خوانی ها به لهجه شیرین افغانستانی ادامه دارد و طنین لبیک یا ضامن غریبان شور و شیدایی عزاداران را به اوج می رساند. حالا در چند قدمی حرم، نوای روضه می آید و جوان ها و پیرها و کودکان دسته عزاداری که مرثیه ناتمام خود را در گوش حرم زمزمه می کنند، پشت سرم را نگاه می کنم، تا چشم کار می کند دسته های عزاداری است و مردمی که دل به این آستان و صحن و سرا داده اند. غبطه باید خورد بر این همه ارادت، بر این همه آستان بوسی و آستان دوستی، بر این همه شیدایی و همین جاست که از عمق وجود به عزاداران رضوی در دلم می گویم... عزاداریتان قبول و این اوج گرفتن آسمانی تهنیت... ...
وبه سراغ مادر زینب رفتم. مادر زینب هم بر دستش پارچه سبزی بسته بود ومی خواهد آن پارچه را به پنجره فولاد بکشد و برای دخترش زینب ببرد. مادر زینب می گوید: هر برنامه ای که از حرم مطهر امام رضا(ع) پخش می شود زینب با جان و دل آن برنامه را گوش می دهد، وقتی نقاره می زنند، او ناخدا گاه گریه می کند. مادر زیر لب السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا، آجرک الله یا صاحب الزمان را ...
...> خدا ساقی شد و جامی به وی داد به پیشانیش عزت بوسه می داد شرف زن جبهه می آید فرا یاد مبین دستی گر از پستی برون زد به پیشانی حق، سنگ جنون زد شراب نور زان آیینه چون رست خدا با خون خود آیینه را شست کجایی، ای نگار آسمانی گل خورشید عشق جاودانی دل من در هوایت می زند پر هوایت آسمان و دل کبوتر سخن گو تا جواب از ...
لاهیجان رفتیم سالن 800 -700 نفری را برای اجرا دادند. دلهره داشتم که چطور سالن را پر کنم. 3 شب با سالن پر اجرا رفتم. از دهات با وانت می آمدند تا تئاتر تماشا کنند. چه شاخصه ای در این نمایش باعث این همه استقبال شد؟ داستان آدمی بود که شنلی می دوزد که آن را می دزدند و او می میرد. بعدها در جست و جوهایم به جمله ای از داستایفسکی برخوردم با این مضمون که تمام ادبیات روس از زیر شنل ...
خانه
