سایر منابع:
سایر خبرها
کنی که دست من نباید به گل برگ های نیلوفر تو برسه. اما این خواسته ی خود من هم بوده. دافنه: یعنی شما هیچ وقت نمی خواستید که من رو ببوسید؟ کنت بی وقفه گفت: آه، نه! (ص91) کنت همان طور که در تاریکی او(دافنه) را لمس می کرد، گفت: الان میبرمتون سمت کاناپه! (ص127) و زمانی که سرهنگ باسیل از جنگ باز می گردد. متوجه عشق همسرش به یک مرد که اسیر جنگی به نام کنت است می شود. کنتی که تنها ...
دست های کوچکت را بگیرم و از خیابان های پرهیاهوی این جنگل سرد تاریک عبور دهم. چه خوب که به من و دست های گرمم اعتماد می کنی. من اینجایم. در برگ برگ کتابی که به تو شجاعت و جسارت و قدرت می دهد. نترس، دستت را به من بده تا در کنار هم قدم بزنیم و حرف بزنیم و حرف بزنیم و نگاه کنیم و دور شویم و دور شویم. گفته بودم که روزی این سنگ سیاه و سخت را خواهیم شکست. تکه تکه اش خواهیم کرد تا زمین آرام ...
حوزه کودک و نوجوان که پیامی نیز خواهد خواند، انجام شود. از دیگر برنامه ها اعلام و قدردانی برگزیدگان از جلسه های قصه خوانی است که در طول دو سال اخیر برگزار شده بود. دبیر انجمن نویسندگان کودک و نوجوان در پاسخ به اینکه چرا چنین برنامه هایی معمولا مخاطب کودک و نوجوان ندارد، بیان کرد: در برنامه امروز کودکان و نوجوانان نیز حضور خواهند داشت. پیش از این نیز در نکوداشت مرادی کرمانی کودکان حضور ...
اومبرتو اکو متفکری با شهرت جهانی است. فیلسوف، تاریخ دان، منتقد ادبی و داستان نویسی که اواخر سال گذشته در سن 84 سالگی درگذشت. رمان های نام گل سرخ و آونگ فوکو نوشته او جزء پرفروش ترین کتاب ها در تمام دنیا بوده اند. مقاله زیر که نظرات اکو درباره شکل سواد و تحول در شیوه یادگیری دانش در دنیای کنونی و آینده را مطرح می کند، فصلی از کتاب تأخیر در روز موعود (Apocalypse Postponed) است که ترجمه انگلیسی آن ...
کلیما نویسنده ی اهل چک است که در ایران، فرهنگ نشر نو با همکاری نشر آسیم آن را منتشر کرده است . داستان درباره ی زنی چهل و پنج ساله به نام کریستینا است که از همسر خود، چارلز که استاد تاریخ بوده، جدا شده و با دختر پانزده ساله اش یانا زندگی می کند. پدر کریستینا که یک کمونیست بوده، به تازگی فوت کرده و کریستینا مرتباً به مادر تنهایش سر می زند. یانا ولگرد و معتاد می شود. چارلز به بیماری ...