سایر منابع:
سایر خبرها
که به عزم شهادت می رود از جان گذشته است و پیروز است. همرزمانش می گفتند: در هر عملیات خطرناکی وارد می شد و در انتظار شهادت بود. و خوشحالم که در سوریه مفید بود و همرزمانش همگی به این موضوع اذعان دارند ولی خودش از کارهایش چیزی نمی گفت ولی همرزمانش از رشادت ها و کارهایش تعریف می کردند. بصورت مقطعی به عراق هم می رفتند و برمی گشتند، مثلاً یک هفته تا ده روز می رفت و می آمد ولی سوریه که رفت ثابت بود. ...
گریه می کردم. بهش گفتم من شرمنده ام. خیلی دراماتیک است . وصف ماجرای غواصان شهید در زبان نمی گنجد دهکردی : قصدم این است که چنین اتفاقی را در نظر بگیرید. نمی شود به اینها پرداخت؟ الان ماجرای غواص ها ماجرای کمی نیست. واقعاً اندر زبان نگنجد، ورای حد تقریر از شب آرزومندی. این اتفاق باید در کتاب، نه کتاب شوری که یک باره 30 جلد کتاب، 50 جلد کتاب، نه کتاب درست دربیاید ...