سایر منابع:
سایر خبرها
: وقتی این حرف را زد یک شعر به ذهنم آمد این بود رقص و جولان بر سر میدان کنند، رقص اندر خون خود مردان کنند/ چون رهند از دست خود دستی زنند، چون جهند از نقص خود رقصی کنند . فرمانده نیروس قدس سپاه افزود: وقتی شهدا را از دست می دهیم، آن وقت به ارزش آنها پی می بریم. شهدایی چون همدانی، باقری، کاظمی، علی هاشمی و بسیاری دیگر شاید هر صد سال مثلشان بیاید، وقتی این شهدا را از دست می دهیم یک خلا است، مثل ...
. از سوی دیگر شمع ادعای پروانه را باور ندارد زیرا پروانه همچنان با خود است. از خود دست برنداشته معشوق را برای گرماو نورش می خواهد. در فکر بهره بردن است. پروانه از شمع می پرسد من که می سوزم رواست چون عاشقم . اما تو برای چه می سوزی؟ شمع میگوید تو مدعی عشقی ولی تو خبر نداری عشق راستین چیست. عشق حقیقی را من می شناسم که به خاطر عشق سراپا می سوزم و باز ایستادگی نشان می دهم آنقدر که دیگر از وجود من اثری ...
این حرف را زد یک شعر به ذهنم آمد این بود رقص و جولان بر سر میدان کنند، رقص اندر خون خود مردان کنند/ چون رهند از دست خود دستی زنند، چون جهند از نقص خود رقصی کنند . فرمانده نیروی قدس سپاه افزود: وقتی شهدا را از دست می دهیم، آن وقت به ارزش آنها پی می بریم. شهدایی چون همدانی، باقری، کاظمی، علی هاشمی و بسیاری دیگر شاید هر صد سال مثلشان بیاید، وقتی این شهدا را از دست می دهیم یک خلا است، مثل ...
...> سرلشکر سلیمانی تصریح کرد: در حادثه سوریه توفیق شد از نزدیک با این چهره آشنا شوم. بعدا متوجه شدم سردار همدانی از چند روز قبل از شهادتش مطمئن بود. در لحظه آخر خیلی بشاش بود و با خنده به من گفت بیا یک عکس بگیریم شاید آخرین عکس من باشد. وی اضافه کرد: وقتی این حرف را زد یک شعر به ذهنم آمد این بود رقص و جولان بر سر میدان کنند، رقص اندر خون خود مردان کنند/ چون رهند از دست خود دستی زنند، چون جهند از ...
یادگاری بگیریم شاید این آخرین عکس من باشد، من وقتی این حرف را شنیدم یک حسی به من گفت؛ ان شاالله که هیچی نیست و هیچ اتفاقی نمی افتد، اما من حالت پرواز، اشتیاق و حالت عروج را در سیمای حاج حسین می دیدم. وی اضافه کرد: وقتی حاج حسین همدانی این حرف را به من زد این شعر به ذهنم آمد که رقص و جولان بر سر میدان کنند، رقص اندر خون خود مردان کنند، چون رهند از دست خود دستی زنند، چون جهند از نقص خود رقصی ...