سایر منابع:
سایر خبرها
، گذشت آن روزها و مدت بعد دیدم وقتی این فرد از مقابل چادرها رد می شود همه به او احترام می گذارند، اما من اهمیتی نمی دادم، تا اینکه بعد از یک و نیم سال فهمیدم که آن رزمنده فرمانده ما بود! "شهید مصطفی موسوی" فرماندهی که با آن ابهت و عظمت خود هیچ وقت غرور مرا نشکست! با اینکه قدرتش داشت تا مرا تنبیه کند، اما چنین کاری نکرد و امروز هنوز هم وقتی یاد آن شهید بزرگوار می افتم از درون آتش می گیرم ... ...
مردی ندیده بودم که تا این حد نومید و فلاکت بار باشد.جامه اش ژنده و کثیف و موهای صورتش بلند و درهم بود.مثل این بود که چندین روز درون یک خاکروبه دان به سر آورده است.با همه این اوصاف، او حالا از دردسرهای یک شغل بزرگ سخن می گفت. نزدیک بود استهزایش کنم. این مرد یا دیوانه بود یا با سخنانش بر بیچارگی خود طنز اندوه باری می زد. گفتم : هدف های بزرگ و مناسب عالی در ازای خود سخت کوشی و دلهره هم بهمراه ...
کردی و تمام رنجها و بلاها را از من دور ساختی لَمْ یَمْنَعْکَ جَهْلی وَجُرْاءَتی عَلَیْکَ اَنْ دَلَلْتَنی اِلی ما یُقَرِّبُنی باز هم نادانی و دلیری من بر من جلوگیرت نشد از اینکه راهنماییم کردی بدانچه مرا به تو نزدیک کند اِلَیْکَ وَوَفَّقْتَنی لِما یُزْلِفُنی لَدَیْکَ فَاِنْ دَعَوْتُکَ اَجَبْتَنی وَاِنْ سَئَلْتُکَ و موفقم داشتی بدانچه مرا به درگاهت مقرب ...
اَتْمَمْتَ عَلَیَّ جَمیعَ النِّعَمِ وَصَرَفْتَ عَنّی کُلَّ النِّقَمِ نسبت به من تا اینکه تمام نعمتها را بر من کامل کردی و تمام رنجها و بلاها را از من دور ساختی لَمْ یَمْنَعْکَ جَهْلی وَجُرْاءَتی عَلَیْکَ اَنْ دَلَلْتَنی اِلی ما یُقَرِّبُنی باز هم نادانی و دلیری من بر من جلوگیرت نشد از اینکه راهنماییم کردی بدانچه مرا به تو نزدیک کند اِلَیْکَ وَوَفَّقْتَنی لِما ...