سایر خبرها
لرستانی در بیست و هفت سالگی آنقدر سرخوش و خوشحال بود که حواسش به دور و برش نبود و یک روز با سر به زمین خورد خودش می گوید همه چیز خیلی ساده شروع شد طوریکه وقتی امروز بهش نگاه می کنم باورم نمی شود اتفاقی به این سادگی که ساده تر از آن هم قابل حل بود و می توانستم از آن بگذرم ، زندگی ام را دگرگون کرد افسردگی بعد عشق یک موقعی داستان شکست عشقی ساده و یک خطی برایم اتفاقی ...
...> پیشنهاد توسط روغن نیمه جامد لادن 5 کیلوگرمی از اسنپ مارکت(تعداد محدود) موز 1 کیلوگرمی فقط 37 هزار تومان از اسنپ مارکت خرید بیمه اتش سوزی با بهترین قیمت در طرح خانه امن بیمه سامان در زمانت صرفه جویی کن و خودروی لوکس خودت رو با سوییچ بفروش! محصولات پریم رو با بهترین قیمت از خانومی بخر! همین الان کلیک کن! آموزش 0 تا 100 بورس [کاملا ...
.... دیدم نه، سرش را با دست نگه داشته که آن را بالا نیاورد! وقتی ماشین دور زد که از مجتمع بیرون برود، گویا یک چیزی از وجودم جدا شد، یک چیزی از قلبم پرید. یک لحظه منقلب شدم، بدون اینکه گریه کنم یا اشکم جاری شود. هیچ کس هم از زمان رفتنش مطلع نبود؛ چون اوایل جنگ سوریه بود و از لحاظ امنیتی نباید کسی چیزی می فهمید. تلفن مادر در خط آتش! حتی در رزمایش ها می گفتم: وقتی داری می ری ...