سایر منابع:
سایر خبرها
های آموزشی و پرورشی ابوحامد را به نمایش گذاشته است. رساله ی منهاج المتعلّم (15) غزّالی چکیده ای از اندیشه های آموزشی و پرورشی او را که برگرفته از احیاء، منهاج العابدین (16) و تا اندازه ای منقذ است، بازتاب داده است. پاره ای از این نگرش ها را غزالی در رساله ی فاتحةالعلوم نیز گنجانده است- نگاشته ای که از دیرباز به او پیوند یافته است. (17) غزّالی، در رساله ی لدنیّه درباره ی دانش و ارزش و رده ...
فرایند به اجمال بیان می کند: متکلمان متقدّم به شدت با آموختن منطق مخالف بودند و آن را بدعت یا کفر تلقی می کردند... اما به نظر متکلمان متأخّر، از غزالی به بعد ... منطق در تقابل با مقولات ایمانی نیست، حتی اگر در تعارض با برخی از ادله ی آنان باشد (ابن خلدون 1958:3, 146). در این مقاله کتاب القسطاس المستقیم (غزالی1353) تحلیل می شود، که به گمان غزالی در ایجاد این تغییر نگرش [نزد متکلمان متأخّر ...
متحیّز نمی شود و جسم نیست منطبع نمی شود، و نیز متصل به بدن و یا منفصل از آن نیست، همان طور که خدا نه در خارج از عالم است و نه در داخل آن است و فرشتگان نیز به نظر آنها چنین هستند (ص197 [به نقل از ترجمه پارسی]). غزالی سپس با نظر به این نظریه روح، رأی مختار خود را چنین شرح می دهد: "فقط می خواهیم بر این دعوی ایشان که می گویند جوهرِ مجرد بودن نفس به براهین عقلی شناختی است اعتراض کنیم و این ...
(مذموم) و گونه های چهارگانه ی نخست از دانش های اینجهانی؛ در رساله ی لدنّیه از دانش عقلی؛ در معراج السالکین از گونه های سه گانه ی نخست دانش هایی که با آنها نیکبختی علمی و عملی را می جوییم و در مستصفی از عقل محض سخن می گوید. در واقع، در آنچه آوردیم غزّالی به گونه ای از فلسفه یاد می کند که می توان آن را در چهارچوب زیر نمایش داد: 1. دانش منطق شامل: الف. جدل (ستیهندگی)؛ ب. مناظره (خلاف، گفت وگو ...
در این جا آمده همان طبقه بندی است که ابن سینا در کتاب شفا از علوم علمی انجام داده است. غزالی در رساله میزان الاعمال، بیشتر به اخلاق فیلسوفانه نظر می کند، به قدر کفایت، دلیل وجود دارد که ثابت کند زمان تصنیف این رساله، قبل از پیوستن به تصوف بوده است. وات هم این موضوع را تصدیق می کند (150 .Intellectual p) هاوازوره لازاروث یافح در مقاله ی خود با عنوان مکتوبات غزالی (که فصلی از رساله چاپ نشده دکترایش با ...
افلاطون و ارسطو داشته است چون در المنتقد نقدهای ارسطو بر سقراط و افلاطون و نیز تفاوت های او با این دو فیلسوف را برمی شمارد،(12) و این نشان می دهد که آثار این فیلسوفان را خوانده بوده است. هیچ قرینه و شاهدی وجود ندارد تا اثبات کند که غزالی آثار فیلسوفان متأخر یونان را هم درباره فلسفه اخلاق به طور مستقیم مطالعه کرده باشد، اما به نظر می رسد که آراء ایشان را از طریق تألیفات و گزارش های متفکران مسلمان از ...
..., p. 315. ابن سینا جود را به مثابه بخشش نه به خاطر پاداش تعریف می کند. الشفاء، الهیات، جلد6، فصل 5، ص296. 7- Abrahamov, :Causality”, p. 89. 8- شایان ذکر است که طبق نظر ارسطو رابطه ای میان خداوند و شرّ وجود ندارد، زیرا خداوند وجودی سرمدی است. Metaphysics, VII-IX, Eran, pp. 236-238. CF. al-Ghazali - Tah ful, p. 94. 9- De natura deorum, II, 121, and 120-130 ...