اولین باری که جنازه را دیدم، چهار ساله بودم. ماشین نعش کش شهرداری آمده بود، جنازه عمه باشی را روی تخته ای آوردند و من در پیچ کوچه، کنار دیوار کاهگلی سرک کشیده بودم و به آن جنازه آرام خوابیده نگاه می کردم. مفهومی از مرگ در ذهن نداشتم اما اشک می ریختم. ... ادامه خبر