شعار سال : کودکی سانریسا اندرسن در خانه ای گذشت که آشفته بازار بود. هشت ساله بود که والدینش از هم جدا شدند و او با مادرش به کلرادو اسپرینگز رفت. آنجا بود که فهمید دارد با یک محتکر زندگی می کند. شاید علتش سوگواری برای آن ازدواجِ ازدست رفته بود، یا شاید عادتی بود که با تشدید وابستگی مادرش به مواد مخدر و الکل وخیم تر شد. روی میز آشپزخانه، لباس ها تا سقف روی هم تل انبار شده بودند؛ این لباس ها را رایگان از کلیسا یا خیریه ها می گرفت. مبلمانی که مادربزرگ خیر ...