سایر منابع:
سایر خبرها
بردند قربانی ماجرا قبل از مرگ با فردی بهنام عباس - 21ساله- در ارتباط بوده است. بنابراین بلافاصله عباس دستگیر شد وتحت بازجویی قرار گرفت. او در نخستین بازجویی گفت: چند ماهی از ازدواجم سپری شده بود که دوستم شهروز به من گفت، همسرم قبل از ازدواجش با من، با او رابطه داشته است. بعد هم حرف های زشت و ناپسندی زد که مرا دگرگون کرد. چون من همسرم را عاشقانه دوست داشتم و هرگز باور نمی کردم او قبلاً با ...
...> متاهلی؟ نه. قبلا ازدواج کرده بودم. اما زمانی که فرزندم یک ساله بود، همسرم به خطر اعتیادم از من جدا شد. حالا پسرم 11 ساله است. دوباره ازدواج نکردی؟ نه. می خواستم ازدواج کنم، اما به اتهام آدم ربایی بازداشت شدم. وضع مالی ات خوب هست؟ بله. مشکل مالی نداشتم. پس چرا به آدم ربایی دست زدی؟ آدم ربایی در کار نبود. ما فقط پولمان را ...
. جواد در زندان از مریضی دخترش مطلع شد و فهمید که روز به روز حالش وخیم تر می شود. جواد قصفی اسیر آزاد شده لبنانی: روز شنبه به خانه زنگ زدم. شماره را که گرفتم نابه زن ها را شنیدم. اول فکر کردم کی از نزدیکان خانمم فوت کرده است. اما صدای ناله خیلی شدید بود. فکر کردم باید کسی که از دنیا رفته جوان باشد. اما اصلا به ذهنم خطور نکرد که ممکن است جمیله باشد. ساعت 2 بعد از ظهر با همسرم صحبت می کردم ...
پزشکی قانونی معرفی شد. مادر ابوالفضل همراه پدر و وکیل خانوادگی شان که صبح دیروز برای پیگیری پرونده به دادسرای امور جنایی آمده بود، به خبرنگار ما گفت: از قاضی پرونده درخواست کردم قاتل پسرم را در ملأ عام قصاص کنند. زن جوان ادامه داد: از آنجا که چند سال قبل از شوهرم جدا شده ام، پس از حادثه خیلی ها که اصلاً در جریان زندگی ما نبودند، انگشت اتهام را به سوی من گرفتند و حتی در مراسم دفن پسرم به من نیش ...
بیشتر نداشتم که با او آشنا شدم. شماره تلفنش را که روی کاغذ نوشته بود به من داد. چند روز بعد به او زنگ زدم و همین شروع آشنایی ما بود. همان سال ازدواج کردید؟ چند وقت بعد همراه خانواده اش به خواستگاری ام آمد اما خانواده ام با این ازدواج مخالفت کردند. ایمان خانواده ام را تهدید کرد که اگر راضی به این وصلت نشوند مرا می دزدد. من هم که کم سن و سال بودم و عاشقش شده بودم پاهایم را توی یک ...
و آمد و مرا بردند خانه مادرم و ترکم دادند و بعد هم طلاقم را گرفتم. **مرگ؛ پایان دردناک یک زندگی عاشقانه اما زندگی فاطمه بعد از گذشت یک سال از طلاق وارد مرحله دیگری می شود، زمانی که او با دوست برادرش آشنا می شود و این آشنایی به ازدواج دوم این زن جوان ختم می شود، ازدواجی که سرانجامی دردناک تر از زندگی اول او دارد. فاطمه درباره ازدواج دومش می گوید: یک سال بعد از طلاق ...
عرض آمده بود؟ خیلی سال بود که این پرونده به شعبه 76 آمده بود. باید یکسری کارهای دیگر هم انجام می شد که گفتیم همه کارهایش انجام شود تا ابتر نماند چون نمی شود پرونده های بزرگ را بدون انجام یک سری کارهای مقدماتی دست خورده کرد. فکر می کنم کار کردن روی آن پرونده حداقل یک تا دو سال وقت آزاد می خواهد که من اصلاً وقت آزاد نداشتم و بعد هم دیگر تمایلی به ماندن در دستگاه قضایی نداشتم. ...
قوت گرفت که افسران نازی به آمریکای جنوبی رفته اند، من هم تردید نداشتم که پدرم هم در میان این افسران است و در آن سوی دنیا به زندگی خود ادامه می دهد. و سال ها طول کشید تا آلفرد بالاخره مرگ پدر خود را باور کرد. افزون برآن، افرادی مانند آلفرد پس از آزادی و پایان جنگ با مشکلاتی نظیر پیش داوری مردم و سرزنش طرفداران حکومت سابق نیز روبه رو بودند. بسیاری از آنان هر روز در کوچه و خیابان مورد تهدید و توهین ...
؟ کمک نکنم که کتکها را خورده ام! ادامه می دهد: به نظرم الان مثل زمان قدیم نیست که مرد فقط بیرون از خانه کار کند و زن درون خانه. الان خیلی از خانم ها شاغلند و مسلماً توقع دارند همسرشان در کارهای خانه کمکشان کند. حرفشان هم حساب است. ادامه می دهد: جزء آن دسته از مردهایی نیستم که خانمم در خانه گوشی دست بگیرد یا جلوی تلویزیون بنشیند و من پیشبند ببندم و ظرف بشویم یا آشپزی کنم ولی ...