سایر منابع:
سایر خبرها
واویلا سر نده و آه و ناله مکن! انگشتانش را در هم مشت کرد. خداوند قدرتی عظیم به او داده بود؛ می دانست در آینده ای نزدیک با افشاگری و رسوایی قاتلان برادر، کربلایی دیگر بر پا خواهد کرد. حضرت رقیه سلام الله علیها به شام رسیده بودند. وقایع را میفهمید اما دلیل آنها را نه! درست نمی دانست چرا آب را بر آنها بستند. نمی دانست چرا پدر، عمو، برادر و دیگر مردانشان به جنگ رفتند ...
میلیتور نشسته و وقتی دستگاه را روشن کرده اند، دیده ضربان قلبش به 200 رسیده. در نتیجه گفته نه. آقا. من الان سکته می کنم. ایشان روی زمین در دستگاه سیمیلیتور نتوانست بنشیند؛ پرواز داخلی و برون مرزی که جای خود دارد. وقتی خلبان [با انگشتانش با تاکید نشان می دهد] چهارهزار مایل کف زمین، هواپیمای بوئینگ 747 را بنزین گیری می کند، می برد و می آورد؛ این هنر است. حالا از آن بزرگ تر، کاری که محمود ا ...