خاطره ای طنز از عملیات والفجر 8 فاش نیوز - راه پله تقریباً تاریک بود. من کف پله ها را نگاه می کردم و پاورچین پاورچین بالا می رفتم. رفیقم هم سه چهار پله پایین تر، پشت سر من حرکت کرد. او هم سرش پایین بود و مواظب بود پایش به تیزی پله ها نخورد ... ... ادامه خبر