در بخشی از کتاب سلام بر ابراهیم آمده است: شب وقتی از زورخانه بیرون می رفتم، گفتم: داش ابرام حوزه می ری و به ما چیزی نمی گی؟ یک دفعه با تعجب برگشت و نگاهم کرد. فهمید دنبالش بودم. خیلی آهسته گفت: آدم حیفه عمرش رو فقط صرف خوردن و خوابیدن بکنه. ... ادامه خبر