دست کوچکم در دست های مادر بود. پشت سر پدر و در کنار آن خواهرم که خیلی کوچک بود و برادرهای بزرگتر، قدم به فروشگاهی گذاشتیم که در رویاهای رنگین کودکی انگار دنیای فانتزی وزیبای لباس های بچگانه، دامن های شیفون دار، کفش های قرمزبندی دخترانه و... را تداعی می کرد. ... ادامه خبر