سایر خبرها
دختران تمام خانواده های اشراف و اعیان و وزرا و وکلا آنجا درس می خوانند. هم این دبیرستان تازه ساز بود و هم مدیرش خانم شوکت الملوک جهانبانی بود که این مدرسه را در آنجا مثل گل سرخی در یک زباله دانی کرده بود. به هر حال مجله پنج شنبه درآمده و من دوشنبه بعد قرار دارم که بروم از آن مدرسه گزارش بگیرم. خانم مدیر قبلا بچه ها را جمع می کند و می گوید امروز خبرنگار اطلاعات هفتگی، می آید و مودب باشید و ...
پدرمان بر سر یک میهمانی زنانه فامیلی آنقدر مادرمان را سین جیم کرد که او عصبانی شد و گفت؛ اصلاً خیال کن مرده ای و من از دخترانمان نگهداری می کنم. خیال می کنی بچه ها را به حال خودشان رها می کنم؟ در میان جر و بحث شان بود که مادرمان عصبانی شد و برای درآوردن لج پدرمان گفت که به او خیانت کرده و... تا اسم خیانت به میان آمد خواهرانش هم خندیدند و دختر کوچکتر گفت: آقای قاضی ما که هر سه شبیه پدرمان ...
موضوعی دعوا کردم و او در حالی که به من بد و بیراه می گفت؛ اعتراف کرد که به من خیانت کرده و هر سه دخترمان از مرد دیگری هستند... وقتی قاضی نگاهش را به سوی آنها برگرداند، دختر بزرگتر گفت: آقای قاضی دو هفته پیش پدرمان بر سر یک میهمانی زنانه فامیلی آنقدر مادرمان را سین جیم کرد که او عصبانی شد و گفت؛ اصلاً خیال کن مرده ای و من از دخترانمان نگهداری می کنم. خیال می کنی بچه ها را به ...
کس به احساسات ما احترام نمی ذاره. بعد بارها شنیدم پدرم برای سایر اقوام و دوستان این موضوع را تعریف کرده و بعد هم خودش گفت ما تو 30 سالگی از زن حرف می زدیم بابامون می زد تو گوشمون چند دور بچرخیم حالا این اومده میگه می خوام آشنا بشم و بعد ازدواج کنیم؛ این اتفاق را برای هر کسی که تعریف کرد آخرش با خنده گفت اینا بچه نیستن که گودزیلان . علیرضا بعد از نادیده گرفته شدن احساسش از پدرش سرخورده ...
دو هفته پیش پدرمان بر سر یک میهمانی زنانه فامیلی آنقدر مادرمان را سین جیم کرد که او عصبانی شد و گفت؛ اصلاً خیال کن مرده ای و من از دخترانمان نگهداری می کنم. خیال می کنی بچه ها را به حال خودشان رها می کنم؟ در میان جر و بحث شان بود که مادرمان عصبانی شد و برای درآوردن لج پدرمان گفت که به او خیانت کرده و... تا اسم خیانت به میان آمد خواهرانش هم خندیدند و دختر کوچکتر گفت: آقای قاضی ما که هر ...