همسر شهید شیرخانی گفت: حضرت آقا که وارد اتاق شدند، اشک از چشمانم سرازیر شد. محمدحسین آرام نمی گرفت و می گفت، می خواهم با آقا حرف بزنم. ایشان را کار دارم! او پسر بچه ای سه ساله بود و بازیگوش... ... ادامه خبر
جستجوگر خبر فارسی، بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است (قانون تجارت الکترونیک). برای مشاهده متن خبری که جستجو کردهاید، "ادامه خبر" را زده، وارد سایت منتشر کننده شوید (بیشتر بدانید ...)
سایر منابع:
با دوستان خود به اشتراک بگذارید
می پسندم
0