که دیده های مبارکش به سوی آسمان باز ماند تا مدتی، پس دیده خود را به جانب راست گردانید و سر خود را حرکت می داد، مانند کسی که با شخصی سخن گوید و از کسی سخن شنود. پس بعد از مدتی به جانب آسمان نگریست. پس به جانب چپ خود نظر کرد و رو به جانب من گردانید. از چهره گلگونش عرق می ریخت. من گفتم یا رسول الله هرگز شما را بر این حالت ندیده بودم. فرمود که مشاهده کردی مرا!؟ گفتم بلی فرمود، جبرئیل بود بر من نازل شد ...