سایر منابع:
سایر خبرها
علوی در گفت و گو با خبرنگار ایسنا، در پاسخ به این سوال که شنیده ها از مرگ یک نوزاد به دلیل اصرار پزشک بر زایمان طبیعی مادر در بیمارستان بنت الهدی حکایت دارد، افزود: مادر برای امر زایمان به این بیمارستان مراجعه کرده و پزشک معالج نیز معاینات لازم را انجام داده است و هیچ مشکلی وجود نداشته است. وی با اشاره به اینکه مادر سیر طبیعی زایمان طبیعی را طی می کرده است، اظهار کرد: مورد و یا مشکلی ...
پوشیده بودیم ، یکی از سربازها اوایل ورود ما به اردوگاه بدون هماهنگی وارد اتاق شد . ما هم بلافاصله بیرون آمدیم و گفتیم تا فرمانده اردوگاه نیاید و بگوید که چرا سرباز بدون هماهنگی وارد اتاق شده است ، تحت هیچ شرایطی داخل نمی شویم . به آن ها گفتیم درست است که ما اسیریم ، اما یک انسان هستیم و نباید به حریم ما تجاوز شود . درواقع این برخوردها را برای جلوگیری از حرکات و مسائل بزرگتر انجام می دادیم . تا ...
مادرهای نابارور را شاد و ذوق زده کرده اند، دریچه ای از امید رو به دلت باز می کند. ترانسفرهای دکتر خادم برای رفتن به اتاق عمل حاضر باشند! این جمله یعنی دکتر نیره خادم، استاد دانشگاه، جراح و متخصص زنان و زایمان و مدیر مرکز ناباروری میلاد، تا دقایقی دیگر آماده می شود تا جنین های یکی دو روزه زوج های جوانی را که متقاضی لقاح آزمایشگاهی هستند به درون بطن مادران جوان یا احیانا مادران حامل، تزریق کند. در ...
انجام داد. او سخنرانی هم انجام داد که بسیار طولانی بود. بخشی از این سخنرانی به شرح زیر است: توتی از روی نیمکت بازی را شروع کرد و از دقیقه 54 به جای محمد صلاح به میدان آمد. همسرش ایلاری و سه فرزندش هم در مراسم خداحافظی توتی حضور داشتند. لحظه موعود فرا رسید. متاسفانه لحظه ای رسید که من هرگز دوست نداشتم از راه برسد. در چند روز گذشته، چیزهای زیادی در مورد من ...
همیشه به حاج آقا چه به لحاظ غذایی، ادب و احترام و همه چیز رسیدگی ویژه داشتم و اکنون هم که در بستر بیماری هست ازبه نظر من حاج آقا عالم با عمل بودند و همیشه به اعتقادات خودشان عمل می کردند، حاج آقا همیشه مطالعه داشتند و به مطالعه اهمیت می دادند و چندین ساعت در شبانه روز مطالعه می کردند. اصطلاحاً همیشه سرشان در کتاب بود. هیچ کمکی دریغ ندارم، چون قبولش دارم و دوری حاج آقا را هرگز، حتی یک لحظه ...
تاسوعا شهید شده است. مانند حضرت عباس شجاع بود و مانند او هم به شهادت رسید. این چند روز تا جنازه برگردد خیلی سخت تحمل کردم. یک شب ساعت 3 شب بود که دیدم چراغ اتاق حجت روشن است. در را که باز کردم دیدم سجاده را پهن کرده و دور و برش هم پر از کاغذ است. گفتم حجت چه کار می کنی؟ گفت نماز می خوانم همان روز بود که وصیت نامه اش را می نوشت و وصیت کرده بود که در همین امامزاده شعیب دفن شود. وصیت ...