سایر منابع:
سایر خبرها
سخت گیری ادارات هم ، یک عده ای تایید می کردند که اگر گفتند که آقا کسی نیاید بیرون ، حد عمل را بکنند و یک عملی دنبال این حرف باشه شاه: حالا من تحقیق می کنم راجع به سنجابی و اگر یک همچین حرفی زده باشه؟ امینی: خوب دیگه چاره ای نیست باید جلوش گرفته بشه شاه : بگیریمش امینی : بله چون اینها یک مقداری دارن تلاش هایی می کنند برای اینکه مانع آمدن [غلامحسین] صدیقی ...
مترو یه جوری شده که هر کی احساس می کنه یه چیزی تو کیفش اضافیه پا می شه می فروشتش 2- تو جاده شمال داشتم می رفتم، یه دفعه یه گاو پرید وسط جاده، زدم رو ترمز و خیلی شاکی دستمو گذاشتم رو بوق، دیدم همینجوری وایساده تو جاده داره نیگا می کنه، اومدم پیاده شم گاوه یه نگاه به من کرد، یه نگاه به تابلوی محل عبور حیوانات، بعد یه سری تکون داد و رفت! اصن داغونم کرد 3- چرا از نظر هادی عامل ...
تی وی پلاس: مگه می شه هوا سرد باشه، تو خیابون باشی، اهل شکم و هیجان هم باشی و وقتی از کنار خیابون رد می شی و این چرخ های لبو و باقالی فروشی رو ببینی، واینستی؟ در یکی از شب های سرد پاییز تهران، دلمان هوس لبو و باقالی داغ کرد، برای همین زدیم به دل خیابون تا هم سرپوشی روی هوس شکم مان زده باشیم، هم کمی بیشتر با این آدم های زحمتکش کنار خیابون های شلوغ و بی رحم تهران آشنا شیم. ...
آن ستاره ی پر نور کنار ماه است. دختر بچه گفت: مادرم زیر خاک رفته است. عمه گفت: آفرین، چه بچه واقع بینی، چقدر سریع با مسئله کنار آمد. دختر بچه از فردای آن دفن مادرش، هر روز پدرش را وادار می کرد او را سر قبر مادرش ببرد. آن جا ابتدا خاک گور را صاف می کرد، بعد آن را آب پاشی می کرد و کمی با مادرش حرف می زد. هفته ی سوم، وقتی آب را روی قبر مادرش می ریخت، به پدرش گفت: پس ...