آپارتمان کهنه اما بزرگ روی پشت بام ساختمانی نزدیک آپارتمان خودشان می روند. اما سرنوشت اینجا نیز دست از سرشان برنمی دارد. مستاجر قبلی بخشی از وسایلش را آنجا گذاشته و از آمدن و بردن آنها خودداری می کند. رعنا که در خانه تنهاست، صدای ورود کسی را می شنود و به هوای این است که عماد است، اما عماد نیست. شب که عماد بازمی گردد و از پله ها بالا می آید، روی پله ها خون می بیند و در داخل آپارتمان رعنا را می بیند که به ...