سایر خبرها
...، ایوان حاج حسن (غربی) وایوان دارالسیادة (شمالی) مشهور هستند. ایوان جنوبی و اصلی آن که ایوان مقصوره نامیده می شود، سرشار از هنرهای معماری، به خصوص کاشیکاری معرق با نقوش کاشی و آجر، گرە هندسه نقوش، انواع کتیبه های خطوط: ثلث، کوفی، نسخ و انواع گلچین، گره و خط معقلی، رسمی بندی، نقوش بند رومی و بالاخره محراب نفیس و منبر چوبی منبت و گره و هنرمندی درودگران، فوق العاده پُرکار است. مقرنس ...
جهت صیانت از حفظ سلامتی زائران بسیج شدند تا مراسم با حفظ شیوه نامه های بهداشتی برگزار شود و امید است همه زائران عزیز ما را در این مهم یاری رسانند. علاوه بر این چهاردهم و پانزدهم مهر ماه همزمان با ایام شهادت امام رضا (ع) برنامه خوشنویسی زنده توسط استاد طاووسی در سعدیه شیراز برگزار می شود که این برنامه از سلسله برنامه های کنگره بین المللی محّمد (ص) درآیینه ادب و هنر است. بر این ...
به گزارش خ برگزاری صدا و سیما ؛ پیکر هنرمند فقید زنده یاد فتحعلی اویسی در کنار مزار محمود اختیار شاعر و نویسنده ایرانی به خاک سپرده شد. استاد فتحعلی اویسی، پس از یک دوره بیماری و برغم تلاش گروه درمانی ، بر اثر خونریزی مغزی صبح سه شنبه دار فانی را وداع گفت. فتحعلی اویسی متولد سال 1324 بود. او فارغ التحصیل کارگردانی و بازیگری سینما از دانشگاه ایالتی تگزاس بود و آغازِ فعالیت سینمایی اش ...
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : صدا و سیما: مراسم تشییع و تدفین پیکر هنرمند فقید فتحعلی اویسی بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون، در قطعه هنرمندان بهشت زهرا (س) با حضور جمعی از هنرمندان و هنردوستان برگزار شد. پیکر هنرمند فقید زنده یاد فتحعلی اویسی در کنار مزار محمود اختیار شاعر و نویسنده ایرانی به خاک سپرده شد. استاد فتحعلی اویسی، پس از یک دوره بیماری و برغم تلاش گروه ...
بسپرده ن یمی از شام هجر بگذشته، صحبت غم به جانم آورده خ واب بگریخته ز دیده من، دامن از اشک چشم پر کرده ل یک با رنج جانگداز فراق، روح باز از غمش نیازرده ی اد مهر حیات بخش مه ام، زنده می دارد این تن مرده ل اله حاوی او چراغ شب است، نور بر شام هجر بسپرده ی ارب از جور دهر برهانش، تا که برهاند این سراپرده سید موسی کیست؟ ...
سمیناری که در تهران برگزار شده بود و شهید رجایی هم سخنرانی داشت، به نوع ِ نگاه رجایی نسبت به مراکز تربیت معلم شبانه روزی و مقررات خشک و کنترلی آن انتقاد داشتم. کلاس های مرکز هنوز شکل نگرفته بود. در حال تکمیل کادر اساتید بودند و در هنگام نبودن استاد، بلادیان به من و علی مطوری که هم دوره ای بودیم می گفت: — بروید کلاس را اداره کنید. بعدها سه دوست و همکلاسی (مطوری ...