سایر منابع:
سایر خبرها
کردند نه برای ایجاد وحشت و هراس در دل همنوع. بگذریم، بانو شما سیمین سینمای ایران هستید و در دل همه ما جا دارید، برایتان آرزومند بهترینیم و دعای خیرماپشت سرتان. امیدوارم نام کاشان هیچ وقت شما را به یاد فحش و دشنام و توهین نیندازد، امیدوارم همچون قبل شهر کاشان شما را به یاد سهراب سپهری بزرگ بیندازد، یاد تمدن هفت هزارساله، سفالینه های گلی سیَلک، باغ فین، کویرمَرنجاب، یاد پنجره، فکر، هوا، عشق، چشم ها ...
جشن های ملی تعمیم دهیم و برای شاد کردن مردم فکری بکنیم؛ زیرا افزایش شادی، موجب افزایش دلبستگی و علاقه آنان به شهر و دیارشان و دین و مذهبشان می شود و انسجام فرهنگی و ملی و میهنی افزایش می یابد. درواقع بهتر است برای شادی آفرینی جامعه به وسیله برگزاری اعیاد سرمایه گذاری کنیم و با کمک هنرمندان شهر با سرمایه گذاری در این مورد از بروز انواع بیماری های روحی و روانی جلوگیری کنیم تا افراد با وجود همه بحران ها و سختی ها حداقل شاد و به آینده ای بهتر امیدوار باشند. انتهای پیام ...
کنونی می شد که سیاست صرفاً مسئول جنگ و دشمنی باشد (که شاید آدام اسمیت و مارکس هم با چنین وضعی مخالف نبودند) و کار اقتصاد و فرهنگ و دانش و هنر را اهلش به عهده گیرند شاید آشوب در جهان کمتر بود اما این فقط یک شاید است زیرا از آغاز عصر رنسانس سیاست از اخلاق و دین جدا شده است تا آن هر دو در حصار خصوصیشان بمانند و سیاست همه کاره باشد. مارکس می گفت که در جامعه من طبقه دولت وجه وجودی ندارد اما ...
شما هنرمند گرانقدر که شهر ما را برگزیده و به فرهنگ و هنر مردمان هفت هزارساله بها دادید تشکر کنم و متأسف شوم برای آنچه به شما گذشت هر چند ابعادش کوچکتر از حد اهمیت است... کاش آن عزیزانی که دستور حمله را به سربازان شان دادند می دانستند که ما همه ایرانی هستیم، فرهنگ و هنر ایران فرهنگ و هنر خودمان است و حمله به شما یعنی حمله به خودی. کاش می دانستند که ما همگی انگشتان یک دستیم با قدوقواره های متفاوت ...
آن خانه بزرگ پدربزرگ بود . آن روز سرمای استخوان سوز تهران نمی گذاشت با بچه ها در حیاط بازی کنیم، همه جمع شده بودیم در اتاق عمویم که خیلی اهل کتاب و مطالعه بود، کتابخانه بزرگی داشت که همه جور کتاب و مجله به ویژه نوشته های چپی، آثار نویسندگان روس، آندره ژید و کلی از ادبیات فارسی مثل یکی بود یکی نبود جمال زاده چشمهایش اثر ممنوعه آن روزهای بزرگ علوی، ماهنامه سخن و خیلی نوشته های دیگر . ...
: سلام خانم معتمدآریا خواستم ازطرف خودم و همشهریانم از شما هنرمند گرانقدر که شهر ما را برگزیده و به فرهنگ و هنر مردمان هفت هزارساله بها دادید تشکر کنم و متاسف شوم برای آنچه به شما گذشت هرچند ابعادش کوچک تر از حد اهمیت است... کاش آن عزیزانی که دستور حمله را به سربازان شان دادند می دانستند که ما همه ایرانی هستیم، فرهنگ و هنر ایران فرهنگ و هنر خودمان است و حمله به شما یعنی حمله به خودی. کاش می ...