سایر منابع:
سایر خبرها
فریاد "بابا، بابا" در آغوش می کشیم و قدری آن طرف تر گوش های خسته یک یتیم از درد تنهایی و غربت درد می کشد! گاهی خودمان هم نمی فهمیم وقتی عکس های رنگارنگ خواستگاری و عقد و عروسی مان را پشت سر هم می فرستیم و "من و عشقم، همین الان" کنان از شادی لحظه های مان خبر می دهیم چه سیل و توفان و زلزله ای در دل یک دختر تنها برپا می کنیم که به هزار و یک دلیل مثل یتیم بودنش، مثل انتظار برای ازدواج خواهر ...
بوسه می زند. برهوت این دنیای خاکی شایان میزبانی چشمه سار همیشه جاری تو را نداشت. تو که در آیینه زخم ها و داغ ها و در هجران پدر غریبانه زیستی و در وداع شبانه ات با پهلویی شکسته، خانه گلین را به امید آغوش بهشتی پدر ترک گفتی... منزلت و جایگاه رفیع حضرت زهرا علیهاالسلام در نزد حضرت علی علیه السلام نشانگر اوج شخصیت زن در نگاه اوست، یک زن می تواند چنان بالا رود که مایه مباهات و افتخار امام (علیه ...
زندگی خصوصی خودتان برایمان بگوید چه شد که با همسرتان آشنا شدید؟ شفقی: من و همسرم از کودکی با هم آشنا بودیم؛ چراکه دو خواهر او زن دایی های من بودند و ما از بچگی پدر و مادرهایمان باهم در ارتباط بودند. آن زمان مثل الان نبود که دختر و پسر بنشینند با هم صحبت کند؛ پدر و مادرها انتخاب می کردند و ما هم بله را می گفتیم، به یادم دارم یکی از همسایه ها مرا برای حمید خواستگاری کرد و مادر ...
...> 7. انقلاب ما (2) دانلود سرود انقلاب ما (2) دانلود آهنگ بدون کلام انقلاب ما (2) انقلاب، انقلاب، انقلاب ما نام تو بهترین شعر ناب ما تو بزرگی و این افتخار ماست عطر آزادی ات یادگار ماست با تو کشور شده از قفس رها صد کبوتر شده در رهت فدا انقلاب، انقلاب، انقلاب نور با تو دشمن شده از وطن چه دور عطر آزادی ات از جهاد ماست معنی نام تو اتحاد ماست رهبرم، رهبرم، رهبر عزیز هر زمان کرده ای با بدی ستیز باغ سبز وطن یادگار توست سرخی لاله ها افتخار توست گروه سرگرمی ستاره ...
تاریخ وجود داشته است. اما همه پیام انبیا و کتب الهی چیزی جز رابطه میان انسان، خدا، هستی و آخرت نیست و صراط مستقیم با این چهار واژه برای ما تعریف شده است. وی همچنین در ادامه تاکید کرد: در راهی که انسان باید بپیماید هیچ گونه تفاوتی میان زن و مرد دیده نشده است. آیت الله جوادی آملی نیز در کتابی ذکر کرده اند که روح خدا که در انسان دمیده شده است، نه مختص زنان است و نه مردان، بلکه در هردو ...
...> پیداست از دنیا دل ات خیلی گرفته از فرط گریه گاه می گیرد صدایت این روزها در من چه می بینی که شب ها انگار سوزِ دیگری دارد دعایت با این کبودی باز هم من آفتابم ابری ست اما پس چرا حال و هوایت؟ یک وقت از احوال من غمگین نباشی حتی به جان من همه درد و بلایت در پیش عشق من به تو یک بار هیچ است ای کاش صدها بار می مُردم برایت دیدم که جان هم پیش تو قابل ندارد پس با خجالت ریختم آن را به پایت ...