مردان
توانستند سال های سخت دوری و اسیری را تحمل کنند. چگونه می توان صبر و بردباری این مردان آزاده را روایت کرد که هر چه بگوییم در وصف آن نمی گنجد.آری آنها واژه صبر را به گونه ای دیگر معنا کردند. اما ما برای هر یک از زخم های تن این غیور مردان،لحظه های اسارت و رنج و درد شکنجه های وحشتناک و عمری که در بند گذشت مدیونیم.برای پدری که در حسرت قد کشیدن فرزندش ماند تا خاک وطن در چنگال ...
امام جماعت 90 ساله حرم که ذکر رکوع و سجود را هفت مرتبه می گفت
.... صلوات و دعاهای بعد از آن را هم می گفتند. اگر هم کسی یا الله می گفت، دوباره همه این اذکار را تکرار می کردند. نماز ایشان آن قدر طولانی بود که شخصی گفت: مادرم در رکوع پنج شمع نذر کرده بود که آقا زودتر از رکوع بلند شود، یکی دیگر می گفت: اگر کسی اول نماز صبح ایشان، برود غسل کند و برگردد، به جماعت می رسد. از ایشان پرسیدند شما چرا رعایت اَضعف مأمومین را نمی کنید، فرمودند: اضعف از خودم کسی را نمی بینم ...
برای کور کردنت حلالم کن!
نابینا کردی حالا توقع داری که من تورا ببخشم؟! مقداد که چیزی برای گفتن نداشت با شرمندگی سرش را پایین انداخت و پس از چند لحظه به (سلام) نگهبان اردوگاه نگاهی کرد و با اشاره به او فهماند که اصرار فایده ای ندارد. سرانجام هردو از همان طرفی که آمده بودند برگشتند و رفتند. چند روز بعد از آن ماجرا، روز موعود فرا رسید و درب های اردوگاه یکی پس از دیگری باز شدند. آن روز فراموش نشدنی شاهد ...
ماجرای اسارت هم زمان دو برادر/ یکی به اسم پدربزرگ مادری و یکی به اسم پدربزرگ پدری
به گزارش خبرنگار، 40 روزی است که غم فراق برادر در جانش نشسته، آن هم برادری که رفیق، هم سنگر و هم رزمش در دوران جنگ و اسارت بوده است. حال وهوای آن روزها، شوق جبهه رفتن را در دل همه بچه های دبیرستان شهید منتظری انداخته بود و این دو برادر هم به عشق رفتن به خط مقدم روزها را شب می کردند و شب ها را روز. هر ترفندی را که می دانستند به کار بستند، از پوشیدن چهار دست لباس روی هم و به پا کردن کفش پاشنه بلند ...
خدایا! فرزندم لحظه ای از خط اهل بیت عصمت و طهارت (ع) فاصله نگیرد
آنان که در راه تو و برای تو و بسوی تو گام برمی دارند، ثبات قدم و اطمینان خاطر عطا فرما و تجدید حیات مجدد اسلام را که به دست بزرگ پرچمدار توحید، در عصر کنونی و به همت امت کفر ستیز اسلام، تحقق یافت به ظهور مهدی موعود استمراری پر شکوه عنایت فرما و ریشه کفر و نفاق را به دست پر توان این سلحشوران خداجوی، در سراسر جهان، بِخُشکان. خدایا، پدر و مادرم را قرین لطف و محبت خود قرار ده که عمری در راه تو ...
گفت و گو با نخبه قرآنی شهرستان مرزی کلات "حنانه مجاور" دارنده رتبه برتر چهل و یکمین دوره مسابقات کشوری ...
پیدا کردم که در این مرحله نیز لطف خدا شامل حال بنده شد و رتبه برتر کشوری را به دست آوردم. یک جمله به پدر و مادر؟ از پدر و مادرم که همواره در این راه حامی من بودند و کمکم نمودند صمیمانه سپاسگزارم. یک جمله به مربیانتون؟ از مدیر عزیز مدرسه و به ویژه مربی محترم خانم رضوانی که به جد پیگیر کارهای من بودند و معلمانم که در این راه در کنارم بودند تقدیر و تشکر می کنم و ...