سایر خبرها
واقعاً هیچ وقت یادم نمی رود. این، تصویر نه چندان دور از ذهنی است که همه ی ما در مقابل خود داریم. شما این تصویر را در سطح بین المللی توسعه دهید. واقعه ای است که در حال حاضر هم دارد اتفاق می افتد. الان منطقه ی خاورمیانه، یا بگویید منطقه ی اسلامی -خاورمیانه و شمال آفریقا- حکم همان شهری را دارد که دشمن آن را اشغال کرده یا در حال اشغال است. البته این نوع اشغال با اشغال سنتی نظامی قدیم تفاوت دارد. سیطره ی ...
؟ کودک پاسخ داد: این چپیه! شیخ گفت: فرزندم! همانا این مرد پدر توست! جمله مریدان از این درایت شیخ کف و خون قاطی کرده و و راه بیابان در پیش گرفتندی. اس ام اس کولر اعتراف می کنم معلم دوم دبستانمون می گفت: املاها رو خودتون بنویسید چون من با دوربین مخفی می بینم کی به حرفام گوش می ده... از اون روز کار من شده بود گشتن سوراخ سمبه های خونه و سوال های مشکوک از مامان بابام که امروز کی اومد؟ کی رفت؟ به کدوم وسیله ها دست زد؟ بیشتر هم به دریچه کولر شک داشتم! منبع :کپی پیس کن ...
سلامی داغ خدمت همه شما عزیزان. به شماره دویست و 85 رسیده ایم. بسیار خوشحالیم از این که در این مدت انگیزه ما بودید و باعث شدید که در کنار یکدیگر این شماره مرتفع را فتح کنیم! خب دیگر، بس است. برویم سراغ عکس ها: مریلا زارعی و شهرام مکری، محو در هنر ناب و آواز خاص ناظری ها در کنسرت چند شب پیششان. کنسرتی که از لغو نشدنش بسیار خوشحال شدی ...
که اسمش خرگوش بود. داستان خیلی تخیلی بود. از آن زمان دارم می نویسم. چرا تصمیم گرفتید نویسنده شوید؟ اگر کسی از من نسخه خوشبختی را بپرسد، می گویم: قدم اول پیدا کردن کاری است که بیش از همه چیز از آن لذت می برید و دوم پیدا کردن فردی که بابت انجام آن به شما پول بدهد. من خودم را خیلی خوش شانس می دانم که می توانم با نویسندگی از پس خودم بربیایم. آیا برنامه ای برای نوشتن ...
منحنی اش، هنوز هم انحناء را از زاویه هندسه اقلیدسی می فهمد و بیان می کند. * جامعه علمی آلمان چه قدر بزرگان علمی مثل ابن سینا را می شناسند؟ کسانی که متخصص فلسفه و تاریخ علوم هستند ابن سینا را نسبتأ خوب می شناسند. منتها هرچند که ابن سینا در اروپا خیلی مشهور است، اما عموم مردم اروپا نظیر اکثریت تحصیلکردگان ایرانی خبری از این مسائل ندارند. اما بیاد دارم در هزاره ابن سینا که چند ...
...: یک اتفاق ساده مسیر زندگی من را تغییر داد. در مسیری که برای معالجات به تهران و سقز می رفتیم، با فردی آشنا شدیم که معلم مدرسه دانش آموزان استثنایی بود. او ما را راهنمایی کرد که ما هم می توانیم تحصیل کنیم و چنین مدرسه ای هم وجود دارد. بعد از آن به سقز مهاجرت کردیم و البته به دلیل معالجات، یک سال تأخیر داشتم برای ورود به مدرسه. در مهر سال 74 وارد مدرسه شدم. روزهای اول وقتی خانواده ای بچه اش را ...