از وقتی خودم را شناختم او را در کنارم یافتم،سال های سال شریک غم و شادی یکدیگر بودیم وقتی بزرگ شدیم همسرم شد و زندگیمان را زیر یک سقف با تمام سختی ها و مشکلات آغاز کردیم . هر روز صبح سرکار می رفتیم و شب برمی گشتیم خانه. نگاهش، حرف زدنش،خندیدن و غر زدن هایش برایم تکراری شده بود . ... ... ادامه خبر