خبرهای روزنامه آفتاب یزد 21 آبان 1397 - aftabeyazd.ir

شنبه 20 آذر سال 1361 تا ساعت 9 صبح مطالعه کردم. سپس به زیارت امام رفتم. امام از کیفیت برگزاری انتخابات و اوضاع مملکت راضی بودند و فرمودند انقلاب تثبیت شده و از آینده مطمئن هستم ...

صد درود ! ای مادرِ ایام! ای بزرگا مام! جانِ مینوساز، باشد هر زمان، جاری در ضمیرِ ژرفِ الگوهای خوبِ "مدرسه داری" باروَر بادا چراغِ درسِ حیرت، درسِ پر ابهام! ...

محمد جوان: مهدی تاج که یکی از همین روزها باید غزل خداحافظیش را بخواند و از فدراسیون فوتبال برود از صبح کله سحر یک بند و بدون وقفه تلفن را دستش گرفته و به هر کسی که فکر می کرده می تواند حسن روحانی را ...

داشتم مقاله ای در مورد اعتمادزایی می خواندم که همان مخاطب روزنامه که با من تله پاتی عجیبی دارد تماس گرفت و گفت تو به من اعتماد داری؟ گفتم به قول دیالوگ معروف ...

مدیریت، بدون تخصص تولید و اکران فیلم، بدون تخصص سینماداری، بدون تخصص بر گزاری جشنواره، بدون تخصص سندسازی سینمایی، بدون دانش و تخصص برگزاری جلسات و همایش های سینمایی ...

توصیف صبح های شنبه توضیح زیادی نمی خواهد، هر چقدر هم عاشق کار باشید این صبح خاص بی حوصلگی و بی قراری خاصی برای خیلی ها با خود دارد. ...

با توجه به اینکه جناب دکتر ظریف وزیر محترم امور خارجه که مورد لطف و محبت و تایید همه جناح های سیاسی چپ، راست و میانه و.. هستند گفته اند: سعی می کنیم کاری کنیم مردم زندگی راحت داشته باشند ...

ظریفی به گمانم آقای ظریف وزیر امور خارجه به نزد ما بیامد و بگفت حافظا، در میان این دوران تحریم ها ما به مردم گفتیم سعی می کنیم رفاه و راحتی شما را تامین کنیم ...

جمعه 19 آذر سال 1361 برای رای دادن به انتخاب مجلس خبرگان و میان دوره ای مجلس شورای اسلامی به حسینیه جماران- که صندوق مخصوص آورده بودند- رفتم و رای دادم. امام هم قبل از من رای داده بودند ...

اروپا و دنیا شانس آورده است که در زمان جنگ جهانی اول و دوم فردی همانند ترامپ رئیس جمهور آمریکا نبود، وگرنه سرنوشت جنگ و دنیا به گونه ای دیگر رقم می خورد ...

داشتم به تخم مرغ گران شده و تخم مرغ دو زرده فکر می کردم. سپس ذهن بیمارم به موضوع انتخابات مجلس نمایندگان در آمریکا و تاثیرات احتمالی آن بر مسائل داخلی خودمان کشیده شد تا اینکه یک مخاطب جدید نه او که ...

محمد جوان: یک بنده خدایی که به تازگی به خاطر برخی مسائل و از نهاد ریاست جمهوری اخراج شده و از دبدبه و کبکه افتاده است پیامکی برای من فرستاده که متن آن چنین است: جناب آقای بالاخ زاده ...

قطار عمر در حرکت است. جوانی خسته از کار روزانه، روی صندلی نشسته و سرگرم چک کردن محتویات موبایل خود است. جوان دیگری، غرق در اندیشه کارهای فردا، بالا سر او ایستاده است ...

این روزها کمتر خانواده ای را می توان یافت با گرانی، مشکلات اقتصادی و بالارفتن قیمت بسیاری اجناس و با حقوق های دریافتی، زندگی نه راحت بلکه با دغدغه کمتر داشته باشند. بیشتر هموطنان دردهای مشترک دارند ...

من نمی دانم چرا برخی مسئولین تا پشت تریبون می روند یک حرف هایی می زنند که شعور آدم را زیر سوال می برند. درست است که من نکته چی به شعور و عقل زایل ...