سایر منابع:
سایر خبرها
، شما ذهن تان را از همه مشکلات روز خالی کرده و برای استراحت کردن و داشتن یک روز شاد، خود را آماده می کنید. 2- برنامه ریزی می کنند دانستن برنامه فردا و این که فردا چه کارهایی باید انجام دهید، باعث می شود که احساس راحتی و آرامش کنید. قبل از خواب، افراد سرزنده و شاداب برای روز بعد برنامه ریزی می کنند و به این ترتیب وقتی از خواب بیدار می شوند با عزم و اراده بالا کارهایی را که برای ...
.... روز ها خود را در معرض نور قرار دهید نور به مغز شما پیام می دهد ترشح ملاتونین را متوقف کند و به این ترتیب نقش مؤثری در بالا رفتن هشیاری شما بازی می کند؛ حتی نور مصنوعی. کمی ورزش کنید ورزش کردن در ساعات آغازین صبح به بیدار شدن بدن شما کمک می کند. ورزش صبحگاهی فشار خون شما را پایین می آورد، استرس و تنش هایتان را کاهش می دهد و کمک می کند شب ها بهتر ...
می کنند. گفتم چه شده؟ گفتند صبح خدمتکار منزل صغری خانم وقتی به اتاق ایشان رفته دیده حاج آقا مصطفی به صورت افتاده است. عادت حاج آقا مصطفی این بود که چهار زانو که می نشست یک بالش روی پایش می گذاشت و روی بالش دولا می شد. این بنده خدا فکر کرده بود که ایشان طبق معمول نشسته است یکی دوبار صدا می زند وقتی جواب نمی شنود نزدیک می رود می بیند که صورت ایشان کبود شده می اید و خانم ایشان را صدا می کند و آنها هم ...
بوده است. هر روز صبح کامپیوترم را روشن می کردم و از آپارتمان کوچکم در مرکز تورنتو به وبلاگ های جدید رسیدگی می کردم و کمکشان می کردم تا دیده شوند و مخاطب جذب کنند. جمع متکثری بودند: از نویسندگان و روزنامه نگاران تبعیدی، یادداشت نویسان زن و کارشناسان فناوری گرفته تا سیاست مداران، روحانیون، رزمندگان سابق و روزنامه نگاران محلی. همواره افراد بیشتری را ترغیب می کردم. از مردان و زنان مذهبی و ...
خواهی چکار؟ گفت انصافاً خودت که خوابش را دیده ای دیگر نباید که جلویم را بگیری. گفتم خوابش را دیده ام اما این فقط خواب است! گفت نگو دیگر! انگار انتخاب شده ام. *جبران می کنم...اربعین کربلا می رویم با اینکه رضا تنها برادرم است و خیلی برای ازدواجش شوق داشتم اما در روز جشن همه فهمیدند که من چقدر آشفته و ناراحتم. غمگین و ماتم زده فقط نشستم و با هیچ کس حرف نمی زدم. مهمان ها از ...
.... ادل به این مسئله اذعان می کند: "من نسبت به این کار شوق و اشتیاق زیادی دارم. هر روز بخش کوچکی از این شوق رو احساس می کنم. این مسئله باعث نشد که زندگی من کاملا دگرگون بشه اما یک آرزو برای خودم دارم. ده سال قبل تنها مسئولیتم این بود که برای خودم ترانه ها رو بنویسم و سر ساعت هم می رفتم مدرسه و هیچکس هم به من توجهی نمی کرد و مسئله شگفت انگیزی در اون دوران وجود داشت. می دونی ...