همسر شهید یدالله سلیمانی گفت: وقتی پیکر یدالله را به خانه آوردند، اهالی محل به استقبالش رفتند. غوغایی به پا بود. آنقدر یدالله آرام خوابیده بود که بچه ها فکر کردند پدرشان خواب است. وقتی لباس خونی پدرشان را دیدند، هر دو بی هوش شدند. ... ادامه خبر
جستجوگر خبر فارسی، بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است (قانون تجارت الکترونیک). برای مشاهده متن خبری که جستجو کردهاید، "ادامه خبر" را زده، وارد سایت منتشر کننده شوید (بیشتر بدانید ...)
سایر منابع:
با دوستان خود به اشتراک بگذارید
می پسندم
0