سایر منابع:
سایر خبرها
لخویا به عنوان تیم اول صعود کرد/ حریف احتمالی پرسپولیس مشخص شد
... عزیزم این که به نفعشع تا بخواد تو قطر جلو لخویا بازی کنه اونم برگشت. تو عمان با اس خ بازی میکنه یا قطر. اونجا جفتش زمین خودش بود فرقی براش نکرد نقل قول +26 #8 رومل روبای صحرا 2017-04-25 23:55 لخویا رو میزنیم حتی با وجود بازی رفت تو تهران فراموش نکنید اس خوزستان باهاش 1-1- و 2-1 باخت یعنی میلیمتری بهش باخت اما گفتم اس خوزستان همون تیمی که خود ما لهش کردیم تو لیگ برتر ...
درآمدزایی را فراموش کنید / صعود و رکوردزنی حق پرطرفدارترین تیم آسیاست
که در آن پرسپولیس به تساوی بدون گل دست یافت و صعودش به مرحله بعد به اما و اگر کشید. اصلی ترین دلیل پر نشدن ورزشگاه در بازی قبل از سوی پرسپولیسی ها که معمولی ترین مسابقات خود مقابل تیم های داخلی لیگ را حداقل با 60 - 70 هزار تماشاگر برگزار کرده اند تصمیم غیرمنتظره باشگاه پرسپولیس در افزایش نجومی قیمت بلیت ها بود. بلیت های این بازی از 15 تا 35 هزار تومان به فروش رفت و خیلی ها ...
همه چیز درباره شهاب جوانمردی، مدیرعامل فناپ
بازی می کردم یک کامارو آمد جلوی در خانه نگه داشت و صاحبش رفت. من هم با دوچرخه دور ماشین یک دوری زدم، سریع متوجه شدم ماشین در باک ندارد. دوچرخه را انداختم و رفتم سروقت ماشین که در باکش را پیدا کنم تا بالاخره یک در فنری زیر پلاک پیدا کردم، هی می کشیدم و ول می کردم می خورد به بدنه ماشین صدای خوبی می داد. یک دفعه صدای فریادی آمد که نکن بچه و یک آقای چهارشانه و هیکلی از خانه ای بیرون آمد و دوید سمت ...
عمه ام منتظر است!
های دوستانم، ناآرامم می کرد و حسابی دریای وجودم را مواج می کرد! ... تاریخ اعزامم هنوز مشخص نشده بود اما چند ماهی بود که درخواست داده بودم و تازه به من خبر داده بودند که با درخواستم برای اعزام موافقت شده... اما یک ماه بیشتر نبود که به نسیم موضوع را گفته بودم... نسیم روحیه خیلی عاطفی و لطیفی داشت و فکر از دست دادن من و بی پدر شدن پسر کوچولویمان، معین، مشوش اش کرده بود! نه اینکه ...
بازخوانی یادداشت های پدر داستان انقلاب
مریم فردی - از میان تمام بازی های روزگار، هرگز به میراث بردن مجموعة خاطرات زندگی یک مرد را تصور نمی کردم؛ مردی که در نوجوانی، دل پر شور و سر سبز دارد و در جوانی قصد قربت می کند و خیز بر می دارد تا پرواز کند تا برِ دوست. مردی که هم نویسنده است، هم معلم است، هم کاپیتان است، هم پدر است و هم خان! است.اما در انبوه این کاغذها که جای عبور دستان اوست، تنها در مواجهه با خود او هستیم. این کاغذهای زرد و کاهی، آیینه روح پاک و وجدان فریادگر او هستند؛ مثل یک موسیقی ناب، با تمام اوج ها و فرودهایش. آنجا که کاغذ روبرویش را ...
فرانسوی حرف زدن نامزد ریاست جمهوری/ رقابت سخت رئیسی و قالیباف از نگاه دستجردی/ توصیه عارف به رئیس جمهور ...
تعلیم و تربیت است. خانم علم الهدی درباره دلیل کاندیداتوری ایشان در مصاحبه ای می گوید: اصرار و پافشاری به ایشان زیاد بود و از طرف مردم هم شروع شد. حتی دوره های قبل هم برای درخواست آمده بودند، مردم حزب اللهی و جامعه مداحان آمدند و پیشنهاد کردند.حتی خانواده هاشمی به ایشان می گفتند اگر شما رئیس جمهور بشوید خیلی خوب می شود. اما این روزها بیشتر اصرارها از سوی مردم در حرم مطرح می شد. من می گفتم حاج آقا ...
حجت الاسلام شریف: فلاح و رستگاری در گرو تبعیت از اهل بیت(ع)است+گزارش تصویری
...، یک پایش می لغزد ولی پای دیگرش او را نگه می دارد و برمی گرداند؛ یعنی توبه می کند. من دیگر عصبانی شدم. گفتم من نامه نوشتم که این را بدبختش کنیم، ولی انگار آقا به ما بدل زد. با خودم کلنجار رفتم که من که کوتاه نمی آیم باید او را بدبخت کنم. همین طور که در فکر بودم که چه کار کنم، دیدم چند روز بعد نامه ای از آقا آمد. در نامه نوشته بود آقای ابراهیم اگر می شود این اقلام را برای من تهیه کنید و ...
اتفاق عجیب برای استقلال: مدیریت معکوس!
؟ مگه قرارداد اون 2تا پیرمردتونو داچعلیتون نگفت 3 ساله ببندن؟ ایشون اصلا به این بازیکنای جوون اعتقاد نداشت . همشونو از سر مجبوری گذاشت تو ترکیب. حتی نیم فصلم رفت 3تا پیر دیگه گرفت که فیفا به دادتون رسید. سواد نداشته کادر فنیتونو به عوامل تخیلی ربط ندید. تا خودتون مایلید به گول خوردن اوضاعتون همینه. بیشترین خرجو تو نقل و انتقالات کردن براتون بعد میگه میخوان زمینمون بزنن. برانکو قربونت ...
نکاتی از ماجرای هانی: تحلیل تاسف برانگیز
نوروزی زنگ زد از طرف باشگاه داستانش چی بود؟؟؟؟اونم از طرف عمو و پدر بزرگش بود ؟؟؟اون لیدرهای باشگاه چه جوری رفتن تو زمین ؟ماموران سخت گیر کجا بودن ؟؟اگه انقدر بدبختید که برای پول دست به خود فروشی می زنیذ ...لطف کنید شماره کارتتون بدین هواداران براتون نفری هزار تومن بفرستن اینجا نظر کارشناسی ندین ...در ضمن اگرهم پدر کاپیتان فقیدمون ابرو از مدیرعامل احمق تر از شما برده و جنجال ایجاد کرده ...بسیار کار ...
اجبار زندانیان بحرین به امضای برگه های سفید اعترافات
بایستم و دست هایم را به بالا ببرم و صورت خود را در برابر دیوار قرار دهم، این کار گاه تا 4 ساعت در روز ادامه پیدا می کرد. یکی از شبها محمد حسنی زکریا به سلول ما آمد و از ما خواست با شکم روی زمین دراز بکشیم و دست خود را روی سرمان بگذاریم. ده دقیقه بعد او به همراه احسان یکی از پلیس های پاکستانی آمد که وزنی بالغ بر 170 کیلوگرم داشت. به او دستور داد که روی ما راه برود، در ادامه دستور داد ما ...