سایر منابع:
سایر خبرها
هم نمی شنید، مرا به پشت یک پَت (تپه) برد بعد از مدتی موفق شدم کمی ببینم و بعد 17 روز بینائی من به لطف خدا کامل برگشت ولی صورتم کامل کبود و سیاه شده بود و سه چهارماه طول کشید تا خوب شد. _چطور اسیر شدید؟ بعضی از بچه ها در سنگر های عراقی پناه گرفتند و بعضی در پاکسازی اسیر می شدند خود ما تا صبح در سنگرهای عراقی از اینجا به آنجا؛ جا به جا شدیم و نهایتا همراه آقای زمردیان اسیر شدیم. ...
...> سینمایی ترافیک 05:29 مستند ایران لرستان 07:06 سریال باجاناقلار 07:45 گون آیدین 08:30 برق و زندگی 09:22 تروسکه 09:40 آفتاب و مهتاب 10:19 سریال خداحافظ بچه 11:05 ائویمیز ( خانواده ) 11:45 اذان نغمه سی 12:48 ویژه اذان ظهر 13:34 سینمایی ترافیک 13:56 همایش شهدای سرشاخان ...
از این قرار است: حامد نوشته است: طلبه سطح سه است و گاهی اوقات خرمافروشی کرده و گاهی دست فروشی. ح.ر نوشته: من خود طلبه ام و مشغول پژوهش ولی طلابی را می شناسم که در کنار طلبگی مشغول شغل هایی هستند که جالب است. نزدیک به 10 طلبه می شناسم که یک شب در میان ناظر کُشتارند و از 9 شب تا اذان صبح در کشتارگاه هستند. طلبه ای دیگر در کارگاه میز و صندلی به صورت پاره وقت مشغول است، طلبه ای ...