سایر منابع:
سایر خبرها
دم مرگم دل گرم طلوعی دگرم مادر گل ها مجید قاسمی •••••••••••• همیشه این سوالم بوده مادر که رنگ لاله ها یعنی چه رنگی همیشه گفته بودی باغ سبزِ ولی رنگ خدا یعنی چه رنگی نگاه مادرم چون یاس می شد به پرسش های من لبخند می زد زمانی رنگ سرخ لاله ها را به دنیای دلم پیوند می زد ولی من باز می پرسیدم از او که منظورت ز آبی چیست مادر ...
دست یافتنی نیست..... به هر تقدیر آب رفته به جوی بازگشت و دوباره اکبرخان گل سرسبد مجالس و محافل شد. پایش را در تار جایی گذاشت که پای کسی به آن جا نرسید. تاج اصفهانی می گفت: تنها کسی که می تواند جواب آواز مرا بدهد، اکبر خان است و من جز با ساز او نمی خواهم بخوانم. ادیب خوانساری نیز می گفت: جایی که اکبر هست، اجازه بدهید با او بخوانم و این زمانی است که در اصفهان، نوازنده های ...
تو آن ها را می بری یا آن ها تو را. شانه ام را زیر یکی از تابوت ها می دهم و با موج جمعیت به سوی معراج روان می شوم. سنگینی عجیبی روی شانه ام احساس می کنم. نیک که می نگرم این سنگینی از وزن تابوت نیست، از بار یک مسئولیت است. حالم منقلب شده است. دلم می خواهد این فاصلۀ کوتاه کوچه تا معراج هیچ گاه تمام نشود. به خودم که می آیم وسط حیاط معراجم. داخل حیاط قیامتی برپاست. بیش از 200 تابوت شهید را ...
اجراهایمان نیز تاثیرِ خودش را می گذارد. ما ساز زدن هایمان – از نظر تکنیکی- به هم نزدیک شده است –لااقل من این طور فکر می کنم- و این اتفاق یکی از مهم ترین نکات در نواختنِ گروهی است؛ اینکه نوازنده ها در عین توانایی های فردی و تکنیک های متفاوتشان، می توانند صدایی خلق کنند که انگار روحِ یکسانی در آن حاکم است. مساله همین جاست. در این سال ها تعداد گروه ها و امکانات و تعداد کنسرت ها بسیار بیشتر از قبل هست ...
بهترین اشعار طنز عاشقانه اول روضه می رسد از راه قد بلند است و پرده ها کوتاه آه از آنشب که چشم من افتاد پشت پرده به تکه ای از ماه بچه ی هیأتم من و حساس به دو چشم تو و به رنگ سیاه مویت از زیر روسری پیداست دخترِه ...، لا اله الا الله! به ولا الضالین دلم خوش بود با دو نخ موی تو شدم گمراه چشمهایم زبان نمی ...