سایر منابع:
سایر خبرها
سفره ی موسی بن جعفر بود گاهی میان روضه ی ما شور می آمد پیرزنی از راه خیلی دور می آمد با دختری از هر دو چشمش کور ... می آمد بهر شفای کودک منظور میِ آمد یک بار در بین دعا مابین آمینم برخاست از جا گفت دارم خوب می بینم آنکه توسل یاد چشمم داد مادر بود آنکه میان روضه می زد داد مادر بود آنکه کنار سفره می افتاد مادر بود گریه کن ...
به گزارش نامه نیوز، شصت و دومین عصرانه ادبی فارس با محوریت رونمایی از کتاب گاهی حواست نیست سروده علی داوودی با حضور شاعران و منتقدان، در این خبرگزاری برگزار شد. *زوایای شعر نیمایی هنوز کشف نشده حمیدرضا شکارسری در این مراسم گفت: شعر نیمایی تا به امروز مسیری را طی کرده و امروز به لحاظ کمّی از آن کم استقبال می شود. در حالی که طی سال های قبل، برخی اسامی درخشان در این حوزه بودند ...
...> ... چطور زنده بماند؟ بعید می دانم! .... چطور زنده بماند؟ بعید می دانم! سحر به صبح رساند ! بعید می دانم! چگونه ماه بتابد به آن سیه چالی که قدر نور نداند بعید می دانم خدا کند تن زنجیر بسته را دشمن به کوچه ها نکشاند بعید می دانم خدا کند که به تعجیل، دخترش، خود را به دیدنش برساند بعید می دانم به جسم او ستم ...