چکیده جریان های فکری موسوم به فاشیسم و نازیسم ، اثبات گرایی حقوقی و برخی مکاتب فلسفی دیگر، انسان را به طور ذاتی فاقد کرامت می دانند و منشأ کرامت وی را در اموری مثل وابستگی او به دولت، حکومت، نژاد، عقیده و مذهب خاص جست و جو می کنند. اما اسلام برای انسان، بماهو انسان، کرامت ذاتی قائل است. این کرامت بر یک سلسله مفاهیم و ارزش های بنیادین اخلاقی و دینی، یعنی آزادی، اراده و اختیار ، قدرت ...
، دار مکتبه الحیاه، بی تا. مسعود، جبران، فرهنگ الفبایی الرائد، ترجمه رضا اترابی نژاد، مشهد، آستان قدس رضوی، مؤسسه چاپ و انتشارات، 1376 مصباح، محمدتقی، تعلیقه علی نهایه الحکمه (محمدحسین طباطبایی)، قم، (در راه حق)، 1405ق ، حقوق و سیاست در قرآن، نگارش محمد شهرابی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، 1377 ، معارف قرآن (خداشناسی- کیهان شناسی- انسان شناسی ...
به این مسأله اشاره شده که جامعه نمی تواند بدون دولت، زندگی کند؛ آن حضرت زمانی که شنید خوارج نهروان جملۀ: لا حُکْمُ اِلاّ لِلّهِ را می گویند، فرمود: گفتار حقّی است که از آن باطلی اراده شده است. آری، حکمی نیست مگر برای خدا، ولی اینان می گویند: زمامداری مخصوص خداست!؛ در حالی که برای مردم، حاکمی لازم است چه نیکوکار و چه بدکار، که مؤمن در عرصۀ حکومتِ او به راه حقّش ادامه دهد و کافر بهره مند از زندگی ...
خانه
