سایر منابع:
سایر خبرها
ایران آنلاین / شاملو؛ یک شاعر، یک عاشق و یک آدم معمولی شماره خانه مورد نظر ما زیر سبزی پیچک ها پنهان شده است. کنار می زنیم این سبزها را و... درست است. همین جاست. بعد از یک شب توفانی، حالا آرامشی دل انگیز حاکم است. چند بزرگراه طولانی و چندین خیابان و محله را طی کرده ایم تا رسیده ایم به این جا که انگار دنیای دیگری است، پر از آرامش و سکوت و رویا. بانوی میزبان در سفید آهنی را می گشاید و نگاه مان می چرخد بین زیبایی او و ضیافت رنگین گل ها ...
رمانش بهره می برد. این مرد با نام ژرژ ژرفو ناخواسته درگیر یک ماجرای جنایی و گنگستری می شود. نکته ای که درباره ساختار این رمان وجود دارد این است که فصل های ابتدایی اش چون قطعات به هم ریخته پازلی هستند که باید در کنار هم قرار بگیرند تا ارتباط شخصیت ها مشخص شود. فصل های میانی تا پایانی هم با سرعت و شتاب زیادی به پایان کار ختم می شوند. به عبارتی، فصول ابتدایی کتاب، برای مخاطب گنگ و مبهم ...
همان اوایل اشاره شد و مردم ما کم و بیش به آن دست پیدا کرده اند، حلول این آگاهی را می توان در جوانرو مشاهده نمود. قتل و عام عشایر شجاع و غیور، انتقام گیری های شخصی، قحطی و گرسنگی، زورگیری و قتل و غارت در لابلای این قصه دل انسان را به درد می آورد. اما آن چیزی که به حیات قصه جان می دهد و مخاطب را درگیر ماجرا می کند جریان عاشقی جوانرو و نرگس است که در پی آن موضواعات سیاسی و تشنجات اجتماعی هم ...
یکسره به جاذبه های زندگی می سپارد و در آن ها حل می شود. او همچون خلف خود والتر بنیامین انزوا را در ازدحام می جوید و در تن سپردنِ بازیگوشانه به رنگ های متنوعِ زندگی شهری. همچون آواره ای بی جا و مکان یا ساکن در مکان های موقتی که در آن ها هردم اضطراب جاکن شدن هست، به جاذبه های شهرِ شلوغ می زند تا گم شود و به چشم نیاید و در جستن انزوا در ازدحام، شعور شهودی خود را با حساسیتی حیرت انگیز به کار می اندازد ...
به هر کاری می زنند و چنگ به هر ریسمانی و سرانجام یکی هویتش را می بازد، دیگری عشق بزرگ زندگی اش و یکی هم جانش را. یکی هم راه میان بُر پُرپیچ وخم را به سلامت طی می کند و موفق می شود. نویسنده آن ها را از ایران تا لنج های قاچاقچیان انسان در اندونزی، کمپ های جزیره کریسمس استرالیا و البته شهر کوالالامپور مالزی، با همه زیبایی ها و وحشت هایش، دنبال می کند تا با روایتی رئالیستی و قصه گو جهانی پُر از ...
؟ مردم در هر صورت به دنبال عشق می روند، اصلا بازتاب عشق در آثار تصویری لذت دو چندانی دارد مگر همین مردم نبوده اند که سده ها پیش قصه عشق خسرو و شیرین و بامه و عذرا را زمزمه می کردند؟ آن ها در مواجهه با محصولات هنری و فرهنگی بیش از هر چیز از بازنمایی واقعیت مدد می گیرند تا با این همانی تجربیات خودشان را گسترش بدهند نه که با مشاهده آدم ها در وضعیتی غیر واقعی در تجربیات شخصی خودشان هم دچار انشقاق و ...
می نشست. مخاطب الان من متولدین سال های هفتادوپنج، هفتادوشش اند که شاید خیلی حوصله دیدن و شنیدن آثار کلاسیک را ندارند و من می خواستم به لحاظ اندیشه و تکنیک به این برسم که افلیاها و هملت های تهران الان چطور زندگی می کنند؟! در دوره ای که نزد رابرت ویلسون آموزش می دیدم همیشه می گفت برای مدرن کردن یک متن کلاسیک، باید یک تونل پیدا کنید. تونلی که شما را از گذشته به امروز و از امروز به گذشته ...